روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

هاتف غیبی



بسیار میشنویم که دنیای امروز دنیای انفجار اطلاعات و دنیای ارتباطات است. عصر اینترنت و سایبرنتیک و تجارت الکترونیک است. معنای این سخنان هنوز برای بسیاری از مردم و حتی کارشناسان و مدیران نیز مشخص و ملموس نیست و بسیارند کسانی که هیچ تصویری از این تعاریف ندارند. برای مثال اگر امروز میخواستیم برای اولین بار قصه طوطی و بازرگان را بنویسیم دیگر از قصه امروزی چیزی باقی نمی ماند یا اساسا با ورژن جدیدی روبرو می شدیم که تفاوت زیادی با نوع اصلی آن داشت. زیرا در دنیای الکترونیک و رایانه و اینترنت دیگر سفر و تجارت شکلی مجازی به خود گرفته است و نیازی به تحمل سختی ها و مشقت های سفر نیست. بازرگان امروز از پای رایانه اش تکان نمی خورد چه به آن که بخواهد سفر برود و اگر سفری نباشد چه کسی پیغام طوطی را به طوطیان هندوستان برساند. خوب مسلم است که ایمیل این وظیفه را بر عهده خواهد گرفت. حال بگذریم از خطرات سفر و .....که خیلی به بحث ما مربوط نمیشود.

 

 

سهم من به عنوان یک معلول از فناوری رایانه وخدمات آن چیست؟

حال سوال این است در چنین دنیایی سهم ما از این تعاریف چیست؟ و ما در کجای این راه و مسیر قرار داریم. از این دستاوردهای فناوری چقدر بهره گرفته ایم؟

من یک جانباز و به تعریفی علمی یک معلولم. از ناحیه نخاع آسیب دیده ام و سالهاست با ویلچر رفیقم. سهم من به عنوان یک معلول از فناوری رایانه وخدمات آن هیچ است. به عنوان یک شهروند نیز تقریبا هیچ است. به عنوان یک کارمند نیز استفاده از امکانات دولتی و سیاه کردن صفحات همین وبلاگ است. اما به عنوان یک جانباز قرار است کمی بیشتر باشد.

به لطف حضور آقای دهقان در راس مجموعه بنیاد شهید و علاقمندی ایشان به اینگونه مباحث و اولویت معلولین و جانبازان در بهره مندی از امکانات و خدمات دولت الکترونیک قرار است با اجرای طرح <هاتف> سهم ما از این دستاوردها کمی بیشتر باشد. یعنی ما جانبازان و ایثارگران کمتر به ادارات بنیاد مراجعه کنیم یا اصلا مراجعه نکنیم. آیا این امر شدنی است؟ در دنیا تجربه نشان داده است که شدنی است اما در سطح ایران و حداقل در سطح بنیاد شهید به نظر می آید با اما و اگرهایی روبرو باشد.

زیرا ما ایرانی ها عادت داریم هر چیزی را فارغ از علت وجودی اش دستکاری کنیم برای همین موبایل که به ایران میاید برعکس تمام دنیا که کارش برقراری تماس است بیشتر به یک همراه و بار اضافی تبدیل میشود و هر دولتی وعده بهبود آن را می دهد و عمرش به سر می آید اما موبایل هنوز همان اضافه بار اعصاب خردکن باقی مانده است. این دقیقا نتیجه دستکاری ما  ایرانی‌هاست. از قضا طرح هاتف نیز که قرار است نسخه ایرانی و دستکاری شده دولت الکترونیک باشد از چنین معضلی رنج می برد. شاید بد نباشد چند نمونه بیاوریم تا بهتر با مشکلات این طرح آشنا شویم.


تهران-دفتر شرق-یکی از روزهای تیر ماه-تماس یک جانباز هفتاد درصد برای کسب اطلاع در باره ورزش جانبازان
الو؟
بفرمایید.
هاتف؟
بله بفرمایید.
بعد از احراز هویت واطمینان از وافعی بودن تماس
من قطع نخاع هستم و میخواهم بدانم برای ورزش چه حمایتی صورت می گیرد وباید چه کار کنم؟
گوشی.
...........
...........
...........
الو شما اجازه بدهید من با چند جا تماس بگیرم.
بفرمایید.
...........
!!!!!!!!!!!!!!
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
الو من تا یک ساعت دیگر با شما تماس میگیرم.
خدا حافظ
از آن روز هنوز یک ساعت اپراتور هاتف به پایان نرسیده است.

ما معتقدیم این بنا (هاتف)  از اساس با فرض غلط و نقشه غلط و در جای غلط استوار شده است.  غیر از آن است که سنگ بزرگی بر سر راه ایثارگران قرار می دهد؟ و غیر از آن است که تجربه جلوگیری فیزیکی از حضور ایثارگران در ادارات بنیاد به کمک ایجاد مانع و استفاده از سربازان وظیفه در زمان اقای < ک > این بار در محیطی الکترونیک و سایبر در حال تکرار است؟


مشکل اینجاست زمانی که هنوز پس از ادغام بنیاد و تقسیم بندی های جدید خود کارمندان بنیاد از نحوه تغییرات آشنا نیستند و هنگامی که سراغ یک واحد را از آنها می گیریم اظهار بی‌اطلاعی می کنند چگونه یک اپراتور در اتاق در بسته می تواند آدرس درست بدهد. شاید پاسخ بدهند به تدریج مشکلات مرتفع می شود در حالی که ما معتقدیم این بنا از اساس با فرض غلط و نقشه غلط و در جای غلط استوار شده است. زمانی که چک پرداخت من ماهها در بایگانی خاک می خورد و مراجعات مکرر و حضوری راهگشا نیست چه کاری از دست هاتف   برمیاید؟ غیر از آن است که سنگ بزرگی بر سر راه ایثارگران قرار می دهد؟ و غیر از آن است که تجربه جلوگیری فیزیکی از حضور ایثارگران در ادارات بنیاد به کمک ایجاد مانع و استفاده از سربازان وظیفه در زمان اقای < ک > این بار در محیطی الکترونیک و سایبر در حال تکرار است؟
بنیاد شهید مانند پلیس110 نیست که با نیاز و اقبال عمومی و فراگیر روبرو باشد .اگر هم باشد از تنوع ماموریت گسترده تری برخوردار است و از پشتوانه منابع انسانی کارآمد بسیار در رنج است . موضوعی که موفقیت این طرح وابستگی تام بدان دارد. ضمن ان که از تجربه 110در فازبندی ماموریت تاسیس اش بهره نبرد و با افزایش سطح توقعات از طریق تبلیغات زودرس اهرم همکاری و مشارکت ایثارگران را برای موفقیت طرح تا حد بسیار زیادی از دست داد.
آیا بهتر نبود همانند مابقی دنیا به استانداردهای مبحث دولت الکترونبک احترام می گذاشتیم و بدون آن که ان قلتی بیاوریم و به دستکاری درتعاریف و کارکردهای آن بپردازیم و دست به خلق موجودی بزنیم که اولین و اخرین مشتری اش خودمان باشیم تن به وجوه عقلانیت علم می دادیم و امروز در صورت بروز مشکل حد اقل می‌توانستیم از کارشناسان خبره این موضوع در رفع مشکلات بهره مند می شدیم؟

چه اشکال داشت جور دیگر میدیدیم و به جای آن که این همه سرمایه گذاری را صرف ایجاد هاتف کنیم به آموزش ایثارگران می پرداختیم و با کمک به تجهیز آنان به یک رایانه و ملحقاتش و نگارش یک برنامه ملی‌بر اساس آیین نامه های بنیاد و اصلاح و بازنگری قوانین خود ایثارگر را به اپراتور هاتف تبدیل میکردیم و از نیروی انگیزه فردی      وی در پیگیری نیازهایش در طراحی هاتفی کارآمد و منطبق با دستاوردهای علمی برخوردار میشدیم؟ و دستی دستی در این ارتباط دو سویه پارازیت      ایجاد نمی کردیم؟ و ارتباطی مطمئن تر با حداقل واسطه و کوتاه‌ترین مسیر وبه دور از ذهن خطا پذیر انسانی پدید می‌اوردیم                                      


چه اشکال داشت جور دیگر میدیدیم و به جای آن که این همه سرمایه گذاری را صرف ایجاد هاتف کنیم به آموزش ایثارگران می پرداختیم و با کمک به تجهیز آنان به یک رایانه و ملحقاتش و نگارش یک برنامه ملی بر اساس آیین نامه های بنیاد و اصلاح و بازنگری قوانین خود ایثارگر را به اپراتور هاتف تبدیل میکردیم و از نیروی انگیزه فردی وی در پیگیری نیازهایش در طراحی هاتفی کارآمد و منطبق با دستاوردهای علمی برخوردار میشدیم؟ و دستی دستی در این ارتباط دو سویه پارازیت ایجاد نمی کردیم؟ و ارتباطی مطمئن تر با حداقل واسطه و کوتاه ترین مسیر وبه دور از ذهن خطا پذیر انسانی پدید می اوردیم.
ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است. پس بهتر است شجاعت به خرج دهیم و از همین امروز به بازنگری علمی در این طرح بپردازیم.


ساقی بیا که هاتف غیبم به مژده گفت با درد صبر کن که دوا می فرستمت

نظرات 6 + ارسال نظر
یارپیـز چهارشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 05:57 ب.ظ http://yarpiz.blogsky.com

سلام دوست عزیز
وبلاگت را در پست های بروز شده دیدم و این مطلب اولی را خواندم ، هاتف غیبی
حق این است که بنیادی بنام مبارک جانباز تشکیل نمی شد و دکان و بازاری برای بعضی ها باز نمی کردند تا هر روز به بهانه ای بیت المال و حق شما رو به اسم طرح مکانیزه کردن با بکشند.
این طرح رو خیلی خوب میشناسم و با روند اجرایی آن آشنا هستم ، به یقین بگویم امیدی به موفقیت نیست.
چون خانه از بند وبست خراب است ، در استان ما وقتی رئیس جمهور برای دیدار خانواده های ایثارگر به مصلی تبریز رفت با انبوه نامه های شکایت مواجه شد که اصل مراسم به هم خورد.
چطور امکان دارد کسی که مسئول رسیدگی به وضع ایثارگران است در کلام تبعیض قائل شود و در عمل به سلامت مدیریت کند.
در سازمانی که ده ها سال به شهیدی هر گونه امکانات داده اند و بعد مبرهن شده آقای شهید در یکی از کشورهای مجاور ........ و جانبازی اجاره نشین باشد .
بماند .........

با جازه لینک شما را در وبلاگم قرار می دهم.
شاد باشید و سلامت.

[ بدون نام ] چهارشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 05:56 ب.ظ

بابک سه‌شنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 03:11 ق.ظ

سلام دوست عزیز

من کاملا حق را به شما میدهم از چند جهت :

1- خودم کارمند بنیاد هستم و به مشکلات جانبازان آگاهی دارم
2- دو برادر جانباز دارم
3- برنامه نویسی میکنم

از قدیم گفتن : سنگ بزرگ نشانه نزدن هست

جانباز با پای خودش میاد اداره ، از مسئول مستقیم واحدی که کار داره ، جواب نمیگیره

حالا هاتف میخواهد جوابگو باشه !!!؟؟؟

جدیدآ برنامه هاتف را دیدم بعنوان یه برنامه نویس باید بگم
زرشگ
اینهم شد برنامه ، برای نام جانباز یک وجب و نیم جا گذاشتن
حالا هزینه اش را در نظر بگیرید من شنیدم 8 میلیارد تومن !!!
شاید شما بهتر بدونید ؟؟؟؟
تمامی قسمتهای درخواست نامه باید توسط کاربر پر بشه
حتی مواردی که داخل بانک از قبل وجود داره

حرف زیاده برای گفتن دوست عزیز ولی نمی خواهم سر شما را درد بیاورم
اگر از جزییات برنامه هاتف خبر دارید به ما هم بگید چرا ؟؟؟

چون دارم یه برنامه نویسم که ایرادات هاتف را نداشته باشه
هر چند میدونم کسی استقبال نمیکنه چرا ؟؟

چون برنامه قبلی را کسی استقبال نکرد چرا ؟؟

چون مجانی بود و خیلی کارآمد با گزارشگیرهای متنوع و
حاصل یکسال تلاش

شاید اگه پولی در وسط بود و ...
سلامت باشی خدانگهدار

احسان یکشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 05:01 ب.ظ http://www.satr-sabz.blogfa.com

دوست عزیز در هر زمینه ای حق به جانب شما است اما امیدوارم روش نقد منصفانه رادرپیش بگیرید تارهنمودهای شما برای همه مفید باشد

ولی اله شنبه 25 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:57 ب.ظ

بسم رب الشهدا والصدیقین

یک سوال از شما بزرگواران دارم.

چرا جانبازان 25 درصد تا 49 درصد حالت اشتغال از یک سری از خدمات محروم هستند .

در این تورم طاقت فرساآیا خود مسولین بنیاد اب یک حقوق تک شغلی می توانند از اداره

یک زندگی چهار ویا پنج نفره بر آیند .

اگر بگوید که با یک حقوق پانصد یا ششصد هزار تومانی میشود از اداره چنین زندگی بر آید

دورغ است .

واگر قبول دارید که نمی شود . پس چرا یک سری خدمات را از این سری جانبازان دریغ می کنید .

بنده خودم را بگویم چطوری با این حقوقی که به من و امصال من می دهید بتوانیم فرزندان ختر مان را به خانه بخت بفرستم .

چرا باید هیچ گونه کمی از طرف بنیاد به ماها نمی شود .

چرا برای هر خدماتی که مراجعه میکنیم می گوید فقط از پنجاه در صد به بالا میتوانند از بعضی از خدمات استفاده کنند.

پس ماها که درصد پایین داریم چه باید بکنیم برای کمک پیش چه نهاد یا شخصی برویم که گره از کار ما بگشاید.

شما عزیزان می تونید یک فکر اثاثی برای ما جانبازان 25 تا 49 درصد یها بکنید .

تکلیف بچه های دم بخت ما چه می شود .

اگر بریتان مقدور است یک جواب درست به ما بدهید

با کمال تشکر

التماس دعای فرج

احمدی بور یکشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:11 ب.ظ

باسلام من بدرم جانبازه ۵درصدهست باش گلوله وترکش خورده ناراحتی اعصاب داره مدام صحنه جنگ رامیبینه وضعش خیلی بده امابااین حال براش ۵درصدجانبازی زدند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد