روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

دیدار با معاون معلول رئیس جمهور اکوادور


جانباز قاسم اویسی - تلفن زنگ زد. خانم محترمی از روابط عمومی بنیاد شهید بود.  از من خواست در برنامه ای که در هتل استقلال تهران در تاریخ 16 اسفند انجام می شود شرکت کنم. گفتم برنامه چیست؟ گفتند دیداری است با یک معلول و یلچری که معاون  رئیس جمهوراست.

شما ساعت 10 صبح در مقابل درب اصلی هتل آماده باشید و به محض رسیدن با این دو شماره تماس بگیرید تا شما را همراهی کنند. من هم پذیرفتم ساعت 9و55 دقیقه در محل مورد نظر حاضر شدم. هر چه تلفن زدم موفق نشدم با افراد مورد نظر تماس بگیرم. کمی ناامید شدم. تا اینکه یکی از شماره ها جواب داد. گفتند ساعت برنامه 10 و 30 دقیقه است. منتظر ماندم تا با من تماس گرفتند و بعد از مدتی وارد لابی هتل شدیم. چند تن از دیگر جانباز هم حضور داشتند.



بعد از مدتی معاون محترم رئیس جهمور اکوادور به جمع ما پیوست. چیزی که برای من جالب بود ایشان خودش نیز روی ویلچیر بود. هر کدام از ما ضمن معرفی خودمان در خصوص وضعیت جانبازی و مسائل دیگری  صحبت کردیم. مترجم نیز که جوانی با هوش و مسلط در کارش بود حرف ها را رد و بدل می کرد.جانبازان شرکت کننده هر کدام واقعا" در زمینه ای نخبه بودند. یکی صاحب نمایشگاه  و دارای مدال های متعدد جهانی در زمینه هنری بود، دیگری نقاش ماهر با دهان که البومی از کارهای خود را نیز به همراه آورده بود و به چندین زبان خارجی نیز از جمله زبان اسپانیایی مسلط بود. چیزی که برای معاون رئیس جمهور بسیار جذاب می نمود و از او سوال کرد چگونه با این زبان اشنا شده است؟


به هر حال هر یک از جانبازان به حق ، مناسب حضور در این برنامه بودند به جز خود من که انتخاب من هم تنها به اعتبار طرحی بود که در ارتباط با جانبازان انجام داده بودم. بعد از صحبت های  ما معاون رئیس جمهور مسائلی را مطرح کرد. از اهداف سفرش به ایران، از دیدارش با رئیس جمهور آقای احمدی نژاد و مسائل هسته ای و اینکه برنامه هسته ای صلح آمیز حق ایران است. ازهمکاری اقتصادی ایران با اکوادور در زمینه نفتی و آبی گفت. می گفت کشور ما از پر آبی رنج می برد و کشور شما از کم آبی که دو کشور باید در این زمینه اقداماتی را انجام دهند. به شوخی یکی از بچه ها گفت ما به شما نقت می دهیم و شما به ما آب بدهید که ایشان گفت دنبال چنین برنامه ای هستیم!

ویژگی های جغرافیایی، جمعیتی، سیاسی و اقتصادی کشورش  را برای ما بخوبی ترسیم کرد. اینکه داروین نظریه مکتب تکاملی خود را با حضور در  اکوادور و در جنگل های آمازون با مطالعه روی انواع پرندگان و حیوانات طرح کرد! اینکه هنوز در اکوادر اقوامی منزوی از جامعه زندگی می کنند و حتی بدون هیچ پوششی در مناطقی از کشور ما زندگی می کنند و مایل نیستند به شیوه مدرن زندگی کنند و دولت اکوادور هم به شیوه زندگی آنان احترام می گذارد و حضور نژاد های مختلف در این کشور از جمله مطالبی بود که ایشان در خصوص کشورش مطرح کرد.

در انتها هم ایشان از وضعیت جسمی و اینکه از وضعیت جسمانی خود مدت ها در رنج بودم اما بعدها این واقعیت را پذیرفتم و و فهمیدم که جسم انسان در تکامل انسان عامل اصلی نیست، این روح انسان است که تعیین کننده است. در این جا بود که تصمیم خود را گرفتم و با تلاش و همت خود توانستم نظر مردم کشورم را به خود جلب کرده و برای دومین بار به عنوان معاون رئیس جمهوری اکوادور انتخاب شوم و تمام تلاش خودم را در راه کمک به افراد ناتوان از نظر جسمی بکار گیرم  و یکی از اهداف دیدار من از ایران هم تعامل با افراد آسیب دیده از جنگ است، دیداری که می تواند در همکاری دوجانبه در این زمینه به ما کمک کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد