روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

لطفاً آسایشگاههای جانبازان را جمع کنید

لطفاً آسایشگاههای جانبازان را جمع کنید 

 

فاش نیوز - افزایش روزافزون جانبازان قطع نخاعی،شیمیایی و اعصاب روان در سال های نخست دوران دفاع مقدس، مسئولان و متولیان امور ایثارگران را از همان سال های اول جنگ تحمیلی به فکر تأسیس مرکز یا مراکزی برای نگهداری، مراقبت و توانبخشی جانبازان واداشت که محصول آن تدبیر ابتدایی، هم اینک چندین آسایشگاه یا مرکز توانبخشی در چند نقطه شمال شهر تهران ونیز تعدادی ازمراکزاستان هاست  که فقط شمار بسیار اندکی از جانبازان را تحت پوشش قرار داده است.

 

وضع فعلی آسایشگاه ها قابل دفاع نیست

اگر چه فکر راه اندازی آسایشگاه یا مرکز توانبخشی برای جانبازان (به ویژه جانبازان قطع نخاعی) با استفاده از اماکن و عمارت های بالای شهر (که عمدتاً از فراریان رژیم طاغوت به جامانده بود) در ماه های اولیه آغاز جنگ تحمیلی، به عنوان تدبیری ضربتی و ضروری برای اسکان، درمان و توانبخشی جانبازان، اقدامی قابل تقدیر و شایسته سپاسگذاری است اما بقای این آسایشگاه ها با وضع فعلی و در شرایط کنونی به هیچ وجه قابل توجیه نیست و حتماً باید تجدید نظری در نحوه تأسیس و اداره مراکز آسایشگاهی جانبازان با دو رویکرد کلی" تعمیم خدمات" به کلیه گروه های جانبازی (قطع نخاعی،شیمیایی، اعصاب وروان و...) و " جامعیت خدمات"- که لزوماً در مراکز چند منظوره (بهداشتی،درمانی،رفاهی،تفریحی،فرهنگی،ورزشی و...) قابل تحقق است-صورت پذیرد.

در این باره نکات زیر قابل توجه است:

  1. چند آسایشگاه جانبازان که هم اکنون درتهران دایر است صرفاً تعداد اندکی از جانبازان قطع نخاعی را در خود جای داده است که عمدتاً به علت فقدان مسکن مناسب و یا  دیگر شرایط دشوار جسمی و شخصی به ناچار در آسایگاه مانده اند.هم اینک تعداد جانبازان قطع نخاعی سراسر کشور حدود 1800 نفر است در حالی که مجموع جانبازانی که در 4 آسایشگاه تهران به صورت دائمی سکونت دارند حدود یکصدنفر می باشند و همین آمار نشان می دهد که خدمات آسایشگاهی در همان شکل اولیه باقی مانده از دوران جنگ،فقط به تعداد بسیار اندکی از جانبازان تعلق گرفته است؛ یعنی نه اصل" تعمیم خدمات به کلیه جانبازان" مراعات می شود و نه از" جامعیت و تنوع خدمات مورد نیاز جانبازان " خبری است.
  2. کارکرد آسایشگاه های 4 گانه امام خمینی(ره)،شهید بهشتی، ثارالله و بقیه الله (عج) در حال حاضر محدود می شود به محلی برای اسکان معمولی – و نه درمانی ورفاهی و فرهنگی- تنها چند درصد جانبازان –آن هم فقط جانبازان قطع نخاعی- که به قیمت محروم کردن جانبازان از داشتن مرکز یا مراکزی مدرن و مجهز- که منظورهای چند گانه پیش گفته را برآورده سازد- هزینه های هنگفتی را به تشکیلات بنیاد تحمیل کرده است.
  3. متأسفانه معدودی از اندک جانبازان باقی مانده در آسایشگاه ها هر یک اقدام به ایجاد "منطقه نفوذ" در این اماکن کرده و بقیه را از ورود به حوزه اختصاصی خود منع می کنند! از این بدتر گاه شنیده می شود که جانبازی با وضعیت بد جسمی از فرسنگ ها دورتر از پایتخت برای کار درمانی به تهران می آید و برای یک شب اسکان به آسایشگاه مراجعه می کند ولی به علت حاکمیت همین فرهنگ " حوزه اختصاصی و منطقه نفوذ" در میان بعضی از عزیزان جانباز، از پذیرش جانبازشهرستانی  خودداری می شود! و البته این عمارت ها و اماکن در برابر آنچه این عزیزان در راه آرمان های انقلاب و اسلام از دست داده اند چیز قابل ذکری نیست، به خصوص این که متولیان امور جانبازان در سالیان متمادی پس از جنگ برای تأمین مسکن مناسب جانبازان عزیز اقدام در خوری نکرده اند و حق است که گفته شود،حق جانبازان در هیچ یک از حوزه های خدمت رسانی به تمامه ادا نشده است و در این میان وضع مسکن و اسکان این عزیزان جزو نامناسب ترین وضعیت هاست.
  4. اکنون آسایشگاه های جانبازان هم در تهران و هم در برخی مراکز استان ها مثل مشهد،شیراز،اهوازو... تبدیل به مسکن تعداد اندکی از جانبازان شده است و دیگر هیچ یک از نقش ها و کارکردهای آسایشگاهی نظیز توانبخشی یا گذراندن دوران نقاهت پس از درمان را برای جانبازان ایفا نمی کند و گرچه سزاوار نیست با تعطیلی نسنجیده و یا حتی کاهش کیفیت خدمات به جانبازان ساکن در آسایشگاه ها، امنیت و آسایش این عزیزان را مختل نمود، اما لازم است تا زمان تحقق کامل پیشنهاد این نوشتار- که در سطور بعدی می آید- برای اسکان مناسب جانبازان آسایشگاهی آن چنان که دغدغه دار آسایش خود نباشند فکری اساسی و اقدامی متناسب با شأن آنان صورت بگیرد.

چه باید کرد!؟

طرح تأسیس مرکز یا مراکز چند منظوره برای جانبازان قدمتی به اندازه عمر انقلاب اسلامی دارد؛ از همان سالیان اول جنگ همواره صحبت از ساخت چنین مرکزی در پایتخت بوده است و هر بار که دامنه این مطالبه در میان جانبازان بالا گرفته، مسئولان امردر حد حرف ، نقطه ای از تهران را نشان کرده و  طراحی و ساخت و تجهیز مرکز کذایی را به جانبازان وعده داده اند، اما با گذشت 30 سال از پیدایش این ایده، هنوز هیچ نشانی ازاقدام نیست که نیست. آخرین حلقه از سلسله وعده های مسئولان راجع به ساخت مرکز چند منظوره، مربوط می شود به ادعای دکتر حسین دهقان رئیس پیشین بنیاد شهید که مدعی بود جایی را در منطقه دهکده المپیک برای این امر در نظر گرفته است ؛مکانی که گویا هیچ کس در بنیاد شهید از آ« خبر ندارد!

گفته می شود"بابائیان" رئیس بنیاد شهید تهران بزرگ – به عنوان مدیر مستقیم امور جانبازان تهرانی- از ایده تجمیع آسایشگاه ها و دایر کردن مرکزی مناسب تر از آسایشگاه های کنونی برای اسکان جانبازان آسایشگاهی تا  زمان دایر کردن آن مرکز مدرن و مجهز چند منظوره، استقبال می کند، اما مشکل اصلی "دیوار بی اعتمادی" میان جانبازان و کار گزاران بنیاد شهید است که در تمام دوران حیات بنیاد شهید و امور جانبازان همواره بر ضخامت آن افزوده شده است و اکنون کمتر جانبازی می تواند روی قول یک مسئول بنیاد شهید حساب کند والا می شد با وساطت و گرو گذاشتن اعتبار بعضی نخبگان جامعه ایثارگری و نهادها و انجمن های جانبازی  – مثل گروه پیگیری جانبازان نخاعی- ساکنین آسایشگاه ها را متقاعد کرد که برای کمک به مسئولان بنیاد درتدارک ساخت مرکز چند منظوره، دشواری انتقال و جابه جایی موقت را بپیذیرند تا آن آرزوی دیرین  – که انگار فراتر از یک "آرزو" اکنون یک "آرمان" شده است- جامعه تحقق بپوشد؛ جایگاهی که قرار است در سال های کهنسالی جانبازان ضامن عزت این عزیزان و صیانت کننده آنان از خواری و خفت دوران زمین گیری باشد ،هم از این رواست که تأسیس چنین مرکزی به اندازه عزت و حرمت جانبازان  ما قیمت دارد والا اکنون که این عزیزان هنوز توانی در بدن دارند و در حوزه های گوناگون اجتماعی فعال و تأثیر گذارند  می توان قصور و تقصیر مسئولان را در احداث این مرکز نادیده گرفت.

