سالروز آزادی خرمشهر مبارک باد
شعری از تیمور ترنج تقدیم دوستان
سفر عشق
میرفتند
و از کوبش سمضربههای اسبانشان
بر سنگپارهها
ستارگان طلوع میکردند
میرفتند
تا همچون جرقّهای
در خرمنجاهای آرامی بنشینند
و دستان شعلهورشان را
آرام آرام
بگشایند
میرفتند
در طول راه
زنان
دستمالهای وداع را
همچون بالهای رنگین پروانهها
میجنباندند
و لبخندزنان
ستارگان روشن اشک را
از آسمان چشمانشان
بر خاک میباریدند
در طول راه
کودکان
پیراهنهای ژندهشان را
همچون بیرقهای پیروزی
بر میافراشتند
و بغض نشسته در گلویشان را
به هلهلههای شادمانه
بدل میکردند.
میرفتند
و گاه خطر
هنگامی که ستارگان
در ازدحام گلولههای آتشین
گم میشدند
در زیر چتر گستردة نخلستان
پناه میجستند
آن جا که زمین
از زخم خمپاره
دهان به خمیازه گشوده بود
آن جا که لکّههای ماسیدة خون
بر ساقة شکستة نخلها
خط نوشتهای بود
از نبردی خونریز
آن جا که لبان تشنه
بر قمقمههای سوراخ سوراخ
ناله میکردند.
میرفتند
و زخمهای تازه
همچون شقایقهایی خونین
بر دشت سینههاشان
میشکفت.
میرفتند
و بهار را
با تن خویش
تا دشتهای سوخته میبردند.
خونین شهر
آسمان ایستاده است
بر ستونهای بلند دود
و آفتاب
تاریک میگسترد.
نعرههای ناگهانی تانکها
بر استواری دیوارهای سنگ
رسوب میکند
و غرّش گلولهها
دروازههای تاریک آسمان را
میگشایند.
دیگر گلی نمانده است
جز خار بوتههای آتش
که افراشتهاند
در سرتاسر شهر
و جوانههای زخم
که شکفتهاند
بر اندامهای مرگ
بر دوش لحظهها
جنازهها میگذرد
و زنی جوان
بغض نهفتهاش را
آرام میبارد:
_ پلک کدام پنجره را
بگشودهام
که چشم انداز تباهی را
پایانی نیست؟
میایستم
در عبور ثانیهها
و آوار عمر را
میگریم.
"علیرضا برهانی نژاد"
روزگاری آن زنگی مست ، به دستور اربابان خویش با ارتشی سازمان دهی شده و مجهز به انواع و اقسام ساز و برگ های نظامی اهدائی شرق و غرب و حمایت مالی شیوخ منطقه با آرزوی فتح سه روزه سرزمین مردمان انقلابی به خاک پاکمان حمله ور شد .
او آمده بود تا بماند . او می خواست سردار قادسیه شود . اودیوانه وار جنایت می کرد و از هیچ ظلم وخباثتی پرهیز نمی کرد و در این بین دنیا چشمانش را به این همه شرارت و رذالتی که بر مردم مظلوم ما روا داشته می شد بسته بود .
جوانان غیور و قهرمان ما ، با لبیک به ندای هل من ناصر مرادشان پیر جماران به خروش آمدند و دلاورانه و بی پروا سد راه خصم شدند ، از جان گذشتگی دلاورمردان رزمنده تمام معادلات را بر هم زدو مقاومت 34 روزه بزرگترین دستاورد این هجوم ناجوانمردانه بود که در آن مقطع ثابت شد که که رویای بیگانگان هرگز تعبیر نخواهد شد ...
امروز سوم خرداد است و یادآور حماسه ای ماندگار،سال 61 هجری شمسی در چنین روزی ، بانگ خوش نوای اذان از مناره های تیروترکش خورده مسجدجامع خرمشهر که درآن ایام بدرستی خونین شهر نامیده می شد ، آسمان را شکافت و رزمندگان فاتح ، به شکرانه فتحی مبین که نویدش را خدا داده بود پیشانی بر خاک نهادند و سجده شکر بجا آوردند ...
