به خاطر حساسیت اوضاع، روزهاى نوزدهم تا بیستودوم بهمن ماه سال 57 را به اتفاق افراد دیگر در منطقهى کارگرى غرب تهران گذراندیم؛ حتّى خبر پیروزی انقلاب را از طریق رادیو در همانجا شنیدیم. واقعاً نمىدانستیم چه اتفاقى خواهد افتاد. در آن روزها خداى متعال دستمان را گرفت و ما را در جایى که باید باشیم، برد. (ببانات در مراسم بیعت هزاران نفر از نمایندگان کارگران سراسر کشور ۱۳۶۸/۰۴/۰۵)
*اول انقلاب عدهای درصدد اخلال میان کارگران بودند
جبههى کار و تولید نیز همین تحرک را داشت. در ابتداى پیروزى انقلاب، وقتى همه سرگرم کارهاى حاد انقلاب بودند و مثل پروانه دور شمع وجود امام عزیز مىگشتند، در گوشه و کنار کشور، عدهیى ضدانقلاب و ضد اسلام، درصدد اخلال در کارخانهها و تشکل منسجم کارگران برآمده بودند. این شبکههاى جاسوسى، مارکسیستهاى امریکایى (!) نام داشتند؛ که براى شناخت آنها، هیچ اسمى بهتر از این اصطلاح نبود. این گروه، هرچند ظاهراً چپ عمل مىکردند، اما باطناً وابسته به استکبار امریکا بودند. تمام همت آنها این بود که نظام و انسجام انقلاب اسلامى را به هم زنند و از طریق سازماندهى و برنامهریزى نیروهایشان، در کارخانهها اخلال کنند. هیچکس نمىتواند بگوید که ما در آن زمان کاملاً متوجه نقشههاى آنان شده بودیم. (یبانات در مراسم بیعت هزاران نفر از نمایندگان کارگران سراسر کشور ۱۳۶۸/۰۴/۰۵)
*ایجاد امید در دل مردم
در همین محیط - محیط ملکوتى و مقدّس - آنچنان سیطرهى ظالمانهى حکومت طاغوت، شدید بود که در زیر سایهى علىبنموسىالرضا[علیهالسّلام] کسى جرأت نمىکرد از آرمان ائمّهى معصومین و از جهتگیرى علىبنموسىالرضا [علیهالسّلام] [سخن بگوید] مسجد گوهرشاد، این صحنین شریفین، این حرم مطهّر، این دستگاه آستانه پایگاهى بود براى دشمنان اسلام و دشمنان علىبنموسىالرضا. در آن شبِ عاشوراى تاریخى در سال 1357 که مردم ما بعد از راهپیمایى و اعلام برائت از، طاغوت و پیروان طاغوت در این صحن بزرگ - صحن انقلاب - اجتماع کردند، بنده در اجتماع عظیم مردم در آن شب خطاب به علىبنموسىالرضا [علیهالسّلام] از این بزرگوار عذرخواهى کردم؛ گفتم من بهعنوان یکى از افراد این شهر از شما معذرت مىخواهم اى علىبنموسىالرضا که در زمان ما در مقابل بارگاه مقدّس تو، دشمنان تو بر منبرها بالا رفتهاند و معارف ضدّ اسلامى و ضدّ ولایت و ضدّ جهتگیرى انبیاء را بر زبان آوردهاند و ذهنها و دلها را گمراه و مأیوس کردهاند. آنچنان فضا گرفته بود در دوران اختناق، که هیچ امیدى در دلها نبود و کسانى که حرکت مىکردند اگرچه امید قطعى به صدق وعدهى الهى داشتند، اما هیچ یک از ظواهر نشان نمىداد و این امید را نمىبخشید که بتوانند اینها یک حرکت اساسى را انجام بدهند. اول کسى و بهترین و بزرگترین کسى که امید را در دلهاى این مردم بوجود آورد و نور امید را تابان و مشتعل کرد، امام عزیز و بزرگوار ما [بود]. در عین شدّت فشار و اختناق مردم را، به آیندهى روشن دعوت مىکرد. و من فراموش نمىکنم آن کلماتى را که از زبان امام عزیزمان خارج شد؛ در آن روزى که دژخیمان طاغوت حمله کردند به مدرسهى فیضیه و فضا را پر کردند از خشونت قساوتآمیز و ددمنشانهى خودشان، همهى دلها لرزان و خالى از امید و مردّد، در یک جملات کوتاهى در ظرف چند دقیقه امام عزیزمان صحبتهایى کردند که دلها برافروخته شد از نور امید. نقش امید در گذشتهى انقلاب یک نقش انکارناپذیر است. علیرغم آن فشار و اختناق سیاه و شدید، آن کسانى که با معارف قرآنى آشنا بودند، آن کسانى که وعدهى الهى را به نصرت مؤمنین و مستضعفین و مبارزین و صابرین مىدانستند، اینها سعى کردند دلها را پر از امید کنند و حرکت را ادامه بدهند و پیشواى این حرکت شخص امام بزرگوار و عزیز ما بود که دائماً با پیام خود و سخن خود و تعلیم حکمتآمیز خود دلها را با امید و با رجاءِ به لطفِ پروردگار محکم و استوار مىکرد. در آن اختناق شدید این حرکت پانزده سال ادامه پیدا کرد. (سخنرانی در اجتماع مردم مشهد 1368/01/03)
*امیدواری ناشی از ایمان در همهی مراحل
هیچ وقت امید امام تا قبل از پیروزى انقلاب، و حتّى قبل از این سالهاى آخر که اقبال مردم و توجه مردم به مبارزه زیاد شده بود، در آن سالهاى اختناق، کاستى نگرفت؛ همیشه به آینده امیدوار بود. این امید ناشى از ایمان است. همهى این خصوصیاتى که من عرض مىکنم، ناشى از ایمان است. ناشى از یک ایمان عمیق و قوى. یکی همین امیدوارى است. من یادم نمىرود در روز دوم فروردین که همان روز حادثهى فیضیه بود، بعد از آنکه در مدرسهى فیضیه آن حادثهى فجیع انجام گرفت، که طلبهها را زدند و نابود کردند، ما در مدرسهى فیضیه نبودیم، گفتیم برویم ببینیم چه خبر است. عدّهی معدودی که از مدرسه فیضیه توانسته بودند فرار کنند، جلوى ما را گرفتند و گفتند نخیر، باید برگردید، مدرسهى فیضیه کشتارگاه است، دارند از بین مىبرند، از طلّاب و رفقاى خودمان بودند، ما مجبور شدیم از نیمهى راه برگردیم از نیمهى راه، مدرسه فیضیه نرفتیم، گفتیم کجا برویم. گفتیم برویم منزل امام. حالا آن تصویر وضع خیابانها و کوچهها چهجورى بود در آن لحظه، چیز عجیبى است؛ از ذهن من هیچ وقت خاطرهى آن روز زدوده نشده، که نمىخواهم حالا این جزئیات را بگویم، بالأخره آمدیم منزل حضرت امام، حدود غروب بود ایشان آماده شدند براى نماز و نماز جماعت را در حیات منزلشان اقامه کردند، یک عدهاى از طلبهها آنجا بودند مىخواستند در خانه را ببندند فکر مىکردند که ممکن است مزدورها به منزل ایشان حمله کنند، ایشان گفتند که نه باید در خانه باز باشد. همه مضطرب بودند، خود من فراموش نمىکنم در نهایت اضطراب بودم. ایشان با خیال راحت با آرامش کامل با یک طمأنینهى شگفتآور نماز مغرب و عشا را خواندند، بعد رفتند در یک اتاقى از اتاقهاى همان منزلى که، در آن اقامهی جماعت شده بود، ما هم همه رفتیم به طرف آن اتاق،... این جمع طلّاب ترسیدهى از یک حادثهى بىسابقه، سابقه نداشت، اینجور بریزند جلّادانه به قصد کشت طلبهها را بزنند و روشن شده بود که دستگاه تصمیم دارد که همهى طلبهها را نابود کند و آن شب ممکن بود به همهى این خانههاى شناخته شده و مدارس معروف و شناخته شده بریزند، طلاب را از بین ببرند،نابود کنند، تارو مار کنند. اینجور فهمیده شده بود. آن جمع همه مضطرب و ناراحت ترسیده، امام ده دقیقه یا یک ربع، بیست دقیقه صحبت کردند، تمام این اضطرابها تبدیل شد به آرامش و اطمینان، از جملهى حرفهایى که من یادم است، تو گوشم است، که آن روز ایشان گفتند؛ همین بود گفتند اینها مىروند شما مىمانید، ایستادگى کنید، اینها باطلند. (در افتتاحیه کنگرهی بزرگداشت 15 خرداد 1368/03/12)
*امام چه زمانى به فکر ایجاد حکومت اسلامى افتاد؟
ما مبارزهى خود را براى اسلام و خدا شروع کردیم و قصد قدرتطلبى و قبضه کردن حکومت را هم نداشتیم. چندین بار از امام عزیزمان(اعلىاللَّه کلمته) پرسیده بودم که شما از چه زمانى به فکر ایجاد حکومت اسلامى افتادید، و آیا قبل از آن چنین تصمیمى داشتید؟ (این پرسش به خاطر آن بود که در سال 1347، درسهاى «ولایت فقیه» ایشان در نجف شروع شده بود و 48 نوار از آن درسها نیز به ایران آمده بود). ایشان گفتند: درست یادم نیست که از چه تاریخى مسألهى حکومت برایمان مطرح شد؛ اما از اول به فکر بودیم ببینیم چه چیزى تکلیف ماست، به همان عمل کنیم؛ و آنچه که پیش آمد، به خواست خداوند متعال بود. ( سخنرانى در مراسم بیعت مدرّسان، فضلا و طلاب حوزهى علمیهى مشهد، به همراه نمایندهى ولىّفقیه در خراسان و تولیت آستان قدس رضوى 20/4/68)
*بعد از انقلاب شما، مردم ما با افتخار اسم اسلامى خود را مىگویند
یک نفر مسلمان از کشورى بزرگ که مسلمین در آن در اقلیت قرار دارند، به من مىگفت: قبل از انقلاب اسلامى، مسلمان بودن خود را هرگز اظهار نمىکردیم .
طبق فرهنگ آن کشور، همه اسم محلى داشتند، و هرچند خانوادههاى مسلمان روى بچههاى خود اسم اسلامى مىگذاشتند، اما جرأت نمىکردند آن اسم را اظهار کنند و از بیان آن خجالت مىکشیدند! اما بعد از انقلاب شما، مردم ما با افتخار اسم اسلامى خود را مىگویند، و اگر از آنها بپرسند که شما چه کسى هستید، اول آن اسم اسلامى را با افتخار بر زبان مىآورند. (خطبههاى نماز جمعهى تهران 23/4/68)
* پیام امام خمینی(ره) زودتر از ما به هندوستان رسیده بود
در اوایل انقلاب، من خودم به هند رفتم و تقریباً به مراکز فرهنگی، سیاسی این کشور سر زدم. هر جا که پا گذاشتم، دیدم که انقلاب و امام پیش از ما آنجاست! ما که رفتیم، مردم ما را تحویل گرفتند؛ چون نمایندهی این کانون بودیم؛ نه این که ما به آنجا برویم و مردمی بیخبر باشند، آن وقت ما بگوییم چنین حادثهای اتفاق افتاده است. هنوز هم همین طور است. شما در این کشورهایی که نمایندگی نداریم، برای بار اول که وارد میشوید، اگر توفیق پیدا کنید که خودتان را به محافل مردمی برسانید، اگر به محافل دانشجویی و روشنفکری و محافل انسانهای متعهد و دلسوز مخلص بروید، میبینید که این پیام قبل از شما به آن جا رفته است. من در سفرهایی که در دورههای مختلف به جاهای گوناگون داشتم، بلااستثنا در همهی کشورها ـ اعم از کشورهای اسلامی و غیر اسلامی، حتی کشورهای کمونیستی ـ این را دیدم. (سخنرانى در دیدار نمایندگان فرهنگی جمهوری اسلامی در خارج از کشور، 3/2/1370)
*توصیهی امام در بستر بیماری
بهار سال 1365 را - روزى که امام(ره) در بستر بیمارى بودند - فراموش نمىکنم. ایشان دچار ناراحتى قلبى شده بودند و تقریباً ده، پانزده روزى در بستر بیمارى بودند. در آن زمان من در تهران نبودم. آقاى حاج احمد آقا به من تلفن کردند و گفتند سریعاً به آنجا بیایید؛ فهمیدم که براى امام(ره) مسألهیى رخ داده است. سریعاً حرکت کردم و پس از چند ساعت طى مسیر، خود را به تهران رساندم. اولین نفر از مسؤولان کشور بودم که شاید حدود ده ساعت پس از بروز حادثه، بالاى سر ایشان حاضر شدم. در آن وقت برادر عزیزمان جناب آقاى هاشمى در جبهه بودند و هیچکس دیگر هم از این قضیه مطلع نبود.
روزهاى نگرانکننده و سختى را گذراندیم. خدمت امام(ره) رفتم و هنگامى که نزدیک تخت ایشان رسیدم، منقلب شدم و نتوانستم خودم را نگهدارم و گریه کردم. ایشان تلطف فرمودند و با محبت نگاه کردند. بعد چند جمله گفتند که چون کوتاه بود، به ذهنم سپردم؛ بیرون آمدم و آنها را نوشتم. برادر عزیزمان آقاى صانعى هم در اتاق بودند. از ایشان کمک گرفتم، تا عین جملات امام(ره) را بازنویسى کنم.
در آن لحظهیى که امام(ره) ناراحتى قلبى پیدا کرده بودند، ما بشدت نگران بودیم. وقتى که من رسیدم، ایشان انتظار و آمادگى براى بروز احتمالى حادثه را داشتند. بنابراین، مهمترین حرفى که در ذهن ایشان بود، قاعدتاً مىباید در آن لحظهى حساس به ما مىگفتند. ایشان گفتند: قوى باشید، احساس ضعف نکنید، به خدا متکى باشید، «اشدّاء على الکفّار رحماء بینهم» باشید، و اگر با هم بودید، هیچکس نمىتواند به شما آسیبى برساند.
به نظر من، وصیت سىصفحهیى امام(ره) مىتواند در همین چند جمله خلاصه شود.( سخنرانى در مراسم بیعت ائمهى جمعهى سراسر کشور به اتفاق رئیس مجلس خبرگان 12/4/68)
فاش نیوز - پیکر پاک جانباز شهیدحاج"علی شکراللهی"صبح امروز درمیان اشک وآه وبرروی دستان یاران و همسنگران دوستدارش تشییع شد. صبح امروزپیکر پاک جانباز شهید حاج علی شکراللهی که درنخستین دقایق بامداددیروز دربیمارستان شهید لبافی نژاد تهران پس از سال ها تحمل آگاهانه دردهای مجروحیت وجانبازی به شهادت رسید،شمع محفل جانبازان بود. جمع کثیری از جانبازان ، خصوصا"جانبازان 70 درصد وویلچری از ساعات اولیه صبح درمسجد حضرت قمربنی هاشم شهرک شاهد تهرانپارس ،پروانه وار برگرد یار سفری خود حلقه زدندو گونه های خشکیده خود را با نم نم اشک ،صفا بخشیدند. جمعیت انبوه حاضر چنان تحت تأثیر قرارگرفته بودند که مراسم ، حال وهوای مراسم های آغازین روز های دفاع مقدس را به خود گرفته بود. همه بی ریا اشک می ریختند. زیارت عاشورای دلنشینی خوانده شدو دل ها را کربلایی کرد. حضور مقامات لشگری وکشوری ، کسانی مثل سردار"علی فضلی"، جانشین سازمان نیروی مقاومت بسیج ، " علیرضا زاکانی"، نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو شورای مرکزی جبهه جانبازان انقلاب اسلامی، سردار جانباز صفری،مشاورامور ایثارگران فرمانده سپاه، مشاور سرهنگ "علی مسگر"، جانشین ایثارگران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دکتر عباسپور، معاون بهداشت ودرمان بنیاد شهید وامور ایثارگران ، صمیمی ، مدیرکل بنیادشهید استان تهران و....از دیگر مواردی بود که دراین مراسم با شکوه به چشم می خورد. پس از برگزاری مراسم زیارت عاشورا و اقامه نماز برپیکر شهید شکراللهی و وداع با پیکر این شهید، جمعیت مسافتی را با سینه زنی و نوحه خوانی ، ایشان را تشییع کردند. پس از آن پیکرجانبازشهید شکراللهی برای انتقال به زادگاهش سرخه سمنان ، به داخل آمبولانس منتقل شد. مراسم تشییع و تدفین جانباز شهید حاج علی شکراللهی ساعت 10 صبح فردا در شهرسرخه برگزارخواهد شد. قرار است چند اتوبوس ویژه جانبازان ویلچری برای حضوردراین مراسم مهیا شود. زمان حرکت فردا ساعت 6 صبح از شهرک شاهد تهرانپارس خواهد بود.
|
در قریب به یک ماهه اخیر 5 تن از دوستان جانباز نخاعی ما به شهادت رسیدند گر چه نزد رب شان در جمع محفل ملکوتیان و مقربان غرق در رحمت و عنایت الهی اند اما داغ از دست دادن این خوبان امت بر جسم و جان ما سنگینی می کند.
شهادت دوستان این خواست عمومی جامعه ایثارگری باردیگر برجسته کرد که مسئولین محترم بار دیگر به خود بیایند و با بررسی صادقانه علل شهادت عزیران جانباز ، قصور و تقصیر ها را در روند درمانی جانبازان مشخص کنند و در رفع آن بکوشند.
(بنگرید: دست تطاول چه بی رحمانه می چیند گل های حسینی را
و
بى توجهى مسئولین در گرگان سبب به شهادت رسیدن جانباز قطع نخاع گردید
من خود در ماه اخیر دچار و مبتلا به دکتر و درمان شدم و بعد دو بار عمل جراحی بر اثر اشتباه کادر درمانی و تزریق اشتباه دجار شوک شدم و کارم به سی سی یو کشید.
بماند از هنگامی که دچار وضعیت اضطراری شدم تا بستری شوم من و خانواده چها کشیدیم. و آواره این بیمارستان و آن بیمارستان شدیم.
بحوبی واضح و روشن است سیستم بهداشت و درمان بنیاد دچار مشکل است و علی رغم زحمات شبانه روزی دکتر عباسپور معاونت محترم بهداشت و درمان، اجزای این سیستم با هم هماهنگ نیست و بخوبی عمل نمی کند.
طرح پایش سلامت گذاشته میشود ولی در عمل استقبال خوبی از آن نمی شود. بیشتر استانها رغبتی برای اعزام جانباز خود ندارند
در بسیاری از موارد، جانباز که در وضعیت اوررژانسی نمی داند باید به کجا مراجعه کند و چگونه
در بسیاری از موارد مسئولین بهداشت و درمان استانها به بهانه نداشتن بودجه به مشکل جانباز رسیدگی نمی کنند.
فرآیند بستری شدن در بیمارستان برای جانبازی که دچار مشکل است با وضعیت اورژانسی بدون همراه، فرآیندی سخت و جانگاه است و بستری شدن نیز علاوه بر مشکلات درمانی مشکل خانوادگی و زحمت برای همسر و خانواده جانباز ایجاد می کند.
ارائه لیست مشکلات درمانی جانبازان از حوصله این نوشته بیرون است.
انجمن جانبازان نخاعی بعنوان تشکلی برخاسته از جامعه جانبازان نخاعی بسیاری از مشکلات درمانی جانبازان را لیست کرده و همراه با راه حل ها و پیشنهادات مرتبط با آن به مسئولین محترم در ریاست جمهوری، مجلس و بنیاد شهید ارائه کرده و خواستار رفع این معضلات شده است.
حل مشکل درمانی جانبازان محتاج نگاه جامع و ملی همه مسئولین محترم از دولت تا مجلس و بنیاد و همه نهادهای ذیربط و ایجاد یک ساختار و سیستم پویا و تحرک و هوشمند درمانی در داخل بنیاد است.
ساختاری که تشکیل آن با وضعیت فعلی بنیاد بعید بنظر می رسد امکان بروز و ظهور داشته باشد.
خبرگزاری دفاع مقدس: علی شکرالهی وبلاگ نویس و جانباز 70درصد قطع نخاعی: |
علی شکرالهی جانباز 70 درصدی که از قدیمی ترین وبلاگ نویس ها در زمینه ایثار، شهادت است، در تشریح وظیفه و کار خطیر خبرنگاری در گفتگو با خبرگزاری دفاع مقدس گفت: یک خبرنگار واقعیت های جامعه و آن چیزی را که اتفاق می افتد را به عنوان یک امین و یک راوی صدیق البته با چشمهای کنجکاو باید دقیقا بررسی کند و به مردم گزارش دهد.
وی افزود: صداقت، صراحت و سرعت در عمل از ویژگی های یک خبرنگار خوب می باشد.
شکرالهی ادامه داد: اما در بعد وسیعتر به هر کسی که عامل یک پیام است و خبر را پیدا و انعکاس می دهد و به گوش مردم می رساند، می توان یک خبرنگار گفت.
این کارشناس صداوسیما تاکید کرد: در مفهوم عام آن شامل خیلی از کسان دیگری می شود که خبر را تهیه و پردازش می کنند و یا حتی سردبیری که خبر را چک می کند و انتشار می دهد که در واقع یک حلقه ورودی است که شامل تعداد زیادی از افراد می باشد.
وی با اشاره به اینکه خبرنگار باید صداقت، صراحت و سرعت عمل برای خبر داشته باشد، تصریح کرد: خبرنگار باید صداقت را در انعکاس خبر و واقعیت ها را در متن آن رعایت کند و در نهایت قضاوت را بر عهده مخاطب خود بگذارد.
این جانباز قطع نخاعی 70 درصد ادامه داد: در این بین خبرنگار خوب کسی است که به دردهای جامعه آشنا باشد و مشکلات و نیازهای جامعه را بشناسد و برای اصلاح این روند اگر مشکلی وجود دارد، نقطه حرکت خود را برای تهیه اخبار در آن زمینه به کار بگیرد.
وی افزود: مثلا اگر مشکل اقتصادی در جامعه امروز وجود دارد ویا اقشار ضعیف تحت فشار هستند، حتما باید این نقاط ضعف را انعکاس دهد تا مسئولین امر به خوبی با این مسائل آشنا شوند و به گوششان برسد تا آن را رفع کنند.
این تحلیل گر و کارشناس خبر صداوسیما با اشاره به خبرنگاران فعال در حوزه دفاع مقدس تصریح کرد: هر خبرنگاری در زمینه های خاص باید تبحر آن حوزه را از هر نظر داشته باشد و آن نزدیکی و آشنایی با متن خبر را است.
جانباز جنگ تحمیلی افزود: مسلما خبرنگاران حوزه دفاع مقدس اگر با این فضا بیگانه باشند، مسلم است که نمی توانند عمق خبر را درک کنند تا بخواهند آن را انعکاس دهند.
وی در پایان گفت: آشنایی با ادبیات دفاع مقدس، برای خبرنگاری که در این حوزه کار می کنند لازم و ضروری است
حمایت حمایت مدیرعامل باشگاه پرسپولیس از حسین اسرافیلی در انتخابات شورای اسلامی شهر تهران
سردار رویانیان در دیداری که با برادر جانباز نخاعی حسین اسرافیلی کاندیدای شورای اسلامی شهر تهران، در زمین تمرین تیم سرخپوشان در باشگاه درفشی فر داشتند. حمایت خود و تیم و هوادران پرسپولیس را از حسین اسرافیلی در انتخابات شورای شهر تهران اعلام داشتند.
سردار رویانیان در رابطه با شخصیت و ویژگی های برادر جانباز اسرافیلی اظهار داشتند:
از اقای اسرافیلی حمایت می کنیم فکر می کنم حضورشان در شورای شهر بسیار ضروری است. چرا که ایشان نماد ایثار، مقاومت و خدمت هستند و بعنوان نماینده جانبازان و معلولین در کل استان و شهر تهران می توانند در شورای شهر تهران منشا خدمت باشند.
علاوه بر حضور فعال در عرصه اتخابات بنظر میرسد لازم است جانبازان و ایثارگران بعنوان یکی از "مراجع فکری" جامعه نقشی فراتر از یک حضور فعال ایفا کنند. و آن ایفای نقش "حضوری فعال و مطالبه جویانه" است. |
رهبر معظم انقلاب امسال را سال حماسه سیاسی حماسه اقتصادی نام گذاری کردند. یکی از مهمترین عرصه های حماسه سازی مردم ایران در این سال، عرصه انتخابات است.
مردم با حضور چشمگیرو گسترده خود در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و با انتخاب بهترین و کارآمدترین گزینه از بین نامزدهای انتخاباتی حماسه بزرگ سیاسی خود را در سال 92 بر صفحه تاریخ این کشور ثبت و ضبط خواهند کرد.
در این میان جانبازان و خانواده معظم شاهد که در همه صحنهها و عرصههای انقلاب حاضر و فعال بوده اند همچنان میتوانند نقش بزرگی در حماسه آفرینی ملت بزرگ ایران ایفا کنند.
علاوه بر حضور فعال در عرصه اتخابات بنظر میرسد لازم است جانبازان و ایثارگران بعنوان یکی از "مراجع فکری" جامعه نقشی فراتر از یک حضور فعال ایفا کنند. و آن ایفای نقش "حضوری فعال و مطالبه جویانه" است.
در پی اهانت و بی اعتنایی رئیس یکی از شعب بانک پاسارگارد به یک جانباز و همسرش که هر دو ویلچرنشین هستند و گزارشی که که در این وبلاگ تحت عنوان " دست ما کوتاه و تیر اهانت بر قلب ما" در این وبلاگ درج شد.
مدیرعامل محترم و مسئولین محترم حراست بانک با اطلاع از این برخورد نامناسب موضوع را پیگیری کرده و ضمن دلجویی از این جانباز و همسرش طی بخشنامه ای به کلیه شعب اعلام کردند که موظف به انجام امور جانبازان و معلولین که نمی توانند وارد شعب شوند هستند.
وبلاگ روزنوشت های جانبازی آمادگی خود را برای درج کامل این خبر و متن کامل بخشنامه صادره از سوی مدیرعامل محترم بانک پاسارگارد دارد در صورتی که خبر و بخشنامه را برای ما ارسال کنند.
تلویزیون صدای آمریکا VOA در برنامه افق تاریخ 12 اسفند به موضوع بنیاد شهید و جانبازان پرداخته و تلاش کرده است با سیاه نمایی از وضعیت جانبازان آنان را جزء متغرضین به نظام معرفی کند.
در این گزارش با بنی صدر ، نوری زاد فیلم ساز ضد انقلاب ، مجتبی واحدی مشاور سابق و فراری کروبی و خانم مسیح علی نژاد خبرنگار فراری صحبت کرده است.
این برنامه سوالی را برای اخذ نظر مخاطبین در فیس بوک گذاشته که نکته القایی آن اینست که جانبازان را منتقدان به نظام و حکومت (و نه دولت) مفروض دانسته است
سوال برنامه اینست :
چرا خانواده شهدا و جانبازان جنگ به منتقدان حکومت بدل شده اند؟ جواب:
1- پاسخگو نبودن بنیاد شهید به موارد فساد و اختلاس +18
2- رخدادهای پس از انتخابات 88 و شهید دزدی +27
3- عدم حمایت بنیاد شهید از خانواده های شهدا و جانبازان +83
یکی از محورهای برنامه :نگاهی به بنیاد شهید در 7 پرده از تاسیس تا اختلاس بود و بخش دیگر
پخش گفتگوی مسیح علی نژاد با یک جانباز شیمیایی که در پس زمینه این گفتگو مستند فراموشی ساخته احمد سلیمان نیا پخش میشد
خانم مسیح علی نژاد در برنامه در پاسخ به این سوال که مشکلات جانبازان چیست ،
مشکلات اشتغال – تهیه دارو و وضعیت اقتصادی و
خانوادگی را بزرگترین و ساده ترین خواسته
جانبازان دانست
بنی صدر با این استدلال که نهادهای انقلابی غیر قانونی بودند و برای تحکیم پایه های استبداد درست شدند تاکید کردند من از اول با آنها - از جمله بنیاد شهید - مخالف بودم
نوری زاد خبرنگار ضد انقلاب شده که زمانی جزء انقلابیون چند آتشه بود اصل جنگ و دفاع مقدس را زیر سوال برد و فرماندهان را متهم کرد که برای جان افراد ارزشی قائل نبودند.
وی تاکید کرد که شهدا اگر امروز بودند جز متعرضین بودند
مجتبی واحدی که زمانی جزء مشاوران کروبی و از مسئولین بنیاد شهید بود یکسره به دفاع از عملکرد کروبی در زمان ریاستش بر بنیاد شهید و متهم کردن نظام پرداخت
تمام تلاش برنامه افق برزگنمایی میزان سرخوردگی و افزایش میزان در جانبازان بود. جانبازانی که در زندگی ناامید هستند و بنیاد شهید و نظام به آنها توجه ندارد و آنها را به فراموشی سپرده است
بنیاد شهید
جانباز قطع نخاعی رمضان روحی به لقاء الله پیوست
جانباز نخاعی رمضان روحی پس تحمل سالها تحمل درد و رنج جانبازی ندای حق را تبریک گفت و به جمع یاران شهیدش پیوست.
مراسم تشییع جنازه فردا چهارشبه 10 صبح از درب منزل این شهید برگزار می گردد.
آدرس: کرج - فاز 4 مهرشهر خیابان شهید محمود بابایی نبش خیابان 409 پلاک 110
روابط عمومی انجمن حانبازان نخاعی شهادت این برادر جانباز را به محضر امام زمان (عح) ، مقام معظم رهبری، خانواده محترمش و دوستان و جانبازان کرجی تبریک و تسلیت عرض نموده و صبر جمیل و اجر جزیل برای خانواده شهید آرزو کرده است.