بگزارش فاش
کاروان ورزشی جانبازان و معلولان هنگام بازگشت از مشهد مقدس از سوی کارکنان فرودگاه و هواپیمایی مورد بی احترامی قرارگرفتند .
به گزارش«فاش» جانباز کاویانی از قهرمانان ورزشی در رشته تنیس روی میز با بیان این مطلب گفت کاروان جانبازان و معلولان ورزشکار که برای انجام مسابقات ورزشی به مشهد مقدس سفر کرده بودند هنگام بازگشت در فرودگاه به خاطر عدم به کارگیری امکانات مناسب وضعیت جانبازان و معلولان و به دلیل بی توجهی مسئولان فرودگاه و هواپیمایی و بی تدبیری آنان دچار مشکل گردیدند .
وی با بیان جزئیات این حادثه اظهار داشت پس از اینکه ما را با وضعیت دشوار جسمی که داریم با وسائل نا مناسب سوار هواپیما کردند به خاطر اینکه قرار بود وزیر محترم راه نیز با همان هواپیما به تهران بازگردد ما را به سختی در قسمت انتهایی هواپیما جا دادند و از طرفی به خاطر تأخیر وزیر ، هواپیما حدود یک ساعت با تأخیر پرواز کرد.
کاویانی افزود پس از رسیدن فرودگاه تهران نیز به خاطر بی توجهی اهانت آمیز کارکنان فرودگاه ویلچر های ما قبل از ما به قسمت خروجی گیت بار برده شد و به خاطر همین نیز اعضای تیم مدتی با وضعیت دشواری که دارند در داخل هواپیما معطل شدند .
این جانباز جنگ تحمیلی یاد آور شد هنگامی که جانبازان و معلولان ورزشکار که مورد بی حرمتی تحقیر آمیز واقع شده بودند لب به اعتراض گشودند با برخورد بد و دور از نزاکت مأموران فرودگاه مواجه گردیدند که به درگیری لفظی انجامید .
گفتنی است این اولین بار نیست که بی تدبیری مسئولان فرودگاه ها باعث به سختی افتادن جانبازان و رنجش آنان می شود.
طرح پیشنهادی انجمن جانبازان نخاعی (جانا) در مورد خدمات رسانی به جانبازان و معلولان در فرودگاه ها
در پایان از عزیزان جانباز ومعلول حرکتی در خواست می شود ، با مطالعه دقیق طرح، پیشنهاد های تکمیلی خود را به این آدرس ارسال نمایند
anjoman_jana@gmail.com
انجمن جانبازان نخاعی ایرانیان
زمستان 87
او که نشانی از پدر بود
بیاد جانباز شهید جواد مشکینی - بهروز ساقی
هنوز صدای ناله های جانسوز او در سرم می پیچد.تنی دردمند و سری مجروح اما پر از شور عشق و معنویت و چهره ای نورانی از برق نماز شب و شب زنده داری چیزی نیست که از یاد برود .در شب های آسایشگاه امام خمینی ،در میان ناله های دردمندانۀ جانبازان که در تمام طول شب فضای آسایشگاه را پر می کرد ؛ ضجه هایی که از زیر راه پله تاریک بلند بود ، حال و هوای دیگری داشت. فریادها و ناله های نیمه شبهای او سکوت عمیق و معنا دار روزهایش را جبران می کرد.گودی عمیقی که ترکش در جمجمه اش ایجاد کرده بود دهانۀ آتشفشانی را می مانست که بر قلۀ کوهی آرام و استوار جا خوش کرده باشد.
اوایل که تازه وارد آسایشگاه شده بودم نمی شناختمش.بعد از چند شب که صدای سوز و گداز نیم شبان او را می شنیدم از هم تختی هایم دربارۀ او پرسیدم و تازه فهمیدم که فرزند عارف و عالم بزرگ حضرت آیت الله مشکینی است.
آن روزها هنوز برایم تازگی داشت که بدانم علما و بزرگان هم مثل عموم مردم انقلابی کشورمان حتی عزیزترین کسان خود را برای دفاع از دین و میهن به قربانگاه جبهه ها بفرستند یا اینکه فرزند چنین بزرگوارانی هم ، پس از مجروحیّت ، بدون تبعیض و مثل دیگران و با آنان باشند .
بله جانباز شهید جواد مشکینی در آسایشگاه ما بستری بود و هر وقت پدر بزگوارش به ملاقاتش می آمد قبل از اینکه به دبیدار فرزندش برود ابتدا چرخی در سالن های آسایشگاه می زد ، سر تخت دیگر جانبازان حاضر می شد ،د ست نوازش بر سر آنان می کشید و پس از آنکه همۀ جانبازان دیگر را - که فرزندان معنوی اش بودند - مورد تفقد قرار می داد بر بالین فرزند مجروح و دردمند خود می رفت.
"جواد " الحق خلف صالح همان پدر بزرگوار بود و ایمان و خلوص و عشق و علاقه اش به راز و نیاز با خدا را از آن مرحوم به ارث برده بود .
شهادت حق چنین کسانی است که در حیات مادّی چون عاشقی دور افتاده از معشوق ناله سر می دهند و می سوزند و می سازند . بی شک شهادت دلچسب ترین آرامش برای آن روح توفانی و متلاطم محبوس در جسم دردمند بود.او یقیناً اینک دست در دست پدر بزرگوارش رهسپار جوار رحمت الهی و بهشت همنشینی با دوست است.
منبع: سایت فاش
فرودگاه شیراز
در این دو ساعت در حالیکه لحظه به لحظه اعصاب مسافران بیشتر بهم می ریخت؛ کارکنان کادر پروازی بجای اینکه به حاضرین توضیح دهند که کارکنان این شرکت مقصر اصلی هستند ؛ شرایط و جو هواپیما چنان هدایت می شد که نزد این مسافران عاصی و به تنگ آمده جانبازان را مقصر نشان دهند در این اوضاع و احوال چنان فشار روانی بر ضد جانبازان ایجاد شد که این مسافران بطور علنی و غیر علنی به جانبازان و به تبع آن انقلاب و نظام توهین کردند |
مسافران آماده سوار شدن به پرواز ۴۲۴ ایران ایر به مقصد تهران هستند . تعدادی از جانبازان که پس از شرکت در مسابقات ورزشی عازم تهران هستند به همراه چند پیرمرد توانخواه که نیاز به استفاده از سرویس خدمات ویژه دارند در صف مسافران به چشم می خورند متصدی کنترل بلیط و دادن کارت پرواز به همه آنها کارت سوار شدن به هواپیما می دهد و کارکنان خدمات ویژه نیز این جانبازان را که تعدادشان به ۱۰ نفر می رسد به همراه سه توانخواه دیگر با تمام مشقات و سختی هایش سوار هواپیما می کنند . و جانبازان را کشان کشان بر روی صندلی ها قرار می دهند
پس از استقرار توانخواهان بر سر جای خود در حالیکه همه منتظر حرکت و پرواز هواپیما هستند بر خلاف انتظار هواپیما حرکت نمی کند
سرمهماندار لیست پرواز توانخواهان را در دست گرفته در راهروی هواپیما به عقب جلو میرود و با متصدیان خدمات ویژه صحبت می کند. و همش لیست رو بالا و پایین می کنند.
وقتی با اعتراض مردم مواجه می شوند که چرا حرکت نمی کنید جواب می دهند خلبان هواپیما گفته من با بیش از ۸ مسافر ویلچیری پرواز نمی کنم دو تن از جانبازان زیادی سوار شدند باید پیاده شوند.
جانبازان ویلچیری که سر خود نیامده بودند بلکه مثل همه مسافران بلیط خریده کارت پرواز گرفته سوار شدنش نیز بقول کادر پرواز اوکی شده بود و با وجود مشکلات فراوانی که حمل و نقل آنها به داخل هواپیما دارد حالا با این اتهام روبرویند زیادی سوار شدن باید دو تا شون پیاده شوند
جانبازان وقتی با این رفتار بد که مقصر اصلی آن شرکت هواپیمایی بود که بدون هماهنگی لازم این تعداد را سوار کرده بودند روبرو شدن که برای آنان بمثابه « آش نخورده و دهان سوخته بود»
در اعتراض به این رفتار گفتند از هواپیما پیاده نمی شویم
وقتی خواستار گفتگو با خلبان می شوند خلبان علاوه بر اینکه به این درخواست وقعی نمی نهد با اصرار بر گفته خودش نشان می دهد که مرغش فقط یک پا دارد.
ادامه این رفتار که می توانستند با قبول مسئولیت این دو فرد اضافی از سوی سرمهماندار محترم که مقصر اصلی آن نیز شرکت ایران ایر بود براحتی حل شود و یا خلبان از خر شیطان پایین بیاید نزدیک به دو ساعت طول کشید.
در این دو ساعت در حالیکه لحظه به لحظه اعصاب مسافران بیشتر بهم می ریخت؛ کارکنان کادر پروازی بجای اینکه به حاضرین توضیح دهند که کارکنان این شرکت مقصر اصلی هستند ؛ شرایط و جو هواپیما چنان هدایت می شد که نزد این مسافران عاصی و به تنگ آمده جانبازان را مقصر نشان دهند
در این اوضاع و احوال چنان فشار روانی بر ضد جانبازان ایجاد شد که این مسافران بطور علنی و غیر علنی به جانبازان و به تبع آن انقلاب و نظام توهین کردند
دو ساعت جانبازان و مسافران داخل هواپیما منتظر ماندند بدلیل ندانم کاری شرکت ایر ایران برای عدم همکاری و کم لطفی سر مهماندار محترمه و استقامت خلبان محترم که حرفش یکی بود و مرغش یک پا بیشتر نداشت بطوریکه اگر خود خدا همش بهش می گفت پرواز کن می گفت حرف خلبان رحیمی پروین یکی یه !!!
سوالات بی پاسخ جانبازان از هواپیمایی کشوری اینست؟
۱- وقتی مسافر جانباز و معلولی بلیط می خرد و با گرفتن کارت پرواز سوار هواپیما میشود مانند هر مسافر دیگر حق پرواز دارد چگونه است که خیلی راحت با این بهانه که خلبان بیش از این تعداد را نمی پذیرد او را از حقش محروم می کنید
۲- اگر خلبان استدلال می کند که بر اساس مقررات بین المللی رفتار می کند چرا به تعداد بیشتر از حد مقرر بلیط به معلولین و جانبازان فروخته میشود و کارت پرواز می دهید؟
۳- رفتار بر اساس مقررات بین المللی خوب است آیا همه شرایط فرودگاهی؛ خدمات ویژه و دیگر خدمات هواپیمایی ما نیز بر اساس مقررات بین المللی است؟
۴- مقرراتی که مسئولین هواپیمایی مدعی آن هستند بر اساس شرایط کشورهای اروپایی است آیا این مقررات در کشور حادثه خیزی مانند کشور ما که فقط حوادث رانندگی در آن سالیانه هزاران مجروح و معلول بجا می گذارد به واقعیت نزدیک است؟
۵- آقایان مسئولین هواپیمایی از دست این همه ناهماهنگی آشفتگی و تضییع حقوق و خدمات نامناسب برای معلولین و جانبازان در فرودگاه ها و پروازها به تنگ آمده ایم شمار را به پیر و پیغمبر برای یکبار که شده این مشکلات را جمعبندی و بررسی کنید و راه کار مناسب برای آن تدوین کنید.
گزارش فارس از مشکلات جانبازان ضایعه نخاعی
دلاورمردانی که کمر خم کردند تا قامت راست کنیم
خبرگزاری فارس : جانباز بر روی صندلی چرخ دار، این همراه همیشگیاش مینشیند و گاهی با نگاهی به اطراف به نقطهای خیره میشود اما چه کسی میداند که در اعماق چشمهای
منتظرش به کدام بینهایت مینگرد. آیا قامت استوار او را کسی به یاد میآورد؟
به گزارش خبرنگار ایثار و شهادت خبرگزاری فارس، آرمان و اهدافی که با رنج و زحمت فراوان برای پیروزی انقلاب اسلامی به دست آمده است را تنها با احترام به شأن و منزلت یادگاران جنگ میتوان حفظ کرد.
با توجه به این که دفاع از ارزشهای انقلاب و جنگ رسالتی بزرگ است، رسیدن به این هدف مسئولیتی عظیم را بر دوش تمام آحاد مردم میگذارد.
جانبازهای ضایعه نخاعی گروهی از یادگاران دوران سلحشوری دفاع مقدس هستند، سلحشورانی که دلیرمریشان در عرصه تاریخ کم نظیر است.
جانباز هر روز قصه عملیاتهای دوران دفاع مقدس را در ذهن خود مرور میکند و گاهی با یاد روزهایی گذشته روز را شب میکند، روزهایی که شاید دیگر هرگز برایش تکرار نشوند.
بدنبال ضرب و شتم وحشیانه جانباز قطع نخاع سید درویش حسینی توسط ماموران اجرائیات شهرداری کرمانشاه انجمن جانبازان نخاعی ایرانیان (جانا) نامه سرگشادهای خطاب به استاندار کرمانشاه منتشر کرده است.
در بخشی از این نامه آمده است:
«این حادثه بخصوص برای ما جانبازان نخاعی که در طی این مدت با تمام وجود آلام وارده بر جسم رنجور برادرمان سید درویش حسینی را تا عمق جان لمس کردهایم و با هر سوز و آه ایشان سوخته ایم هرگز فراموش شدنی نیست و این نه به سبب زخمها و ضربات وارده بر پیکر بی حس و حرکت ایشان است، چرا که هر جانباز سرافرازی با اقتداء به مولا و سرور جانبازان، قمر بنی هاشم (ع) در راه دفاع از مظلوم از قطعه قطعه شدن جسم مجروحش هم دریغ ندارد، بلکه به علت توجه دقیق به عمق فاجعه از نظر فرهنگی - اجتماعی در جامعه اسلامی است که در دیار پهلوانان در روز روشن و در انظار مردم کوچه و بازار در پیشگاه مردم مسلمان، فردی قطع نخاع و ناتوان از ایستادن بروی پای خود، آن هم کسی که در راه دفاع از عزت و صیانت این مرز و بوم دچار این ضایعه شده است کشان کشان به باد کتک گرفته میشود و مع الاسف نه هیچ دادرسی یافت میشود و نه هیچ غیرتی بجوش میآید. واسفاه ......؟ »
متن کامل اطلاعیه در ادامه مطلب
هدیه «هما» به جانبازان!
بگزارش سایت عبرت:
در اقدامی عجیب و بی سابقه هواپیمایی جمهوری اسلامی "هما" بلیط جانبازان عازم خارج از کشوررا نزدیک به دو برابر و با قیمتی متفاوت از توریستهای ایرانی شیک پوش محاسبه می کند،بر اساس مصوبات مجلس شورای اسلامی و هیئت دولت موضوع تخفیف بهای بلیط به جانبازان بصورت قانون در آمده و این عزیزان میتوانند با استفاده از کارت خود از این امتیاز بهره بگیرند و جالب آنکه دولت بابت چنین مواردی به هواپیمایی های ایرانی سوپسید پرداخت می نماید
یادداشت های خوانندگان این خبر در سایت تابناک نیز جالب است بخوانید:
ضرب و شتم برادر جانباز کرمانشاهی و توهین به جانبازان مورد نادر و منحصر به فردی نیست بسیار اتفاق افتاده است که در گوشه کنار این کشور جانبازی مورد اهانت و ضرب و شتم قرار میگیرد.
باکی نیست
چرا به قول دوست جانبازم شاعر توانا بهروز ساقی
در سینه فراخ درختان این دیار
بگذار بذر زخم بکارند تیشهها
اما درد از رفتار و کنش صاحب منصبانی است که با رفتارها و سیاست های خود زمینههای پیدایش رفتار اهانت آمیز به جانبازان را فراهم آوردهاند.
درد از آنجایی است که ارباب رسانه در کشوری که جانبازان تا پای جان برای آن جانفشانی کردهاند اخبار مربوط به حوزه جانبازی را سانسور کردهاند و تنها به خبرهایی از نوع به به و چه چه اکتفا میکنند.
ما غم خویش در سینه نهان می داریم تا در تنهایی خود به حضرت دوست شکایت بریم و در بیرون به سخن خواجه شیراز عمل می کنیم که فرمود
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
و هم نوا با بهروز ساقی می خوانیم:
چین گرفته چهره مرد از الم
موج بر سیمای دریا مانده است
روبهان اینک سعایت میکنند
شیر زخمی را که تنها مانده است
یادگار سالهای عاشقی
این زبان ناشکیبا مانده است
گرچه یاران با شهادت رفتهاند
شیوه جانبازی اما مانده است
(برگرفته از کتاب گلستان آتش)
در پی ضرب و شتم وحشیانه جانباز قطع نخاعی توسط مامورین شهرداری کرمانشاه و درخواست و دادخواهی از رسانههای گروهی و سایت های خبری برای درج این خبر متاسفانه رسانه ملی خبرگزاری ها و سایت های خبری با بی تفاوتی از کنار آن گذشتند.
تنها روزنامه کیهان بود که به دادخواهی مظلومانه آنها پاسخ داد و این خبر را درج کرد.
پس از درج خبر مسئولین محترم کرمانشاهی که بعد از گذشت چند روز از این حادثه با بیاعتنایی
از کنار این موضوع رد میشدند و به فریادهای مظلومانه برادر جانباز آسیب دیده توجهی نمیکردند به دست پا افتاده و طبق معمول به رسم کی بود کی من نبودم تقصیر را گردن دیگران انداختند
اینهم نتایج یک اقدام انقلابی :
در پی گزارش کیهان از ضرب و شتم یک جانباز صورت گرفت اخراج 10 نفر از پرسنل خاطی شهرداری کرمانشاه
ضرب و شتم جانباز قطع نخاعی - هدیه شهرداری کرمانشاه بمناسبت هفته دفاع مقدس