روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

نماز جمعه با طعم تحقیر

امروز قسمت شد همراه تعدادی از برادران جانباز به نماز جمعه رفتیم.

هر وقت قسمت می شد می رفتم نماز از همان جلوی درب شرقی دانشگاه می نشستم و در بین مردم نماز می خواندم عبادت سر جای خودش بود عزت و احترام من سر جای خودش


امروز برادران قصد کردند از درب جنوبی وارد بشن و بروند در صفوف جلوتر نزدیک جایگاه بنشینند.

همینکه وارد قسمت اول درب ورودی بازرسی و کنترل شدیم یکی اومد جلو و جلو ما را گرفت

چرا از این ور اومدید جا نداریم برگردید. امکان نداره وارد بشید چرا اومدید و.....

برادران جانباز که از این رفتار مامورین محترم بشدت ناراحت و عصبانی بودنند اصرار بر رفتن داشتند و مامور محترم نیز تاکید بر عدم امکان ورود

در این حال در کنار محل ورودی وایستاده بودیم که شخصیت های محترم یکی یکی با ماشین و راننده از کنار ما رد می شدند انکار نه انکار ده یازده تا جانباز ویلچیری ول معطلند.

در این حال یکی از مسئولین حفاظت دید که تجمع این تعداد از جانباز در جایی که محل ورود مسئولین محترم است شاید مشکلی ایجاد شود جانبازان را به گوشه ای کنار دور از قسمت ورودی دعوت کرد تا هماهنگی بشود تا اگر مسئولین حفاظت و نمازجمعه لطف کردند اجازه ورود بدهند.

در این حال یکی از دوستان جانباز صدا رساند اینها ما را از محل ورودی دور کردن تا چشم مسئولین به ما نیفته یه وقتی دلشان بدرد بیاد.

بالاخره بعد از چند مرحله بازرسی رفتیم داخل صحنه نماز

مامور محترمی که آنجا بود جانبازان را در همان گوشه کناری مستقر کرد.



به ذهنم رسید که چرا هر وقت بچه های جانباز به اینجا می آیند مسئولین محترم نمازجمعه اصرار دارند جانبازان را گوشه کنار جا بدهند مانع میشوند جانبازان در وسط جایگاه نماز روبروی جایگاه بنشینند.

پیش خودم گفتند احتمالا این جانبازان عیبی دارند اگر دوربین های صدا و سیما روی اینها بیفتد تصویر خراب میشود.


برادران جانبازی که اصرار دارند در جایگاه حضور یابند می خواهندحضور در صحنه جانبازان را نشان دهند ولی متاسفانه  ظاهرا این حضور برای مسئولین محترم بشیزی نمی ارزد.



نظرات 6 + ارسال نظر
MyTheme جمعه 26 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:47 ب.ظ http://www.mytheme.ir

سلام دوست عزیز
وب سایت MyTheme.ir (قالب من) گرافیک منحصر بفرد و بسیار جذابی برای قالب های رایگان وبلاگ در همه موضوعات و زمینه ها ارائه داده. اگه می خوای وبلاگت جذابیت زیادی واسه بازدید کنندگان داشته باشه پیشنهاد می کنم حتما یه سر بزن قالب ها رو ببین و انتخاب کن. موفق باشی

ali4470 شنبه 27 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:06 ق.ظ

اظهارات عجیب سرلشکر فیروزآبادی درباره لایحه جامع ایثارگران

اظهارات عجیب سرلشکرفیروزآبادی
درباره لایحه ایثارگران

فاش نیوز - رییس ستاد کل نیروهای مسلح با بیان اینکه نه مجلس و نه مجمع نمی‌توانند تصمیم قطعی در مورد لایحه خدمات رسانی به ایثارگران بگیرند بهتر ین راه حل را پس گرفتن آن از سوی دولت و ارائه یک لایحه دیگر به مجلس بجای آن به مجلس دانست.

به گزارش خبرگزاری فارس، سردار سرلشکر سیدحسن فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در حاشیه دیدار با مسئولین ستاد بزرگداشت هفته دفاع مقدس در جمع خبرنگاران با اشاره به لایحه خدمات رسانی به ایثارگران که از طرف دولت به مجلس ارائه شده است، اظهار داشت: این لایحه دارای اشکالات حقوقی است و به همین دلیل بین مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام در رفت و آمد است و هم مجلس و هم مجمع که می‌بایست یکی از آنها تصمیم قطعی را بگیرد، اعلام کرده‌اند که این امر برای آنها امکان ندارد.
وی با بیان اینکه به نظر بنده بهترین راه این است که دولت این لایحه را پس گرفته و یک لایحه دیگر به مجلس بفرستد تا مجلس بتواند تصمیم‌گیری کند، خاطرنشان کرد: از آنجایی که این لایحه مدام دست به دست می‌شود، امکان تصمیم‌گیری قطعی وجود ندارد و ما هم به عنوان یک عضو در مجمع تشخیص مصلحت نظام به تنهایی تصمیم‌گیرنده نیستیم و در حقیقت هیچکس حق ندارد از طرف مجمع نظر یا رأیی را اعلام کند چرا که اظهار نظر اشخاص گاها" ایجاد دغدغه یا انتظار بی‌جا می‌کند.

دراینجا چند سوال ساده پیش می آید که تنها یکی از پاسخ دهندگان به آن رئیس ستاد کل نیروهای مسلح باید باشد وآن این که اولا"چرا پس از حدود 11سال به این نتیجه که ظاهرا"ازنظر جناب فیروزآبادی بدیهی هم تلقی شده است رسیده اند؟

ثانیا"مگر مجلسی که لایحه بودجه دولت را زیرو رو می کند و حتی ماهیت آن را تغییر می دهد نمی تواند این موارد مانع از تصویب را برطرف سازد؟

ثالثا"مگرکار مجمع تشخیص این نیست که دراینطور موارد حرف آخر را بزند و مصوبه مورد اختلاف مجلس وشورای نگهبان را هرطور که مقتضی می داند به تصویب نهایی برساند؟

این که دولت این لایحه را پس بگیرد و بجای آن لایحه دیگری بدهد بازگشتن به خانه اول است و از کجا معلوم که باز هم چنین اتفاقی تکرار نشود.

با این وجود چرا باید یکی از اعضای برجسته مجمع که درباره ایثارگران نیز مسئولیت دارد به این نتیجه برسد که باید لقمه را پیچاند و از پشت سر به طرف دهان برد!؟این یعنی این که 11سال دیگرهمه ایثارگران چشم به راه نوشدارویی باشند که بعد از مرگ سهراب ها به مقصد می رسد.

واقعا"پس از 11سال باید به مجلس ومجمع تشخیص خسته نباشید گفت!

مجید صوفی یکشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:33 ب.ظ

چهارشنبه ۲۴ شهریور به همراه خانواده تصمیم گرفتیم برای اولین بار بریم کاخ سعدآباد رو ببینیم مهمان هم داشتیم که به همراه آنها راه افتادیم میهمانانی از نسل سوم.جوانانی که با همه دردی که در تن داریم جلوشون با غرور سرمونو بالا نگه می داریم تا مبادا از وظیفه زینبیمان نسبت به دفاع مقدس غفلت ورزیده باشیم هنگام ورود به مجموعه با معرفی خود به عنوان جانباز و نشان دادن کارت و عصایم به برادر مسئول حراست از ایشان خواستم در صورت امکان اجازه دهند تا ماشینم را در محوطه پارکینگ مجموعه پارک کنم که آن برادر بزرگوار با کمال احترام! جلوی چشم فرزندان و همراهانم فرمودند اگه تو جانبازی منم خانواده شهیدم برو بیرون پارک کن. از آنجائی که اول وقت رفته بودیم استثناْ همون نزدیکا جای پارک پیدا کردم موقع ورود به کاخ در حالی که با کمک دو عصا حرکت می کردم از آن برادر بزرگوار پرسیدم چه کسی از شما شهید شده که با بی اعتنائی ایشان مواجه شدم. اینجا بود که احساس کردم وظیفه ام حکم میکند در مقابل این همه لطف ساکت ننشینم تا برادران جانباز بعدی را مرهون لطف خود ننمایند و به آن برادر عرض کردم اگر من موضوع جانبازیم را مطرح کردم به این خاطر بود که وضع جسمیم را اعلام نمایم نه اینکه قصد استفاده از ارث و میراث کنم بنابراین خانواده شهید بودن شما ربطی به من ندارد که ایشان هم فرمودند جانبازی تو هم ربطی به من ندارد اگر جانبازی پولشو می گیری و دستور دادند از ورود ما به مجموعه سعدآباد جلوگیری نمایند که دست آخر با پادر میانی و محبت آقایان مسئول فروش بلیط بالاخره توانستیم وارد شویم به همین منظور همینجا خواستم از آن برادر بزرگوار پوزش خواسته و از اینکه باعث تکدر خاطر مبارکشان شدم عذر بخواهم و از دوستان محترم جانبازم نیز بخواهم که در اماکن عمومی از اعلام مراتب جانبازیشان خودداری ورزند تا اندک آبروئی هم که پیش خانواده مان داریم از بین نرود. با تشکر برادر کوچک شما جانباز ۷۰٪ ضایعه نخاعی مجید صوفی

اشنا دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:45 ق.ظ

سلام
بندچدین ساله بهمین دلیل نمازجمعه نرفته ام حالا بهردلیلی باجانبازهابرخوردمناسبی ندارندادم ازعبادت وخیلی ازمسائل بیزارمیکنند

جانباز ابراهیم موحد چهارشنبه 14 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:26 ق.ظ

شما که هنوزاین حضرات را نشناخته اید و در نمازجمعه ای شرکت می کنید که سلسله مراتب و نظام طبقاتی جامعه برخلاف شئونات اسلامی حتی در نماز جمعه هم تجلی پیدا می کندواشراف و آقا زاده ها وصاحب منصبان و وزرا و وکلا و فقرا ورعایا باید هرکدام در محلهای نرده کشی شده و درجه بندی شده بنشینندو به بهانه حفظ امنیت این آقایان, حتی حضور شما را هم یک خطر احتمالی تلقی می کنند واینگونه شما اقلیت جانبازان ودر واقع همه جانبازان را تحقیر وخوار می کنند حقتان است که این گونه با شما رفتار کنند و در حقیقت شما هم در این خیانت آنان به حرمت و حیثیت جانبازان شریک جرم هستید.

بهلول یکشنبه 18 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 01:13 ق.ظ

چه حکایت عبرت انگیزی است! نه به نماز جمعه راهی داریم نه به کاخ شاهان!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد