جانباز 70%
بهروز ساقی
گاهی آدم بعضی مسائل و رفتارها رااز بعضی آدم ها می بیند که دچار خلاء تئوریک و یأ س فلسفی و بن بست ایدئولوژیک و قبض وبسط تئوریک و یک سری چیزهای دیگر از این دست می شود.
در یک طرف رهبر انقلاب با آن همه سابقه در ادارۀ کشور و بلند نظری و اشراف به مسائل ، با دمیدن انرژی مثبت در روحیۀ امت اسلامی و مردم ایران، قطار پیشرفت و توسعۀ کشور را در مسیر درست و با سرعت در حال حرکت ترسیم می کنند.
همچنین شخص دوم کشورنیز با روحیه ای بسیجی که خدای انرژی است با نظر بر افق های دوردست، هیچ قله ای از پیشرفت را دست نایافتنی نمی شمرد.گویی از همین حالا می بیند که پرچم حرکت های انفجاری و امید بخش او در همین سه چهار سال اخیر علاوه بر جبران بسیاری از عقب نشینی ها و تحقیرها ، اعتبار ایران را نه تنها به عنوان قدرت برتر منطقه که به عنوان یکی از قدرت های تأثیرگذار جهانی ارتقاء بخشیده است.طوری که نیازی به اثبات این واقعیت نیست چرا که ناظران خارجی ، خصوصاً نهادهای با نفوذ غربی و آمریکایی به آن اذعان دارند.این اعتراف غربی ها به قدرت ایران در سطح منطقه و جهان را می توان در چرخش های 180 درجه ای آنان برای تعامل با ایران مشاهده کرد.
علاوه بر این ها اکثر شاخص های سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی نیز تحولات مثبتی را نشان می دهند که درک آن برای آنان که بخواهند بفهمند کار دشواری نیست.این در حالیست که در اکثر نقاط دنیا بحران شدید اقتصادی و درپی آن بحران های اجتماعی و فرهنگی همه گیری را تجربه می کنند.
اما از طرف دیگر عده ای با کمال تعجب چنان چشم را بر واقعیت ها بسته اند که نه تنها سفید و سیاه نمی بینند ، بلکه همه چیز را سیاه می پندارند یا اقلاً سعی دارند اینگونه وانمود کنند. کسانی این کارها را می کنند که خود را معلم اخلاق می پندارند و از آنان به هیچ وجه انتظار نمی رود که تا این حد بی انصا فی در وجودشان متراکم شده باشد. اینقدری که اینان به سیاه نشان دادن همه چیز برخاسته اند ، اگر کمی دور اندیشی داشته باشند خواهند دانست که انهدام امید مردم جامعه و بمباران اذهان آنان با بمب های خوشه ای تخریبی ، به مصلحت کشور و حتی خودشان هم نیست.حال به خرج دادن انصاف که جای خود دارد. از طرفی وخیم و بحرانی نمایاندن اوضاع کشور آیا دشمنان را که در مرحلۀ چانه زنی برای کوتاه آمدن در مقابل قدرت منطقه ای و بین المللی ایران قرار دارند دچار نوهم نخواهد کرد ؟!
دربارۀ این سیاه نمایی ها و تخریب ها علیه جامعه و نظام دو فرض وجود دارد. اول اینکه این افراد واقعاً به آن چیزی که می گویند اعتقاد دارند و براستی تصور می کنند همۀ این سیاه نمایی و تخریب هایشان نتیجه گیری از واقعیت های موجود است.
اگر چنین فرضی دربارۀ آنان درست باشد باید ابتدا در عقل آنان و سپس در شعور سیاسی آنان شک کرد.
چرا که قدرت ایران امروز در نظر دشمنان و رقبا و همچنین از نظر شاخص ها و واقعیت های موجود با دوره ای که آنان در مصدر قدرت بوده اند زمین تا آسمان فرق دارد و فقط برای نمونه ای بارز و بی چون وچرا باید گفت چیزی نمانده بود ازترس تمام دستاوردهای هسته ای را منهد م سازند، مقایسه کنند.آن موقع ما دنبال آن ها می دویدیم والتماس می کردیم اجازه دهنداز تاسیسات هسته ای فک پلمپ کنیم.اما حالا آن ها حتی از شرط تعلیق غنی سازی هم صرف نظر کرده اند.
البته با این فرض ، می توان به این نتیجه هم رسید که اینان بر اثر ایمانی که به راه خود ندارند و بخاطر عدم توکل به خدای حامی این انقلاب و ملت و کشور ، روحیۀ خود را نیز از دست داده اند و آدم های ترسو و بی روحیه نیز همیشه نا امید به داشته های خود و بیمناک از توانایی های دشمن هستند.چنین آدم های بی روحیه ای مسلماً صلاحیت انجام کارهای بزرگ را ندارندو چون خود حقیرند ، همه چیز را حقیر و از دست رفته می پندارند.
اما فرض دوم این است که اینان برای امیال انتخاباتی و تبلیغاتی اقدام به سیاه نمایی علیه وضع موجود کرده اند یعنی می دانند که کشور و انقلاب در این جهان متلاطم یه مثابه جزیرۀ ثباتی است که دیگران هم سعی دارند در کنار آن لنگر بیاندازند و دست یاری بسوی آن دراز می کنند.اگر با این نیت اقدام به این همه بی انصافی و تخریب و خالی کردن دل مردم می کنند نیز باز باید در درایت و شعور سیاسی و آینده نگری آنان دچار تردید شد. برای اینکه روحیه و امید برای یک ملت و کشور و مسئولان آن یکی از بزرگترین سرمایه ها و فرصت هاست. عقل حکم می کند اگر این افراد برای صدارت طلبی این کار را می کنند در واقع به مثابۀ این است که «بر شاخ نشسته و بن می برند».
یک احتمال قوی دیگر هم جای طرح دارد و آن اینکه اینان رقیب انتخاباتی خود را فردی با روحیه ، اجرایی ، قوی بنیه ، پر تلاش ، کارآ مد ، شجاع ، پر کار و بسیار موفق می دانند و می دانند که اگر هم بر فرض بتوانند بر مستند قدرت تکیه بزنند هرگز به گرد استاندارد های او در حکومتداری و مردمداری نخواهند رسید پس بهتر است از همین اول هر سفیدی را سیاه بنمایند و همه چیز را وارونه جلوه دهند.همچنین اینان می دانند اگر هم احیاناً به قدرت برسند مردم خیلی زود تفاوت عملکردشان با دولتی که جانشین آن شده اند را خواهند فهمید و بنابراین با خود می گویند باید طوری همه چیز را سیاه و اوضاع را بحرانی جلوه دهند که تا مدت ها بتوانند آن را توجیه ناتوانی و کم کاری خود قرار دهند و بگویند آنقدر مملکت در این چهار سال ویران شده که ما هنوز نتوانسته ایم به وضع قبل از آن برگردیم!
با سلام و عرض ادب خدمت برادر بزرگوار جناب آقای ساقی خوشحالم از اینکه می بینم در بین جانبازان تحلیلگرانی چنین توانمند وجود دارد.انشاالله ایشان باز هم ما را از قلم زیبایشان بهره مند گردانند.
ضمنا میخواهم عرض کنم که این بحث به نظر من بهتر است از حالت یک نظرسنجی ساده بیرون آید و افراد بتوانند با هم به طور منطقی و با تحمل وسعه صدر که به حمدالله در جانبازان عزیز وجود دارد با یکدیگر بحث و تبادل نظر نمایند . انشاالله
جناب آقای ساقی سلام
به شما حق می دهم که اینطور داد سخن بیاوری و به قول آقای حیدری تحلیلگری کنی !
در کشوری که تنها رسانه فراگیر آن یعنی رادیو و تلویزیون آن باید خبرها و برنامه هایش از دهها فیلتر رد شود تا نکند خبری یا موضوعی مخالف دولت یا کشور یا نظام گفته نشود بسیار طبیعی است که اطلاعات شما محدود به این نوشتاری باشد که مرقوم کرده ای . ولی به نظر من برای تحلیل و تحقیق باید منابع بیشتری غیر آنچه بعنوان «خوراک تبلیغاتی »جلو شخص میگذارند باشد .تا بحال فکر کرده ای که چرا از هر صد نفری که صدا و سیما با آنها مصاحبه میکند چرا همه موافقند در صورتیکه واقعیت مردمی که در کوچه و خیابان می بینی چیز دیگری است.
اینکه تحریمها را و مصوبات سازمان ملل را کاغذ پاره بنامند
اینکه ورشکستکی کشور و به پرتگاه رسید آن را هیچ بنامند یا بی تدبیری در انجام پروژهها و تقسیم پول بین مردم را عدالت بنامند و ... از آن جهت شما را راضی می کند که یکطرفه به قاضی رفته است.دوست عزیز تا بحال چند بار برایت پیش آمده که نسبت به موضوعی یک نظر خاص داری ولی وقتی جوانب آن برایت روشن شده نظرت تغییر کرده ؟ ای کاش در رسانه ای که این همه در جهت سیاست های دولت تبلیغ می شود اجازه می دادند که نظر مخالف هم پخش شود .
البته اگر دقت کنی روستائیان بیشتر با شما هم عقیده هستند چرا که برای یک روستائی چه اهمیتی دارد که بانک های ما را تحریم کنند یا تنها حامیان سیاسی و استراتژیک کشور ما ونزوئلا و سومالی باشد! یا رکود بورس و صنایع و ...
کاش تنها ذره ای از ارزشی که قرآن و اسلام برای تفکر و تعقل قائل است را مسئولین ما قائل بودند تا مردم ما اینقدر در فقر اطلاعاتی نباشند .
دوستان عزیز جانباز توجه داشته باشند برای اینکه مطلب ارسالی آنها در صفحه اصلی قرار گیرد لازم است کد جانبازی کد ملی و درصد خود را برای ما ارسال کنند و به جای جواب به دیگران نظرات مستدل و منطقی و نه شعاری خود را بنویسند
با سلام به جانبازان عزیز من هم یکی از ایثار گران هستم
با نظر جناب آقای رضایی کاملا موافقم . زیرا اگر دقت کرده باشیم بسیاری از مواردی که دولت نهم برای آن تبلیغات گسترده ای به راه انداخته و آن را دستاورد یا پیشرفت علمی و صنعتی از آن یاد کرده و امثال آقای ساقی آن را قبول کردند در واقع غیر واقعی یا غیر مستند است فقط باید کمی اندیشه کرد و گول تبلیغات یک سویه را نخورد . من به چند مثال از مواردی که ما توانسته ایم از نزدیک واقعیت آن را ببینیم و پوچ بودن و غیر واقعی بودن آن را درک کنیم ذکر می کنم .
شما ببینید چه تبلیغاتی برای درمان قطع نخاعی براه انداختند < در صورتی که من با یک فوق تخصص مغز و اعصاب صحبت کردم ایشان گفت : در این حدکه با سلولهای شوان رویه یک رگ را ترمیم کنند در سال هزارو نهصدو هشتادو هشت به آن پی برده بودن ولی نخاع بسیار پیچیده تر از یک رگ معمولی است >
ولی آیا کسی جرآت دارد آن را به اطلاع مردم برساند؟ .
یا با چه سرو صدا و تبلیغاتی داروی درمان ایدز را تبلیغ کردند آیا آن درست بود ؟؟ولی همه اینها بعنوان یک اختراع و اکتشاف ثبت شده است .ووو
قطعا از این موارد زیاد است که مثل مسائل هسته ای که مردم به آن اشراف ندارند ولی امثال آقای ساقی باور که می کنند هیچ تحلیل هم می کنند.
مطمئن باشیم که از این فقر اطلاعاتی فقط کسانی استفاده میکنند که در سایه دروغها ریاست می کنند.ولی هستند کسانی مثل آقای رضایی که واقعیات را درک می کنند .
دوستان عزیز این اطلاعات را از کجا آورده اندکه آقای ساقی نمی تواند به آن ها دسترسی داشته باشد؟!
این همه روزنامه ماهواره و رادیو های بیگانه وصدا وسیما هم یکی از آن ها.اینتر نت را یادم رفت.اگر مثل بعضی ها تحلیل های رادیو آمریکا واسرائیل را عینا قبول نکرده وخودش تحلیل کرده گناه است.در ثانی تحلیل فراتر وجامع تر از خبر است.اگر تحلیل بهتری دارید بسم الله.
مگر خودکاندیداهای رقیب احمدی نژاد درباره مسئله هسته ای چه حرف تازه ای جز کلی گویی و دوپهلو حرف زدن و تکرار مواضع عزتمندانه دکتر چه دارند بگویند.
اذعان به اقتدار ملت ایران در این چهار سال را از تحلیلگران خارجی بشنوید نه از ساقی.
وگر نه رادیو آمریکا واسرائیل را هم که باز کنید همان حرف های تخریبی این کاندیدا ها را می گویند البته کمی ملایم تر!
به هر حال دوستان عزیز !
ما باید براساس اصول خودمان قضایا را تحلیل کنیم.دشمن دشمن است ودوست دوست.دشمنان هم اگر رادیو های آنان را گوش کنی مدام تخم یاس و نا امیدی را می پراکنند.مطمئنا ما اگر اشتباهی بکنیم دشمن ما از ما تعریف خواهد کرد.این که دیگر حرف امام است .درضمن یادمان نرود که هیچ کس معصوم نیست وبه فرموده امام ملاک حال فعلی افراد است.کسی که دم از ارزش های امام می زند باید درعمل هم به آن ها پایبند باشد.این که احمدی نژاد شفاف وصریح شعار های امام وانقلاب را زنده کرد تا بعضی ها هم روحیه بگیرند وهمان ها را تکرار کنند هم یک واقعیت غیر قابل انکار است .این که کسی حالا بیاید وبگوید نباید از شهدا سوئ استفاده کرد وخودش بعد از مدت ها از خانه شهید باکری شروع می کند یا ورود نیرو های نظامی به انتخابات را محکوم میکند ولی در سفرهایش سرداران را به همراه می بردو سردار ستادش بسیج ستادش را افتتاح می کند که نیاز ی به داشتن منابع موثق تر از خودشان ندارد.
این که به دروغ قهر خود را تحریم صدا وسیما می نامد درحالی که امروز برای این که صدایت به گوش جهانیان برسد نیاز یبه این ها نیست.فعلا بگذاریم وبگذریم.
دوست عزیز
با تشکر از نظر مستدل و منطقی شما
اگر می خواهید نظر شما در صفحه اصلی قرار گیرد چنانچه جانباز هستید کد جانبازی و کد ملی خود را برای ما ارسال کنید
بدیهی است این اطلاعات درج نخواهد شد