مشکل معلولان در جامعه ما داستانی تکراری است تیری که به آسمان شلیک میشود، اما داستان آنجا رنگ تلخی به خود میگیرد که با عدم درک این تفاوت تبدیل به یک تراژدی میشود. «من تا حالا مترو را ندیدهام» این گفته یک شهروند تهرانی است. او از طبقه متوسط جامعه است. البته این مساله تنها منحصر به او نیست؛ چرا که روزانه 500 هزار نفر با این مساله دست و پنجه نرم میکنند. بدرستی میتوان گفت که آنها بزرگترین اقلیت جامعه هستند.
«معلولیت یک عیب نیست، یک تفاوت است.» این شعار یکی از NGO هاست که در حوزه توانیابی معلولان جسمی حرکتی غیرذهنی فعالیت میکند. درک این تفاوت هنوز بدرستی در میان عامه مورد پذیرش قرار نگرفته است و این ابتدای داستانی است که ناخوانسته جامعه معلولان را وادار به خانهنشینی کرده است. باز هم داستان آنجا تلختر میشود که مسوولان شهری نیز چندان این موضوع را جدی نگرفتهاند. حالا پرسش اساسی این است مگر نه این که آنها هم همچون یک شهروند معمولی مالیات عوارض و غیره پرداخت میکنند؟ آنها از این هزینه به چه اندازه منتفع میشوند؟ سهم آنها از یک زندگی طبیعی چیست؟
البته شکی نیست که افراد معلول مشکلات مضاعفی نسبت به دیگر اقشار جامعه دارند؛ مثل اشتغال، ازدواج، نگرش منفی دیگران و ترحم مردم و تردد که موجب بازماندن این بخش از جامعه در عرصه عمومی شده است.
بسیاری از مکانهای عمومی برای تردد معلولان نامناسب است. این در حالی است که به تصریح ماده 2 قانون حمایت از حقوق معلولان، تمامی نهادها، سازمانها، ادارهها و وزارتخانهها موظفند در طراحی، تولید و احداث ساختمانها، امکانات دسترسی برای معلولان را فراهم کنند، اما تا به حال تصویب چنین قانونی در عرصه اجرایی چندان محسوس نیست. دکتر علی همت محمودنژاد، مدیرعامل انجمن دفاع از حقوق معلولین ایران دراینباره به «جامجم» میگوید: شورای شهر تهران قانونی برای مناسبسازی شهر برای استفاده معلولان در نظر گرفته است، اما بودجه لازم برای اجرای آن را در اختیار ندارد و قانون بدون پول یعنی اجرانشدن. برای اجرای این قانون باید بودجه آن را هم پیشبینی میکردند تا ضمانت اجرایی پیدا کند.
وی در ادامه درباره وضعیت کنونی شهر برای تردد معلولان میگوید: با وجود ماده 2 قانون جامع حمایت از حقوق معلولان و بخشنامه 10/10 /84 شورای شهر، در سطح شهر تهران به عنوان پایتخت تسهیلات تردد معلولان با استفاده از سیستم حمل و نقلB.R.T و مترو در نظر گرفته نشده است. برخی ایستگاههای اتوبوسB.R.T به پل هوایی مرتبط است که متاسفانه این پلهای هوایی فاقد بالابر هستند و در اتوبوسهای شرکت واحد نیز در صندلی اول آرم ویژه معلولان نصب شده اما خود این ماشینها برای ورود معلولان مناسب نیست. در مترو نیز گیتهای تعبیه شده در ابتدای ورودی آن به گونهای است که عرض این گیتها کمتر از عرض صندلیهای چرخدار معلولان و نحوه قرارگیری سطح واگن مترو نسبت به ایستگاه نیز مانع ورود معلولان است. علاوه بر آن در بانکها و حتی مساجد نیز به فکر استفاده معلولان از این محیطها نبودهایم و معلولان برای عبادت خدا نیز با محدودیتهای محیطی مواجه هستند. همچنین اتوبوسهای بین شهری مناسب برای استفاده معلولان نیز که دارای امکانات بالابر باشند در اختیار نداریم و قطارهای بین شهری نیز مناسب استفاده معلولان نیست. البته قطار سبز این امکان را دارد که هزینه آن بسیار بالاست. در سیستم حمل و نقل هوایی نیز تنها در فرودگاه تهران امکانات استفاده از بالابر هنگام سوار شدن به هواپیما وجود دارد، اما در شهرستانها به دلیل نبود چنین امکانی، کرامت معلولان زیر سوال میرود و نیازمند کسی هستند که آنها را بر دوش سوار کند.
عدم بسترسازی محیطی برای رفت و آمد معلولان موجب شده است آنها از بسیاری امکانات شهری و عمومی محروم شوند. محمودنژاد این محدودیتها را تنها منحصر به معابر نمیداند و تصریح میکند: کدام فرهنگسرا و کدام پارک در تهران سراغ دارید که مناسب استفاده و تردد معلولان باشد؟ حتی در بیشتر دستشوییهای سطح شهر نیز باید بیش از 20 پله پایین رفت که بتوان از آنها استفاده کرد. البته در برخی از این اماکن با وجود تعبیه کردن توالت فرنگی که مناسب استفاده شهروندان معلول است، اما عرض در ورودی این دستشوییها از عرض صندلیهای چرخدار معلولان کوچکتر است و معلولان نمیتوانند از این اماکن استفاده کنند.
وی همچنین به عدم مناسب سازی خانهها و اماکن دولتی نوساز برای استفاده معلولان اشاره میکند و میگوید: شهرداریها بر اساس قانون نباید به چنین اماکنی پایان کار بدهند که این گناهی بزرگ است که این گناه همچنان با چشمپوشی از قانون ادامه دارد.
محمودنژاد که در زمینه حمایت از معلولان فعالیت میکند، درباره تلاشهایی که برای رفع مشکلات معلولان داشته است به دیدارهایش با رئیسجمهور اشاره میکند و میگوید: در طول 5 دیداری که سال گذشته با احمدینژاد رئیسجمهور داشتیم، موفق به گرفتن مجوز ساخت 8723 واحد مسکونی برای معلولان شدیم که در مقایسه با گذشته، معادل 22 سال ساخت مسکن برای معلولان است.
به نظر میرسد در حوزه قانونگذاری خلا‡ وجود ندارد، اما در حوزه اجرایی با ضعف جدی روبهرو هستیم. بنا بر اظهار محمودنژاد کمیسیون اصل 90 مجلس ناظر بر قانون حمایت از حقوق معلولان است که به گمان او در نظارت بر اجرای آن کوتاهی شده است.
برخی اوقات، نداشتن تدابیر لازم به مشکلات این قشر از مردم اضافه میکند. اگر فرد معلول با استفاده از خودروی شخصی خود بتواند در تمام ساعات شبانه روز در سطح شهر تردد کند، به مشکلات کمتری در زمینه رفت و آمد برخورد میکند، اما سهم این گروه در برخورداری از مزیت طرح ترافیک بسیار اندک است. محمودنژاد درباره موضوع طرح ترافیک برای معلولان میگوید: متاسفانه سهمیه استفاده از طرح ترافیک برای معلولان افزایش نیافت، اما با سردار رویانیان در تماس هستیم که طرح پلاک خودروی ویژه معلولان را عملیاتی کنیم. در حال حاضر سهمیه طرح ترافیک برای این قشر حدود 400 تا 500 طرح است؛ در حالی که 5 هزار نفر متقاضی استفاده از طرح ترافیک در میان معلولان داریم.
در خانه نمانید
در باب مشکل معلولان مطالب زیادی درباره وظایف و نقش ارگانهای دولتی منتشر شده که تنها به بایگانی سپرده شده است. این بار باید از خود معلولان پرسیده شود که چرا با تمام موانع شهری در جامعه حضور نمییابند. شاید دیده شدن آنها وجدان عمومی را به تامل وادارد تا در بهبود وضعیت شهری اقدامی عملی و مشهود شود، به بانک بروید و امور شخصی خود را انجام دهید، به پارک بروید و تفریح کنید، به کتابخانه مراجعه کنید پیگیر و درگیر باشید. «ما با دوستان و NGO ها در این خصوص فعالیت میکنیم، اما با روند موجود، این بسترها برای ما مهیا نخواهد شد در واقع ما امیدواریم نسلهای بعد بتوانند زندگی بهتری داشته باشند» این را فرشته جمشیدی میگوید. او 40 سال دارد. جمشیدی میگوید در کنکور پذیرفته شده، اما به دلیل تردد و انجام برخی واحدهای عملی از تحصیل باز مانده است. به همین سادگی تنها به دلیل نبودن سطح شیبدار در معابر و استفاده نکردن از وسایل عمومی همچون مترو و اتوبوس. او حالا در خانه مانده است. هیچ مسوول و غیرمسوولی به سراغش نیامد و جامعه در اثر این غفلت یک پتانسیل و سرمایه اجتماعی را از دست داد. چرا از مسوولان درخواست کمک نکردی؟ «ما همیشه درخواست کردهایم، اما تنها وعده میشنویم»!
محمودنژاد درباره حضور معلول در جامعه نیز میگوید: اگر ما معلول نیستیم، شهر ما معلول است. اگر معلول بتواند در جامعه حضور یابد، میتواند در زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نقش فعالی داشته باشد. اما متاسفانه مناسب نبودن معابر شهری زندگی آنها را تحت شعاع قرار داده است که باز باید دوباره بر اجرای ماده 2 قانون حمایت از حقوق معلولان تاکید کرد.
بسیاری از کارهایی که برای معلولان صورت میگیرد، جنبه نمادین دارد جمشیدی میگوید: سازمان بهزیستی خودروهای ویژهای را برای تردد ما اختصاص داده است که با هماهنگی میتوانیم از آن استفاده کنیم ولی به دلیل تعداد کم آنها امکان استفاده بسیار کم است. البته جدای از تعداد آنها به مورد دیگری اشاره میکند و آن هم استاندارد نبودن این ماشینهاست.
حالا اگر ما نگاه خود را از سطح معابر به داخل خانه ببریم، داستان چندان متفاوت نخواهد بود. چراکه استانداردسازی وسایل از دستگیره در گرفته تا درب یخچال هیچ کدام برای معلولان مناسب نیست. جمشیدی با اشاره به این موارد یادآور میشود که فقر فرهنگی در این حوزه در سطح خانهها نیز وجود دارد. او که عضو انجمن خوشنویسان است، میگوید: من دوست دارم کارهای شخصیام را خودم انجام دهم، اما حتی برای بیرون آمدن از خانه به دلیل مواردی که گفته شد نیاز به کمک دارم. مدتهاست قصد دارم آثارم را در یک نمایشگاه عرضه کنم وقتی موضوع را با بهزیستی در میان گذاشتم، گفتند خودت کارها را انجام بده بقیه کارها با ما!
وی نقش اصلی در بهبود شرایط را متوجه رسانهها میداند و میگوید: شما باید شرایط را بازگو کنید. چرا که من به دلیل مشکل شدید نمیتوانم از خانه خارج شوم. باید اذعان کرد تنها شکوه نمیتواند ره به جایی ببرد. مگر آن که این درخواست مستند به مواد قانونی باشد. در این موضوع فرد ذینفع باید نقش اجتماعی را برای گروه خود با توجه به مجاری قانونی پیگیری کند.
اجرا نشدن دقیق قانون حمایت از حقوق معلولان، ناآگاهی مردم از توانمندیهای آنان و نحوه برخورد با این قشر و همچنین عدم احساس نیاز برای تحقق مطالبات طبیعی آنها به عنوان بخشی از مردم جامعه، موجب خانهنشینی معلولان شده است. نباید از یاد برد که معلولان به لحاظ اقتصادی، از طبقه متوسط اجتماع هستند و بسیاری از آنها زیر خط فقر قرار دارند که این موضوع پیامدهای روحی و روانی بسیاری را به دنبال داشته و باعث حذف آنها در عرصه عمومی شده است.
بیایید به خانه همسایه سری بزنیم، نه از سر ترحم که از سر تعهد و باور داشته باشیم که معلولیت عیب نیست تنها تفاوت است.
سامان عابری
با سلام من اگر بخواهم با مدیر وبلاگ رونوشت جانبازی تماس بگیرم با کدام ایمیل ارتباط برقرار کنم متشکرم
با سلام
وبلاگ عبرت با مطلبی تحت عنوان "انتخابات و بازگشت به اصول" که تحلیلی است در باب جریانهای انتخاباتی بروز شد.
عبـــــــــــرت
ebrat.blogsky.co
سلام.
حق با شماست. ولی ما هم زیاد آشنا نیستیم... تازه غریب تر هم نیز خواهیم شد.
شاد باشید.
سلام.
حق با شماست. اما ما هم زیاد آشنا نیستیم. تازه غریبتر هم نیز خواهیم شد.
شاد باشید.
برای او
سلام دوست من...
الان تو این وانفسای دنیای "صفر و یکی" جایی که بتونیم حرفای حسابمونو برا همدیگه و گروهی بزنیم کمه، واسه همین همبلاگی سر پا شده و دنبال آدمایی می گرده که بیان و دور هم توی این وبلاگ گنده و گروهی بنویسن... و البته جات این جا خالیه! تیم پشتیبانی سایت شهید آوینی (aviny.com) این مجموعه رو راه انداختن تا به جامعه مجازی با رویکرد مذهبی داشته باشیم.
حال کردی چقدر لفظ قلم بود؟ پاشو... پاشو بیا که خیلی وخته منتظرم گذاشتی... بابا چشمم به مونیتور خشک شد تا ببینمت!!! دیر نکنی ها... به قول قیصر: حرف های ما هنوز نا تمام... تا نگاه می کنی چقدر زود دیر مشود...
پیش ما بیا!!!
http://www.hamblogi.ir
با احترامات قلبی
تیم پشتیبانی همبلاگی
سلام[گل]
از آن صبح چهارده به بعد (3)
دوست عزیز و گرامی
ضمن عرض سلام و خسته نباشید و آرزوی توفیق
خیلی ممنون میشم اگر آدرس سایت و یا پست الکترونیک انجمن جانبازان نخاعی ایرانیان (جانا) رو معرفی و در صورت امکان برایم ایمیل کنید.
خدمت شما ارسال کردم
anjoman.jana@gmail.com
آدمک آخر دنیاست بخند
آدمک مرگ همین جاست بخند
دست خطی که تو را عاشق کرد
شوخی کاغذی ماست بخند
آدمک خر نشوی گریه کنی
کل دنیا سراب است بخند
آن خدایی که بزرگش خواندی
بخدا مثل تو تنهاست بخند ...!
بنام خدا
باسلام
جانبازان انقلاب وهشت سال دفاع مقدس میهمان چند روزه هستند و شکر خدا هراز چند گاهی قرعه بنام یکی از آنها می افتد وبه خیل یاران رفته می پیوندند ، انشالله نوبت به همه می رسد ودیری نمی گذرد که این زیاده خواه ها هم به مقصدی که انتخاب کردند وجا ماندند می رسند ، عزیزان من ،کرسی نشینان قرمز وسبز ،کاخ نشینان آهنگر زاده ، دولتمردان عدالت محور ،درصد سن مدافعان ایران اسلامی درطول جنگ بر اساس آخرین آمار اعلام شده بیست وسه سال بوده که با توجه به گذشت بیست ونه سال از حمله صدام لجام گسیخته می شود پنجاه ودو سال .! که اگر خوش بینانه به قضییه نگاه کنیم وکمبودها را هم که فشاری عظیم برپیکر این مسافران فرود می آورد به حساب نیاوریم ، و راز عدم وجود دارو ، بی اعتنایی ومشکلات دیگر راهم کنار بگزاریم وعمر یک جانباز را شصت تا شصت و پنج سال در نظر بگیریم دیگر این همه هیاهو لازم نیست ، فقط ده سیزده سال باقی مانده ،اگه دندون سر جیگر بگذارید زود تموم میشه وهمه از شر شیران دیروز و ملتمسین امروز راحت میشند ، حتی فرزندانمان که حالا دیگر طاقت دردها واخمهایمان را هم ندارند . (توراخداببخشید اگه به مقام وشان ومنزلت کسی برخورد ) میدونی چیه ، اصلاً با خودم بودم .! بازم ببخشید.!
« مهم نیست »
به نام خدا
با سلام
مهم نیست چه کسی برای چه سمتی انتخاب میشود .
مهم نیست که فرد در گذشته چه سوابقی داشته .
مهم نیست که روزها و ماهها و سالها به سرعت برق و باد میگذرد وفرد ویا افرادی سی سال در حلقه زنجیر فامیلی گره خورده اند و گاه یکی رئیس میشود و گاه نایب رئیس .
مهم نیست مشکلات اقتصادی چه زیانهای غیر قابل جبرانی را به خانواده های تهی دست تحمیل میکند . مهم نیست چه کسانی با داشتن استعداد کافی به علت نداشتن شهریه دانشگاه آزاد از ادامه تحصیل باز میمانند .
مهم نیست اختلاف در سران سه قوه را چه کسانی باید بهایش را بپردازد .
مهم نیست کسانیکه قلبشان برای انقلاب میطپد کنار رفته اند.
مهم نیست چه کسانی به دامن رسانه های مغرض پناه میبرند و علیه نظام و جمهوریت چه سخنها که نمیگویند .
مهم نیست دشمنان قسم خورده این ملت سعی بر این دارند تا با غوغا سالاری لحظات شیرین را به کام این ملت تلخ کنند .
مهم نیست محارب شهید و ستیزه گر جانباز نامیده میشوند .
مهم نیست خود گامگان شرق وغرب و حاشیه نشینان درباره ما چه میگویند و چه کار میکنند.
مهم نیست چه رفتاری با خانواده شهدا ، مجروحان جنگ و آزادگان شده و میشود .
مهم نیست پسر و دختر در کنارهم با آرایش آنچنانی وکلاههای نقابدار بازو به بازوبا کفش و دستبند سبز در نماز جمعه نماز میخوانند و تصویر ش در تلویزیون خانه همسایه پخش شود و مجریان کلی بخندند .
مهم نیست شیخ اصلاحات به تحریک مردم علیه نظام پافشاری میکند .
مهم نیست نخست وزیر دوران جنگ بلند گو به دست درون وانت بار مردم را تحریک میکند .
مهم نیست زنان و دختران با آرایش آنچنانی وکلاههای نقابدار در نماز جمعه شرکت میکنند ..
مهم نیست که مردم دیگر همدلی و یکرنگی سال 57 را ندارند .
مهم نیست زنهایمان بر زوی تشک کشتی بروند و بدن بدنسازی شده شان را به نمایش بگذارند .
مهم نیست که ایران در مکان 18 و 19کشورهای آلاینده جهان بوده واینک به 14و 15 رسیده و محکوم به پرداخت جریمه بشود .
مهم نیست که مریدان دیروز در بار شاهنشاهی و رقاصان امروز لوس آنجلس در برابر سازمان ملل اعتصاب غذا کنند .
مهم نیست که مسئولین نظام همدیگر زا به دروغگویی و تقلب و دیکتاتوری متهم میکنند .
مهم نیست که تلویزیون خانم همسایه اخبار را گزینشی و به نفع خود و تخریب دلسوزان نظام هفته ها به نمایش میگذارد و زیر نویس میکند .
مهم نیست تصویری از استقبال رئیس جمهور از فرودگاه مشهد تا صحن جامع در تلویزیون خانه همسایه نمی بینیم .
مهم نیست که گوینده تلویزیون خانه همسایه میگوید در تهران وشیراز وشهرهای دیگر تظاهرات ادامه دارد و روز چند شنبه هفته وچهلم برهم زنان امنیت کشور در کجا برگزار میشود .
مهم نیست در مملکت قحط الرجال است و هر کس به پستی میرسد سعی میکنذ اقوام و خویشان خود را به کار بگمارد .
مهم این است که به هر قیمتی شده چند صباحی بر اریکه قدرت تکیه بزنیم .
مهم این است که اکثریت ملت ایران نجیب ، با ایمان وصبور است و نمی خواهد آّب به آسیاب دشمنان ایران بریزد ورنه این ملت همان ملتی است که بیش از سی سال است در برابر همه تهاجمها وتحریمها با قدرت تمام ایستاده واگر گفته شود که دربرهه ای از زمان کوتاه آمده ایم وخواسته ایم با دشمنان مصالحه کنیم این اکثریت ملت نبوده بلکه مسئولین بوده اند که یا صلاح مملکت را دیده اند یا صلاح خودشان را . والسلام تیرماه 1388 شمسی
محمد حسن غلامعلیان
چند روز قبل این دل نوشته را برای سایت وزین تابناک فرستادم ولی سایت مذکور مثل همیشه اقدام به چاپ نکرد . نمیدانم چرا.!
« سرداری که چهره اش درهم است »
بنام خدا
باسلام
اینروزها هرگاه سردار دکتر محسن رضایی را در محفلی می بینم چهره ای ملول ومتفکر است که انسان را به کنکاش وا میدارد تا بداند این فرمانده سرسخت دوران دفاع مقدس وسیاسی بعد از جنگ به ظاهر تمام شده به چه میا ندیشد وچه کسی یا کسانی خلوت روحانی وی را برهم زده اند .
برای کسانیکه سردار را می شناسند جای سئوال است که چرا چنین مبهم به آینده مینگرد ، او مرد روزهای سخت بوده وهست وشاید امروز به دلجویی نیاز دارد که برهمگان فرض است تا وی را از این حالت درآورده ویادآور شوند که او همان سردار دوران دفاع مقدس بوده وخواهند ماند .
بادیدن نگاه غم آلودت وسکوت بی انتهایت رنج میبرم وچشمانم که دیگر نای گریستن را ندارد میسوزد و بغض گلویم را میفشارد وغمی سنگین بردلم می نشیند ، بچه های جنگ تمام دردها ی جسمی وروحی را تحمل میکنند و لبخند حاکی از رضایت میزنند .
تمنا میکنم بخند دلاور ، فراموش کن تا بغضم سر واکند وچشمانم نمناک شود .
محمد حسن غلامعلیان
28/5/1388 شمسی
بنام خدا
باسلام
« تحریم بنزین کودنیست »
امریکا چندی است که بر طبل تحریم های جدید علیه ایران اسلامی میکوبد واین بار تحریم بنزین را در دستور کار خود قرار داده است .
حماقت امریکا وایادیش در این است که هنوز نفهمیده اند با ملتی روبرو هستند که شهادت برای اکثریت آنان شهد شیرین است واین اکثریت تن به هیچ ذلتی نخواهد داد .
شواهد بر این است که رایزنیهای انجام گرفته امریکا با روسیه وچین به شکست امریکا منتهی شده و کشورهای مذکور حاضر به از دست دادن منافعشان نیستند وهمچنان به عقد قرارداد با ایران تمایل داشته ودارند .
حال کودنی امریکا در این است که با این سازمانهای عریض وطویل خود هنوز نفهمیده که با تحریم بنزین وتحریمهای سنگین تر ممکن است چند روزی ملت ایران را تحت فشار بگذارند اما در نهایت این ملت ایران است که برنده این جریان خواهد بود . امریکا باید دست از حماقت و دشمنی با ایران وحمایت از اسراییل بردارد وفریب کسانی را که در اروپا وامریکا نشسته اند یا در ایران هستند وهرروز وعده سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ایران را میدهند نخورد و با مردم ایران اسلامی صادق باشد ومبنای گفتمان براساس ارباب ورعیتی نباشد .
محمد حسن غلامعلیان
3/6 1388شمسی
بنام خدا
« بخلی که در سینه دارید در صدایتان آشکار است »
با گذشت بیش از سه ماه از انتخابات ریاست جمهوری در ایران اسلامی هنوز صداهای ناهنجاراز حلقوم اجانب در غالب برنامه های رادیو تلویزیونی به ظاهر فارسی زبان وبه بهانه حمایت از مردم ایران شنیده میشود که اگر ذره ای انصاف داشته باشیم ماهیت بعضی از مجریان وتماس گیرندگان با این رسانه های خبری که رسالت رسانه ای را زیر پا گذاشته اند به وضوح می بینیم .
افراد وگروههای مختلف که تا چندی پیش در غالب سلطنت طلب ، فعال حقوق بشر ، طنز پرداز ، جامعه شناس ، فعال سیاسی ودهها نام دیگر دشمنی خود را با نظام ودولت وملت ایران اسلامی ابراز میداشتند وهر کدام نیز خود را ناجی ملت میدانستند وطرف دیگر را به وطن فروش ، دزد ، غارتگر ؛ اجنبی پرست یا عناوینی از این دست متهم میکردند اینک با الهام از رنگی که در رنگرزی امریکا وانگلیس تهیه شده وبه خورد آنان داده اند وخود نمیدانند بازیچه دست چه زالوهایی گشته اند بخلی را که در سینه دارند به حلقوم رسانده وبا لرزشی آشکارا در صدایشان سعی بر آن دارند آنچه را خود بر آن ایمان ندارند به سمع ونظر مخاطبینشان برسانند .
قصد برآن نیست تا نام وطن فروشان و ملیجکانی که دیروز روی صحنه یا در میان روزی نامه ها با به سخره گرفتن ارزشهای انقلاب ودفاع مقدس ونادیده گرفتن حریم شهدا وایثارگران در لباس طنز باعث شادی جمعی میشدند وامروزدر صحنه ای دیگر برای رضای اربابانشان تبدیل به دستمالی یکبار مصرف گردیده که زمانش را ارباب تعین میکند و برای خوشنودی او توصیه به پرتاب کفش و تخم مرغ وگوجه به سوی نماینده اکثریت ملتی بزرگ مینماید بیاوریم بلکه نیت برآن است که ببینیم وبشنویم مجریان و خبرنگاران آنسوی مرزها که گاهاً خود را بیطرف نیز میدانند با چه بغضی نام رییس جمهور ایران اسلامی را برزبان میاورند وچسان معدود افرادی را که مشخص نیست دارای چه ملیتی هستند جمع انبوهی از ایرانیان مدافع حقوق بشر میخوانند .
عجب نیست که اینان با به کار گرفتن کلیه رسانه های صوتی وتصویریشان تعدای را درون یک اتوبوس جمع کرده اند که حتی به زبان فارسی آشنایی کامل ندارند ، مجری تکیه برآن دارد که هر چه زودتر مسافران این اتوبوس به مقر سازمان ملل برسند وبه کسانیکه از قبل در آنجا تجمع کرده اند بپیوندند وشعارهایی را برعلیه رییس جمهور بدهند ، اینان خشمگین از آنند که چرا با اینهمه تبلیغات و فراخوانی که طی سه ماه گذشته انجام داده اند این جمع اندک آمده اند ، چرا آنها که قول دادند میایند نیامده اند وآبروی نداشته اینان را بر باد داده اند ،اینها بارها اعلام کرده اند زمانیکه رییس جمهوری ایران اسلامی وارد نیویورک بشود چنین و چنان خواهند کرد واینک باید منتظر اتوبوسی باشند تا چند نفری را با خود بیاورد .
براستی خداوند فهم وشعور را از اینان گرفته ونمی دانند جمعیت ایران بیش از هفتاد میلیون است وازکودک چهارساله تا پیر یکصد و بیست ساله قادر به تجزیه وتحلیل مسائل سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی میباشند ؟ آیا اینان فراموش کرده اند انقلاب سال 1357 را ؟ آیا از خاطر برده اند جنگ هشت ساله را ؟ آیا شکست پروژه ننگین تقلب در انتخابات خرداد 1388 درس عبرتی برای اینان نبود ؟ آیا اعترافات سران جنبش سکولاریسم خواه را که هنوز ادامه دارد نمی شنوند ؟ تصاویر خبری وگزارشاتتان ومصاحبه هایتان را نگاه کنید و ببینید که چگونه تصویر و کلامتان به بخل آغشته گردیده آنگاه خود شرم خواهید کرد همچنان که حقیر شرم مینمایم که تو را هموطن خود بدانم .
محمد حسن غلامعلیان
مهر ماه 1388
« ایـــــثارگران دنبال معجزه نباشند »
بنام خدا
باسلام
به راستی با روی کار آمدن آقای زریــبافان ایثارگران باید منتظر معجزه ای باشند تا به خواسته های معقول و منطقی آنان در دولت دهم جامه عمل پوشانده شود.؟
این مهم در دولت کنونی هم گره بسته چالشها و تنگناهای ایثارگران را باز نخواهد کرد.چون تا زمانی که هر ارگان یا نهادی در وضعیت نا مطلوب مالی گرفتار باشد فرصتی به دست نخواهد آورد تا بتواندبه وظایف شرعی و قانونی خود عمل نماید.
اگر خوب دقت کرده باشید در طول سی سال گذشته دولتمردان جناحهای مختلف نه تنها سعی بر برداشتن مشکلات فراروی ایثارگران نکرده اند بلکه گاهاً با تصمیمات نا بجا عدم رضایت رزمندگان دیروز و ملتسمین امروز را نیز فراهم کرده اند و ارباب جراید و مسئولین نظام بعضاً در گفتار و رفتارخود مسائلی را مطرح نموده اند که ذهن قاطبه مردم خصوصاً کسانیکه نه جنگ را دیده اند و نه آن دوران را لمس کرده اند نسبت به یادگاران انقلاب و دفاع مقدس مخدوش کرده ا ند.
باید اقرار کرد که بعضی تصمیمات عجولانه و کارشناسی نشده دست اندر کاران و انعکاس آن در رسانه های جمعی ضربات جبران ناپذیری بر پیکر این قشر از جامعه فرود آورده و می آورد که مداوای جسمی و روحی آن شاید امکان پذیر نباشد.
فراموش نکنیم که تاریخ ثبت لحظه هاست و اگر اینان به دلایلی امروز دم فرو بسته اند و با کمترین امکانات و بیشترین لطمات سازش نموده اند نه به واسطۀ آن است که بعضی آنان را زیاده خواه و منفعت طلب و ...... میدانند. شاید ........
محمد حسن غلامعلیان
هشتم مهر ماه 1388 شمسی