فیلم مستند "ترانه اندوهگین کوهستان " به کارگردانی حامد خسروی و بامحور جانبازان هشت سال دفاع مقدس ساخته شد
به گزارش روز سه شنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا- این مستند 30 دقیقه ای که به سفارش بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس ساخته شده - روایتی متفاوت از جانبازان اعصاب و روان است
ترانه اندوهگین کوهستان روایتی از جانبازان مقیم در بیمارستان ایثاراردبیل است
خسروی درباره این مستند گفت : ترانه اندهگین کوهستان در مرحله تدوین قرار دارد و برای حضور در جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران آماده می شود
جشنواره فیلم کوتاه تهران اواخر آبان ماه امسال برگزار می شود
فیلم مستند ایرانی "جانباز کلیمانجارو" محصول گروه تلویزیونی شاهد نامزد دریافت جایزه اصلی جشنواره بین المللی شبکه "الجزیره " قطر شد
جشنواره بین المللی فیلم الجزیره سوم و چهارم اردیبهشت ماه در قطربرگزار می شود
به گزارش روز یکشنبه ایرنا از بنیاد شهید و امور ایثارگران - مستند 60 دقیقه ای جانباز کلیمانجارو- داستان صعود جانبازان قطع عضو به قله کلیمانجارو است
کتاب« حرکتهای ورزشی برای جانبازان و معلولین »منتشر شد
خبرگزاری فارس: به منظور ارتقای سطح علمی جامعه ایثارگری و معلولان کشور، کتاب حرکتهای ورزشی برای جانبازان و معلولین ، به همت اداره کل تربیت بدنی بنیاد منتشر شد.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از اداره کل روابط عمومی و اموربین الملل بنیاد شهید و امور ایثارگران، مهدی ریاحی کیا مدیر کل تربیت بدنی این نهاد با بیان این مطلب گفت: با توجه به نقش سازنده و مؤثر ورزش در سلامتی جانبازان و معلولین ، در این کتاب حرکات ورزشی ویژه برای افراد قطع عضو، نابینا، ضایعه نخاعی و همسران افراد جانباز و معلول در نظر گرفته شده است.
وی افزود:این کتاب که توسط حسین پورسلطانی و امیدجهانسوز به رشته تحریر در آمده، در384 صفحه توسط نشر شاهد منتشر شده است
چند روزی است یکی از دوستان که جانباز شیمیایی هست (و دانشجوی همان دانشگاه ما البته) حسابی حالش به هم ریخته و... یک هفته گذشت تا تازه ما را خبر کرد نامرد...! همیشه همینطوری بوده...
دو سه روزی است که روزها و شبهایمان حال و هوای جبهه گرفته... شبها تا صبح راه می رود این آقا مططفای ما... ده شب است نخوابیده... شب تا صبح ناله... داد می زند... از درد... درد... درد... هی می گوید... هی می گوید...
خوش به حالتان شهدا... خوش به حالتان شهدا... خوش به حالتان شهدا...
خیلی جانسوز است... باید ببینید... بارها گریه ام گرفته این دو سه روز... آدم باشد... ببیند... کاری هم از دستش بر نیاید... کاری از دست هیچکس بر نیاید... قرص، آمپول،... مسکّن هایی که برای ۱۲ ساعت اثر دارد، یک ساعت هم دوام نمی آورد و باز هم ناله... درد... درد... درد... دیشب حرفی زد که خیلی حسودی ام شد بهش... می گفت چقدر کیف دارد این دردها! نمی توانستم جلوی اشکهایم را بگیرم...
گفتم کاری که از دستم بر نمی آید... یه جایی هم خوانده بودم که خودشان گفته اند: هر جا ذکر ما باشد، همانجا حرم ماست...
به خدا همه چیز یکدفعه خورد به کله ام... یا ضامن آهو... مگر توی این وبلاگ، وبلاگ چقدر سنگ صبور سفید... روی سنگفرشهای حرم... غیر از ذکر شما چیز دیگری هم بوده؟! اینجا حرم شما نیست...؟!
گفتم می روم، دخیل می بندم به سنگفرش حرم... (sangfarsheharam.blogfa.com)...!
از آقا هم توقع دارم بالاخره بعد از این همه مدت...
آقا جان... یا ضامن آهو...! پشت پنجره فولاد نیستم... اما روی سنگفرشهای حرم نشستم...
دوستان هم دعا کنند جای دوری نمی رود!...
السلام علیک یا رسول الله
اصبنا بک یا جبیب قلوبنا فما اعظم
المصیبهّ بک حیث فقدناک
در سوگ توییم یا حبیب دلهای ما ؛ چه اندازه بزرگ است مصیبت بر تو از آنجهت مبتلا به فقدان تو شدیم.
السلام علیک یا ابا محمد الحسن
بن علی ایها المجتبی
مظلومترین امام
وتنهاترین معصوم
به دوستان صدا و سیمایی یاد آور می شوم ایثارگران به برنامه ها و روند کاری بنیاد شهید و امور ایثارگران انتقاد و اعتراض جدی دارند
هرچند گوش شنوایی نه درمجلس و نه در رسانه ملی نمی یابند |
شاید برای صدا و سیما این مهم باشد که نخواهد ارزش و اعتباری را که ازرهگذر یک برنامه چالشی وانتقادی کسب کرده به این سادگی با تبدیل آن به یک برنامه متکلم وحده و رپرتاژ تبلیغاتی از دست بدهد |
جالب است که دردمندترین بازماندگان جنگ که حتی جسم فرزندان یا وابستگانشان هم باز نگشته است، به این راحتی مورد تفقد و احترام شبکه رادیویی قرار می گیرد که در سراسر کشور و در پهنه ایران زمین مخاطبان بسیاری دارد! |
سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
چشمه ی فریاد مظلومیت لب تشنگان در کویر تفته جا می ماند اگر زینب نبود
چهره ی سرخ حقیقت بعداز آن طوفان خون پشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود
ذوالجناح دادخواهی بی لگام وبی سوار در بیابانها رها می ماند اگر زینب نبود
در طلوع داغ اصغر استخوان اشک سرخ در گلو و چشمها می ماند اگر زینب نبود
محتشم کاشانی:
بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد
شور و نشور واهمه را در گمان فتاد
شد وحشتی که شور قیامت به باد رفت
چون چشم اهل بیت بر آن کشتگان فتاد
هرچند بر تن شهدا چشم کار کرد
بر زخم های کاری تیغ و سنان فتاد
ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان
بر پیکر شریف امام زمان فتاد
بی اختیار نعره ی هذا حسین زود
سر زد چنانکه آتش ازو در جهان فتاد
پس با زبان پر گله آن بضعةالرسول
رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول
* * *
این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
وین صید دست و پا زده در خون حسین توست
این نخل تر کز آتش جانسوز تشنگی
دود از زمین رسانده به گردون حسین توست
این ماهی فتاده به دریای خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست
این غرقه محیط شهادت که روی دشت
از موج خون او شده گلگون حسین توست
این خشک لب فتاده دور از لب فرات
کز خون او زمین شده جیحون حسین توست
این شاه کم سپاه که با خیل اشگ و آه
خرگاه زین جهان زده بیرون حسین توست
این قالب طپان که چنین مانده بر زمین
شاه شهید ناشده مدفون حسین توست