چهارشنبه ۲۳ آذر همه نامزدهای انتخابات و هوادارانشان روز پرکاری داشتند. شاید بعد از پایان شر و شور انتخابات بشود تخمین زد درختهای چند جنگل صرف تولید کاغذ برای چاپ پوستر این همه نامزد انتخاباتی در سراسر ایران شد ولی یک نگاه کلی به در و دیوار شهر نشان میدهد بیشتر نامزدهای انتخابات تلاش کرده بودند با پوشیدن جدیدترین کت و شلوارشان و با زدن لبخندهای دلبرانه و نشان دادن ژستهای روشنفکرانه خودشان را به معرض انتخاب شهروندان بگذارند به این امید که راهی به خیابان بهشت پیدا کنند.
در انتخابات شورای شهر تهران دو دسته خود را نامزد کردهاند یک دسته باکلاسها که اسم و رسمی دارند و قبلاً وزیر و وکیل بودهاند و به پشتوانه همین اسم و رسم خودشان را فقط در بستهبندیهای شیک یعنی پوسترهای خوش آب و رنگ ائتلافها ارائه میکنند و یک دسته مستقلها که در بینشان همه نوع آدمی پیدا میشود از معلم و ارتشی و مهندس و کاسب تا دانشجو و بازنشسته و شاعر و ...
عکسها و مکثها
اینطور که پوسترها نشان میدهد وضع عکاسها در یکی دو ماه گذشته خوب بوده است. عکسهای خوش و آب و رنگی که کاندیدها را خوشتیپتر و جوانتر و خوش بر و رو تر نشان میدهد و معلوم است که بعضیهایشان کلی با فتوشاپ روتوش شدهاند در این دوره فراوان شدهاست.
نامزدها ایستاده و نشسته معلوم بود که به دوربین عکاس نگاه کردهاند و گفتهاند سیب! بنابراین لبخند ملیح ویژگی بیشتر عکسها است.
بیشتر نامزدها گمان کردهاند همان عرضه شکل و شمایلشان برای رای آوردن کفایت میکند ولی بعضیها عکسهایی در حال کشیدن دست نوازش بر سر کودکان یا کتاب به دست، یا مشغول نوشتن و خواندن یا مشغول امور مهمی از این قبیل چاپ کردهاند البته یکی از نامزدهای خبرگان هم دست به دعا عکس گرفته است.
اما فرمانده پلیس تهران یکی از بزرگترین تابلوهای انتخاباتیاش را در یک نقطه سوقالجیشی یعنی درست جلوی پاساژ میلاد نور یکی از پاتوقهای جوانهای شمال شهری تهران نصب کرده است.
وعدهها و وعیدها
متن پوسترها غیر از اسم کاندید مورد نظر فهرستی است از سوابق، برنامهها و وعده و وعیدها
یکی خواسته مردم با ذکر صلوات برای توسعه و آبادانی شهرشان به فلانی که کارشناس شهرداری تهران است رای بدهند.
یکی از خانمهای نامزد شده قول داده زن مجتمعهای رفاهی تفریحی بانوان ایجاد کند. یک سرهنگ بازنشسته که اعلام کرده با سوابق مشروحه آماده ارائه خدمت به شهروندان محترم تهران است در سوابقش غیر از همکاری نزدیک با ارتش جمهوری اسلامی اعلام کرده امین و امانت دار مجتمع مسکونی ... است و به عنوان رئیس مجتمع هم فعالیت میکند.
یک فوق لیسانس علوم سیاسی با طرح اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی همراه با نقشه کاندیدای انتخابات میاندورهای مجلس شده است. او نقشهای از اتحادیه مورد نظرش را هم که شامل کشورهای واقع شده در شمال شرق ایران میشوند ضمیمه کرده است.
یک مهندس جوان در فهرست برنامههایش وعده ایجاد کلوپهای شرعی انرژی را برای جوانان داده است. منظور این نامزد جوان همان کلوپ و دیسکوی اسلامی است که وعده جذابی است و میتواند باعث کلی رای برای صاحبش شود اما چون این وعدهاش را وسط کلی وعده دیگر نوشته به چشم هیچکدام از جوانانی که علاقهمند به این مکانها هستند نخواهد آمد.
جنبش مظلومان شهر برای شهروندان ناراضی که اولین روز انتخابات روی بیلبوردهایش نوشته بود تضمین میدهد ظرف سه سال سه میلیون مستاجر تهرانی را صاحب خانه کند بعد از بیست و چهار ساعت فهمید سنگ بزرگی برداشته و با پایین کشیدن آن شعار تازهای را هوا کرد که قول میداد یک روزه پروانه ساختمانی صادر خواهد کرد.
یک نفر از نامزدهای شوراها افه صمیمیت گذاشته و در پوسترهایش نوشته است: من هم شما را دوست دارم!
خانم مریم.ع در یک اقدام خودزنانه گفته مرد عمل باشیم تا شعار! یک مهندس جوان دیگر در کمال اعتماد به نفس خودش را فردی با ویژگیهای یک گروه معرفی کرده است. تجربه همرزمی با بسیاری از بزرگان در جبهه، تحصیل در چهار رشته مختلف دانشگاهی، حضور در بیش از پنجاه کشور جهان از ویژگیهای او هستند.
بازار داغ شعر و شاعری
از آنجایی که همه ایرانیها ذاتاً شاعر هستند بعضی از نامزدها تلاش کردهاند با انگشت گذاشتن روی این نقطه حساس یعنی علاقهمندی به شعر و شاعری برای خودشان رای جمع کنند.
اولین رئیس پلیس ۱۱۰ تهران با این شعر آمده که:
جوانان گوهر پیدای بحرند
که زینت بخش شوراهای شهرند
یکی از نامزدهای خبرگان گفته دست به کاری زنم که غصه سرآید. یک کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی که هم دبیر آموزش و پرورش است و هم روزنامهنگار و مدیر مسئول یک هفتهنامه و کلی سمت دیگر غیر از اینکه ائتلاف را در پوسترهایش اعتلاف(!) نوشته یک شعر هم اول از همه آورده که خواندنی است:
مستقل هستم و باشم به شما دلبسته
نیستم نه به چپ و راست دمی وابسته
افتخار است اگر عاشق مردم باشم
بی زر و زور شده در طلب خم باشم
یکی از وعدههای این شهروند عزیز مناسبسازی برای تمامی اقشار به ویژه برای بانوان و معلولان است ولی دقیقاً مشخص نکرده چه چیزی را مناسبسازی میکند.
او همچنین گفته با ارسال این برگه یا رونوشت آن به صندوق پستی فلان از اشتراک هفتهنامهاش میتوانید برخوردار شوید.
بهتر است پایانبخش این نوشته شعری باشد که یکی از خانمهای نامزد انتخابات شوراها پشت تراکتهای تبلیغاتیاش منتشر کرده است. لازم به ذکر است که با چسباندن حروف اول هر بیت نام این نامزد محترم به دست میآید (این یک صنعت ادبی است که اسمش را فراموش کرده ام) برای جلوگیری از این اکتشاف فقط بخشهایی از شعر را میآورم:
آمدم آماده خدمت شوم
باغبان باغ، بیمنت شوم
زیستگاه شهر تهران میتوان
با همه مشکل نمودش آبادان
واقف از مشکل به شورا گر شویم
با دل و جان بهر حلش میدویم
یا علی گویم به شورا پا نهم
حاصلی با سعی خود برجا نهم
پیروی زهرای پیغمیر شوم
حامی هر کودک و مادر شوم
وقت تنگ است ای شما همشهریان
برگزینید خادمان شهرتان