روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

گروه پیگیری خدمتگزاران بی عنایت

 یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت

 

جناب آقای زریبافان شکل گیری گروه های پیگیری ناشی از حسن نیت جانبازانی است که می خواهند با تعاملی سازنده با مسئولین بنیاد به سالها بی اعتمادی جانبازان به مسئولین بنیاد پایان دهند و این مهم مستلزم همکاری متقابل بنیاد با گروه های پیگیری می باشد.

اما اگر معاونین شما همچنان بخواهند با بی اعتنایی و ناسازگاری به تلاش مخلصانه این عزیزان علی رغم خواست شما-  وقعی ننهند موجب شکست این سیاست شده و با افزایش بی اعتمادی ها جانبازان را به روش های تقابلی و سخت برای پیگیری مطالبات خود متمایل خواهد کرد.

بنیاد و جانبازان

از ابتدای که بنیاد بفرمان حضرت امام برای رسیدگی به وضعیت مجروحان و جانبازان تشکیل گردید، بخشی  و سطحی نگری متصدیان باعث گردید  علاوه بر آنکه نتوانستند مطالبات واقعی جانبازان را پاسخ دهند رفتارهای تبعیض آمیز و سلیقه ای آنان جو بی اعتمادی را بین جانبازان و بنیاد  حاکم کرد.

در این جو بی اعتمادی حاکم بین بنیاد و جامعه هدف ، جانبازان نیز رفتار متفاوتی با بنیاد در پیش گرفتند.

تعدا اندکی نورچشمی مسئولین بودند با ارتباط مستقیم با مسئولین بنیاد بر سر خوان نعمت نشسته بودند.

برخی برای احقاق خود و بعضا برای برخورداری از امکانات بیشتر سیاست شیشه خورد کنی پیشه کرده و با فشار بر مسئولین به خواسته های خود می رسیدند.

و بالاخره جمع کثیری از جانبازان دلخور از سطحی و بخشی نگری مسئولین و رفتاری فراقانونی و تبعیض آلود آنان خود را به کناری کشیده وبا  در پیش گیری سیاست "موازنه منفی" به تقابل با برنامه ها و سیاست های بنیاد پرداختند.  

گروه پیگیری: تعامل بجای تقابل

بیش از دو سه سال است که جمعی از برادران جانبازان  با این استدلال که هم سیاست شیشه خرد کنی و هم سیاست موازنه منفی نمی تواند منافع جمعی جانبازان را تامین کند و علاوه بر آنکه  مسئولین بنیاد نیز بدلیل عدم ارتباط با جامعه هدف درک درستی از نیازهای واقعی و درست جانبازان ندارند، تلاش کردند با در پیش گیری سیاست تعاملی مثبت ، با جمع آوری و جمع بندی نیازها ، مشکلات و خواست های عزیزان جانباز راه کارها  و طرح ها و برنامهایی را  برای حل مشکلات عزیزان جانباز  به بنیاد ارائه دهند . و اجرای آنرا پیگیری کنند.   

گروه های پیگیری بخصوص گروه پیگیری جانبازان نخاعی  در این دو سه سال بدون هیچ چشمداشت مادی و با هزینه کردن از عمر و مال خویش  در راستای تحقق آنچه رسالت خود قلمداد می کردند کوشیده اند اجرشان با خداوند.

بنیاد و گروه پیگیری

در کنار تمام زحمات که برادران گروه پیگیری برای پیگیری مطالبات جانبازان از بنیاد متحمل می شوند متاسفانه اکثر معاونت های بنیاد این تلاش ها و پیگیری ها را بر نمی تابند. 

علی رغم تاکیدی که ریاست محترم بنیاد جناب آقای زریبافان و قائم مقام محترم بنیاد آقای انصاری بر حمایت از تشکل های ایثارگری دارند اما معاونتهای ایشان بخصوص یکی از معاونت ها- هیچ توجه و همکاری با این تشکل ها بخصوص گروه پیگیری نداشته و از توجه به درخواست ها و پیگیری های آنان طفره می روند.  حتی بعضا رفتاری پیشه می کنند که موجب اهانت به شان اعضای گروه پیگیری می شود. 

اگر نبود این برخورد منفی برخی از مسئولین بنیاد شاید موضوعات مانند خودرو جانبازان و دیگر طرح ها و مشکلات با همت بنیادیان و یاری جانبازان حل شده بود.

جناب آقای زریبافان شکل گیری گروه های پیگیری ناشی از حسن نیت جانبازانی است که می خواهند با تعاملی سازنده با مسئولین بنیاد به سالها بی اعتمادی جانبازان به مسئولین بنیاد پایان دهند و این مهم مستلزم همکاری متقابل بنیاد با گروه های پیگیری می باشد. 

اما اگر معاونین شما همچنان بخواهند با بی اعتنایی و ناسازگاری به تلاش مخلصانه این عزیزان علی رغم خواست شما-  وقعی ننهند موجب شکست این سیاست شده و با افزایش بی اعتمادی ها جانبازان را به روش های تقابلی و سخت برای پیگیری مطالبات خود متمایل خواهد کرد. 

روشی که مناسفانه اخیر نشان داده شده  بهتر جواب می دهد. رجوع کنید به آدرس زیر: 

 

 آیا مسئولین جدید بنیاد نیز زبان  تهدید را بهتر می فهمند

 

 

بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم *** یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت

نظرات 2 + ارسال نظر
خدارحمی یکشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:33 ب.ظ http://khodarahmi.blogsky.com

سلام
به نظر من خیانت بزرگ را مسئولین اولیه بنیاد به جانبازان کردند که این سنگ بنا را از ابتدا کج گذاشتند . آنها که اگر با خودکار آبی می نوشتند برای زیر دستی هایش بدین معنی بود که انجام دهید و اگر با خودکار مشکی می نوشتند ...
می گویند بعضی کارها باقیات و الصالحات است اما خلافش را نمی دانم چه می گویند.

برخی نهادها و سازمانها در ایران و یا خارج از کشور طوری سیستماتیک عمل می کند که میلیونها ارباب رجوع آن بدون آن که احساس کنند حقشان ضایع می شود ٬ از خدمات آن بهرمند می شوند اما در بنیاد کاملا برعکس عمل می کند .
آیا این بخاطر روابط و معیارهای غلط این سازمان نمی باشد ؟؟؟

محمد حسن غلامعلیان سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 07:34 ب.ظ

« نمایندگانی که به خواب عمیق فرو رفته اند »
بنام خدا
باسلام
...... می گفت کلاس اول دبیرستان بوده که به جبهه رفته......می گفت وقتی خونین شهر خرمشهر شد درکنار سردارشهید حاج احمد کاظمی بوده ودرجشن بازپس گیری خرمشهر شرکت داشته......می گفت مدرسه اش جبهه بوده وکلاسش سنگردفاع ارزشها......می گفت میدان جنگ دانشگاهی بوده به وسعت تمام دانشگاههای جهان که دانشجویانش نوجوانان وپیرانی بوده اند که لباس رزم برتن کرده ورشته ایثار وشهادت را برگزیده وبه هواهای نفسانی پشت پازده وبه جای قلم ودفتر وکیف ،کوله پشتی وسلاح ومشق عشق زینتشان بوده وآمده بودند تادوره دبیرستان ودانشگاه را درکلاس مقدس پیروی از ولایت طی کنند ......می گفت حال وهوای جبهه آن چنان شوری دردلها انداخته بود که همه داوطلب معامله با خدا بودند......می گفت آنجابرتری از آن کسی بود که تقوایش بیشتر بود ،همه لباسی به رنگ خدا برتن داشتند وپارچه ای سیاه وسفید که گاه عرق وخاک را از صورتشان می زدود وگاه زخمهایشان را باآن می بستندتاجلوی فوران خون داغ رابگیرد......می گفت اگرمقام مسئولی آنجا می آمد اوهم درکنار دیگررزمندگان برسر سفره نان وکنسروی که مردم برای رزمندگان فرستاده بودند می نشست......می گفت آنجا کسی برای گرفتن مدرک نیامده بود،همه آمده بودند تا گرین کارت بهشت را صاحب شوند......می گفت امروز بادیروز خیلی فرق کرده،خیلی ها کارت ورود به بهشت را گرفتند وامروز نزد خالقشان روزی می خورند، عده ای سر درجبین تفکرفرو برده اند وافسوس به جا ماندن ونرفتن را می خورند وقلیلی هم به جایی رسیده اند که دیگر نه دست کسی به آنها می رسد ونه چشمانشان آنقدر نور دارد که یارانشان را ببینند......می گفت اکثریت خانواده شهدا وایثارگران به این باور نرسیده اند که چه کار عظیمی کرده اند......می گفت ایثارگران آنقدر جایگاهشان رفیع است که اگر خود به آن پی ببرند این مسئولین هستند که باید به سراغ آنها بروند ومشکلاتشان را برطرف کنند......می گفت کدام تشکل فراگیر را تشکیل دادید واهداف وآرمانهای شهدا وایثارگران را به مردم فراموشکار معرفی کردید......می گفت هیچگاه به این فکر افتاده اید که پدر یا مادر، همسر یافرزند،خواهر یا برادر یک قهرمان یا خود قهرمان ملی هستید......می گفت کارکنان بنیاد شهید وامور ایثارگران خود همه از این خانواده اند وهر آنچه از دستشان برآید انجام می دهند ولی متاسفانه دستشان کوتاه وخرمابرنخیل......می گفت اوخود ازاین خانواده است،باپایان گرفتن جنگ به خانه برگشته ودرس خوانده واینک درخدمت خانواده بزرگ ایثارگران است. مطالب بالا قسمتی از سخنان دکتر فرامرزی درسومین گردهمایی معتمدین معین بنیاد شهید وامورایثارگران استان اصفهان بود که سعی شد انشاالله درنهایت امانتداری درج شود. امابه راستی چه کسی یا کسانی درارتقاء منزلت اجتماعی ایثارگران مقصر هستند؟ مجلس که درراس امور است ونمایندگانی که به خواب عمیق فرو رفته اند؟ دولتهایی که آمدند ورفتند وفقط شعار دادند یاایثارگرانی که با گذشت بیش از ربع قرن نتوانسته اند یک گردهمایی سراسری داشته باشند؟........تقاضا می کنم با ارائه نظرات ارزشمندتان یاریمان کنید.
محمد حسن غلامعلیان
بهمن ماه 1388 شمسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد