روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

مرزهای غفلت ما کجاست؟

نوشته زیر برگرفته از وبلاگ ما هیچ ما نگاه مطلبی تکان دهنده و قابل تامل

 

براستی مرزهای غفلت ما کجاست؟

 

«دلش پر بود.هیچ کس این روز ها نمی داند شهید یعنی چه.درد ها ی خانواده ی شهدا را هیچ کس نمی فهمد.می گفت بیشترین بی احترامی را در بنیاد شهید و ایثارگران به ما کرده اند...قبل از گفتن هر حرفی می گفت:من این حرفا رو فقط تو این جمع می‌زنم، بیرون از اینجا، به بقیه نمی تونم بگم، نمی فهمن...»

 

"همه ی دندونای منوچهر ریخته بود.رفته بودیم منزل اقوام من که تازه از آمریکا اومده بودن.دیدم موقع حرف زدن دستاشو می گیره جلوی دهنش.پرسیدم منوچهر چیزی شده؟گفت:نمی خواستم آبروی تو پیش فامیلات بره..."

 

و دردناک تر:

"هدی به دوستای دانشگاهش گفته بود پدرم فوت کرده، چون اگر می فهمیدند شهید شده می گفتن تو با سهمیه دانشگاه قبول شدی..."

بیرون که آمدیم، فقط به یک چیز فکر می کردم:مرز غفلتم کجاست؟

 

متن کامل لطفا کلیک کنید

 

جامعه مدیون همسران شهدا و جانبازان است

خبرگزاری مهر: آیت‌الله صافی گلپایگانی گفت: جامعه اسلامی مدیون همسران جانبازان و ایثارگران است و همسر جانباز هفتاد درصد مجاهده است.

به گزارش خبرنگار مهر در قم، این مرجع تقلید عصر امروز در جمع همسران جانبازان و ایثارگران در سالروز تولد حضرت زینب به ایراد سخن پرداخت و اظهار داشت: بانوان و همه کسانی که خود را وابسته به ائمه می‌دانند باید راه و روش حضرت زینب (س) را برای خود نمونه و الگو قرار دهند تا از برکات ائمه برخوردار شوند و امام زمان(عج) از ایشان راضی باشد.

وی افزود: افتخارات زنان مسلمان زیاد است ولی همسران جانبازان از مفاخر جامعه اسلامی هستند که باید حافظ ارزشهای دینی و اسلامی باشند.

آیت‌الله صافی گلپایگانی با بیان اینکه در اسلام ارزشهای زیادی برای بانوان است از ترویج ارزشهای غربی در کشور انتقاد کرد و افزود: جامعه اسلامی محتاج شما همسران جانبازان است تا حافظ سنتهای دینی و الهی در آن حفظ شود.

وی اظهار داشت: آنچه برای همسران جانبازان مهم است تحمل زحمتهایی است که شما برای همسرانتان می‌کشید زیرا که آنها برای رضای خدا در جنگ شرکت کرده و جانباز شده‌اند

ولادت حضرت زینب مبارکباد

 میلادت مبارک ای دختر آفتاب

 

                     ای پرستار زخم های عاشورایی

 

زینب 

 

سالروز ولادت پرستار زخمهای عاشورائیان بر همسران جانبازان مبارک باد

 

دو خبر

ایثارگران بدون احتساب امتیازات ایثارگری می‌توانند تا 30 سال خدمت کنند

 

خبرگزاری فارس: رئس جمهور قانون بلامانع بودن بکارگیری ایثارگران قبل از 30 سال خدمت بدون احتساب امتیازات ایثارگری در وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی را ابلاغ کرد

 

متن کامل  خبر

 

شمول قانون نحوه بازنشستگی جانبازان باز هم گسترش یافت

 

خبرگزاری فارس: با تصویب نمایندگان مجلس قانون نحوه بازنشستگی جانبازان انقلاب اسلامی، جنگ، معلولین عادی و شاغلین مشاغل زیان آور به بنیاد شهید و امور ایثارگران انقلاب اسلامی تسری یافت

 

متن کامل  خبر

 

چرا جنگیدی؟!

مطلب زیر برگرفته از وبلاگ پیاده تا عرش

سلام

مدت هاست که برایت ننوشته ام. از یادت غافل شده ام. نه تنها تو که از یاد تمام دوستان شهیدت غافل شده ام. دوستان شهیدی که روزی دوستان من نیز بودند ولی دنیای پر فریب و نیرنگی که شیفته ی آن شدم شما را از من جدا کرد و من حتی از خودم نیز غافل شدم و دریای موّاج ... مرا به اعماق خود فرو برد.

روزگار غریبی است ...

حتی همرزمانت تو و دوستان شهیدت را فراموش کرده اند. حتی برای بچه مذهبی های ...

مگر همین شش سال پیش نبود که بعد از گذشت شانزده سال از شهادتت پیکر پاکت را صحیح و سالم از بعثی ها تحویل گرفتند و در گلزار شهدای قم به خاک سپردند.

آن موقع ها خیلی ها از تو می گفتند. از جنازه ی سالمی که تلاش عراقی ها که از رسوایی شان می ترسیدند، برای نابودی جنازه ات بی فایده بود. جنازه ای که پس ازشانزده سال، سالم و معطّر به وطن بازگشت.

این روزها اگر از شما صحبت کنیم ما را متهم به مرده پرستی می کنند. خیلی ها شما را حتی شهید هم نمی دانند. آنها ادعا می کنند که جنگ ایران و عراق فقط برادر کشی بود چون هر دو گروه مسلمان بودند. با این حساب احتمالا شهدای کربلا را نیز قبول ندارند، زیرا در کربلا نیز قاتلان امام حسین علیه السلام مسلمان بودند.

اصلا به تو چه ربطی داشت که خودت را داخل معرکه جنگ کردی؟! مگر تو یک جوان نوزده ساله با هزار امید و آرزو نبودی؟! تو را چه به جنگ ؟!

تو باید درست را می خواندی. به دانشگاه می رفتی. ازدواج می کردی. زندگی راحتی برای خود مهیّا می کردی. می دانی تو در حق خودت ظلم کردی؟!

این را من نمی گویم . این را همان هایی می گویند که تو را شهید نمی دانند و جنگ تحمیلی هشت ساله مان را جهاد فی سبیل الله نمی دانند.

اصلا به تو چه ربطی داشت عراق وارد خاک وطنت شده بود و خواهران و برادران دینی ات را زیر تانک های خود له می کرد؟!

به تو چه ربطی داشت خرمشهر تبدیل به خرابه ای شده بود و ناموست در معرض تجاوز نامحرمان بود؟!

به تو چه ربطی داشت آن زن باردار به واسطه ترکش خمپاره شهید شد و جنین داخل رحمش به دو نیم شد؟!

به تو چه ربطی داشت که کودکان آواره و بی پدر و مادر می شدند؟!

به تو چه ربطی داشت که بعثی ها مردم یک روستا، زن و مرد، پیر و جوان و کودک را در یک گودال جمع کردند و با شلیک گلوله توپ به داخل گودال بارانی از تکه ها و پاره های اعضای بدنشان پدید آمد؟!

به تو چه ربطی داشت؟!

چرا جنگیدی؟!

اصلا تو جنگیدی؟!

من که بارها به آنها گفته ام که تو جهاد کردی. تو دفاع کردی. تو از حیثیت و آبرویت دفاع کردی. تو از دینت و اعتقاداتت دفاع کردی. تو از شرافت ملّتت دفاع کردی. تو به فرمان امامت جهاد کردی.

ولی آنها به هیچ وجه نمی پذیرند. آنها عزم خود را جزم کرده اند که کار تو و همرزمانت را بی ارزش نشان بدهند.

آنها حتی نمی خواهند یاد شما در دلها باقی بماند.

آنها برای حذف شما از صفحه ی تاریخ به هر راهی متوسل می شوند.

این روزها غربت شما بیش از هر زمان دیگری نمایان است.

این روزها روی دفتر و کتاب دانش آموزان ده دوازده ساله به جای عکس شما، عکس های هنرپیشه های ...

نمی خواهم دیگران را محکوم کنم. مشکل از خود ماست. مشکل از من است. از همرزمان خودت. از مسؤولین. از آنهایی که شما را دیدند و فراموشتان کردند.

نمی توانم ...

نمی توانم این سخن را باور کنم که: « برید از اونا بپرسید که شنیده ها رو دیدند ... »

آنهایی که شنیده ها را دیده اند نیز شما را فراموش کرده اند.

شما حتی بین بچه مذهبی های ما هم غریب هستید.