آری خرمشهر پس از 578 روز اسارت به دامان مام میهن برگشت و این پیروزی مایه فخر و مباهات ما ایرانیان در تمامی دوران خواهد بود.
فتح و بازپس گیری ، این فرزند زجر کشیده که امروزه روز، نماد مقاومت ایرانی ها بشمار میرود ، درس هائی بس آموزنده به ما می دهد که به اعتقاد اینجانب چنانچه مورد بررسی قرار گیرد و بکار گرفته شود ، دشمنان را برای همیشه مایوس و ناکام و ناامید و سرخورده بر سر عقل خواهد آورد و فکر تعدی به مخیله شان هم نخواهد آمد .
آری ، مقاومت به ما آموخت تا بیاستیم و هرگز مرعوب قدرت پوشالی متجاوزان نشویم .
اساس و پایه این نظام مقدس حضور مردمی است که به گفته امام بزرگوار ولی نعمت هستند و تا حمایت آنها محور و پشتوانه ما باشد ، هیچ هراسی از اعمال محدودیت ها و تحریم ها و سختی های ماندن بر سر اصول نخواهیم داشت .
ما آموخته ایم که اگر در مقابل خواسته های نامشروع دشمن ، عقب بنشینیم این پایان کار نیست و باید قدم به قدم خاکریزها را وا نهیم ولی اگر با توکل به ذات اقدس الهی نهراسیم و اهل معامله با دشمن نباشیم اوست که عقب خواهد نشست و معترف به حق ما خواهد شد ...
سخن بسیار است و مجال قلیل ، اما باید متذکر شد ، دفاع مقدس عرصه تمیز مردان عمل از کسانی بود که تنها مدعی بودند ...
سالهای سال در دعاهایمان نجوا میکردیم که ایکاش در زمان امام حسین(ع) بودیم و افتخار شهادت در رکاب آن بزرگوار نصیب مان می شد اما در بحبوحه جنگ تنها عده ای انتخاب شده فیض چهاد قسمت شان شد و چه بسیار بودند که از این قافله جا ماندند و در این امتحان رفوزه شدند و مبادا روزی فرا برسد که همان مدعیان باز هم پرمدعا ، بچه های جنگ را تاب نیاورده و با اعمال فشارموجبات حذف آنها را فراهم نمایند .
باری ، خدا را سپاسگذاریم که اینک سایه رهبری فرزانه و آگاه ، بر سرمان بوده و همانند پدری دلسوز ، مظلومانه مدافع و حامی دلسوختگان هشت سال دفاع مقدس می باشند .
جا دارد در پایان گرامی بداریم یاد بزرگ مردان عزیزی که تمام آنچه که امروز داریم مرهون جانفشانی و جانبازی و تحمل مرارت هائی است که کشیده اند و بعضا هنوز در غریبی محض متحمل می شوند ...
با سلام
متن اصلاح شده :
خرمشهر نماد مقاومت
روزگاری آن زنگی مست ، به دستور اربابان خویش با ارتشی سازمان دهی شده و مجهز به انواع و اقسام ساز و برگ های نظامی اهدائی شرق و غرب و حمایت مالی شیوخ منطقه با آرزوی فتح سه روزه سرزمین مردمان انقلابی به خاک پاکمان حمله ور شد .
او آمده بود تا بماند . او می خواست سردار قادسیه شود . اودیوانه وار جنایت می کرد و از هیچ ظلم وخباثتی پرهیز نمی کرد و در این بین دنیا چشمانش را به این همه شرارت و رذالتی که بر مردم مظلوم ما روا داشته می شد بسته بود .
جوانان غیور و قهرمان ما ، با لبیک به ندای هل من ناصر مرادشان پیر جماران به خروش آمدند و دلاورانه و بی پروا سد راه خصم شدند ، از جان گذشتگی دلاورمردان رزمنده تمام معادلات را بر هم زدو مقاومت 34 روزه بزرگترین دستاورد این هجوم ناجوانمردانه بود که در آن مقطع ثابت شد که که رویای بیگانگان هرگز تعبیر نخواهد شد ...
امروز سوم خرداد است و یادآور حماسه ای ماندگار،سال 61 هجری شمسی در چنین روزی ، بانگ خوش نوای اذان از مناره های تیروترکش خورده مسجدجامع خرمشهر که درآن ایام بدرستی خونین شهر نامیده می شد ، آسمان را شکافت و رزمندگان فاتح ، به شکرانه فتحی مبین که نویدش را خدا داده بود پیشانی بر خاک نهادند و سجده شکر بجا آوردند ...
آری خرمشهر پس از 578 روز اسارت به دامان مام میهن برگشت و این پیروزی مایه فخر و مباهات ما ایرانیان در تمامی دوران خواهد بود.
فتح و بازپس گیری ، این فرزند زجر کشیده که امروزه روز، نماد مقاومت ایرانی ها بشمار میرود ، درس هائی بس آموزنده به ما می دهد که به اعتقاد اینجانب چنانچه مورد بررسی قرار گیرد و بکار گرفته شود ، دشمنان را برای همیشه مایوس و ناکام و ناامید و سرخورده بر سر عقل خواهد آورد و فکر تعدی به مخیله شان هم خطور نخواهد کرد.
آری ، مقاومت به ما آموخت تا باستیم و هرگز مرعوب قدرت پوشالی متجاوزان نشویم .
اساس و پایه این نظام مقدس حضور مردمی است که به گفته امام بزرگوار ولی نعمت هستند و تا حمایت آنها محور و پشتوانه ما باشد ، هیچ هراسی از اعمال محدودیت ها و تحریم ها و سختی های ماندن بر سر اصول نخواهیم داشت .
ما آموخته ایم که اگر در مقابل خواسته های نامشروع دشمن ، عقب بنشینیم این پایان کار نیست و باید قدم به قدم خاکریزها را وا نهیم ولی اگر با توکل به ذات اقدس الهی نهراسیم و اهل معامله با دشمن نباشیم اوست که عقب خواهد نشست و معترف به حق ما خواهد شد ...
سخن بسیار است و مجال قلیل ، اما باید متذکر شد ، دفاع مقدس عرصه تمیز مردان عمل از کسانی بود که تنها مدعی بودند ...
سالهای سال در دعاهایمان نجوا میکردیم که ایکاش در زمان امام حسین(ع) بودیم و افتخار شهادت در رکاب آن بزرگوار نصیب مان می شد اما در بحبوحه جنگ تنها عده ای انتخاب شده فیض چهاد قسمت شان شد و چه بسیار بودند که از این قافله جا ماندند و در این امتحان رفوزه شدند و مبادا روزی فرا برسد که همان مدعیان باز هم پرمدعا ، بچه های جنگ را تاب نیاورده و با اعمال فشارموجبات حذف آنها را فراهم نمایند .
باری ، خدا را سپاسگذاریم که اینک سایه رهبری فرزانه و آگاه ، بر سرمان بوده و همانند پدری دلسوز ، مظلومانه مدافع و حامی دلسوختگان هشت سال دفاع مقدس می باشند .
جا دارد در پایان گرامی بداریم یاد بزرگ مردان عزیزی که تمام آنچه که امروز داریم مرهون جانفشانی و جانبازی و تحمل مرارت هائی است که کشیده اند و بعضا هنوز در غریبی محض متحمل می شوند ...
سلام علی اقا
خداقوت
ممنون از شعر زیبایتان
این شعر را جایی زیر تصویر اقا نوشته بودند خیلی خوشم امد
بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت
سر خم می سلامت بشکست اگر سبویی
سالروز ازادی خرمشهر را به شما جانباز سرافراز اسلا تبریک می گویم