کجا مجتمع ویژه جانبازان بسازیم؟

برای مجتمع چند منظوره جانبازان می توان ساختمان آماده"ظفر" و یا زمین یکی از آسایشگاه های فعلی را در نظر گرفت.

از آن جا که اخیراً کاشف به عمل آمد " ساختمان ظفر" از ابتدای احداث توسط بانویی خیر وقف جانبازان بوده و متأسفانه بنیاد شهید چندین سال این ساختمان را در واقع غصب کرده و از یک مرکز رفاهی- درمانی جانبازان به یک مرکز اداری بنیاد تغییر کاربری داده بود، می توان روی این ساختمان به عنوان یک گزینه برای تأسیس مجتمع چند منظوره حساب کرد، ضمن این که انتخاب این گزینه اعاده یک حق  ضایع شده و رعایت قانون و شرع (راجع به وقف مال) نیز هست.

و البته اگر ساختمان ظفر از حیث اوصاف و ویژگی هایی که برای تأسیس یک مجتمع چند منظوره لازم است،مناسب نباشد گزینه بعدی زمین وسیع یکی از آسایشگاه های فعلی تهران و یا هر نقطه خوش آب و هوای دیگری در شمال شهر است که قطعاً ابتیاع و آماده سازی آن از توان بنیاد شهید خارج نیست.

شمارس معکوس شروع شده است

اگر مسئولان محترم بنیادشهید حقیقتاً دغدغه عزت و احترام جانبازان گرانقدر دفاع مقدس را دارند، باید تمهید طراحی و ساخت مجتمع چند منظوره ویژه جانبازان را جدی بگیرند. این مطالبه جدی در اولین دیدار مهندس زریبافان رئیس جدید بنیاد شهید با جمعی از نخبگان جامعه ایثارگری نیز با ایشان مطرح شد و از آن روز،شمارش معکوس برای تحقق این خواسته آغاز شده است. امیدواریم آقای زریبافان در اجابت این خواسته به حق جانبازان ، به راه پیشینیان خود – که هزار وعده دادند و یکی عمل نکردند- نروند و نقطه سیاه بی توجهی به آینده جانبازان را برای کارنامه دوران ریاست خود نپسندند.

محمد حسین جعفری 

نظرات 2 + ارسال نظر
کاوسی سه‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1388 ساعت 04:58 ب.ظ http://mighat61.blogfa.com

سلام علی اقا
مطلبی که از این دوست عزیزمان بیان کرده بودید دغدغه ی ما جانبازان استان اصفهان هم هست.
اخیرا بنیاد اصفهان برای ساختن ساختمان مجهزی برای اینده ی کل جانبازان استان در محل اسایشگاه شید مطهری اقدام عملی اغاز کرد و حتی عملیات خاکبرداری ان را هم اغاز کرد. ولی متاسفانه با مخالفت بعضی از جانبازان کار را تعطیل کردند. حالا چه کسی باید تدبیر صحیح بیاندیشد نمی دانم.
در ضمن با پست توصیه های نخاعی به روزم فرصت کردید مطالعه فرمایید. متشکرم.

حسن ابوطالبی سه‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1388 ساعت 11:41 ق.ظ

با سلام

بنظر اینجانب آسایشگاهها در حال حاضر استحاله شده وفلسفه وجودی خود را از دست داده است،ومصداق بارز آرامکاه را به خود گرفته است، البته اگر از جنبه های منفی آن صرف نظر کنیم.
ایا می توان باور کرد کسانی که در سنگرهای دفاع مقدس و خون شهادت از جان خود می گذشتند ،اکنون در چنین سنگری بدنبال مطامع واهی باشند؟ و آسایشگاه را بصورت یک معضل برای نظام وسایر جانبازانی که احیانا نیاز به اقامتی کوتاه در آن دارند، تبدیل کنند.
افرادی که با دستاویز قرار دادن جانبازی و سکونت در آسایشگاهها ، سهم بیشتری از جانبازانی می خواهند که در جامعه حضور داشته وزندگی عادی حود را می گذارانند، باید بدانند ضمن اینکه این زندگی نباتی در آسایشگاه آنها را نه تنها آنها را به جایی نمی رساند ، بلکه فرصت اقامت در شرایط بحرانی واضطرای را از سایر جانبازانی که به دلایل مختلف به آن نیاز دارند خواهد گرفت.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد