روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

نتایج مثبت اقدام انقلابی کیهان در دادخواهی جانبازان

 

 در پی ضرب و شتم وحشیانه جانباز قطع نخاعی توسط مامورین شهرداری کرمانشاه و درخواست و دادخواهی از رسانه‌های گروهی و سایت های خبری برای درج این خبر متاسفانه رسانه ملی خبرگزاری ها و سایت های خبری با بی تفاوتی از کنار آن گذشتند. 

تنها روزنامه کیهان بود که به دادخواهی مظلومانه آنها پاسخ داد و این خبر را درج کرد. 

پس از درج خبر مسئولین محترم کرمانشاهی که بعد از گذشت چند روز از این حادثه با بی‌اعتنایی

از کنار این موضوع رد می‌شدند و به فریادهای مظلومانه برادر جانباز آسیب دیده توجهی نمی‌کردند به دست پا افتاده و طبق معمول به رسم کی بود کی من نبودم تقصیر را گردن دیگران انداختند 

 

اینهم نتایج یک اقدام انقلابی : 

  در پی گزارش کیهان از ضرب و شتم یک جانباز صورت گرفت اخراج 10 نفر از پرسنل خاطی شهرداری کرمانشاه 

 

در پی درج خبری در تاریخ هفتم مهرماه در روزنامه کیهان مبنی بر ضرب و شتم جانباز قطع نخاع کرمانشاه توسط مأمورین اجرائیات که بازتاب گوناگونی در کل کشور داشت، 10 نفر از مأموران اجرائیات کرمانشاه از کار اخراج شدند.
«نعمت الله زرانگر» جانباز 70 درصد کرمانشاه درگفت وگو با خبرنگار کیهان گفت: ما از نشریه وزین کیهان که یک رسانه ارزشی و مدافع حقوق ملت است تشکر می کنیم که با درج به موقع خبر ضرب و شتم جانباز کرمانشاهی توسط مأموران اجرائیات، حقوق از دست رفته نه تنها یک جانباز بلکه تمامی جانبازان استان را که به نوعی حقوقشان تضییع شده است را احیا کرد.
زرانگر اظهار داشت: البته ما با این ناملایمات در استان کرمانشاه مأنوس شده ایم و تنها این مشکل به اداره اجرائیات بازنمی گردد، زیرا جانبازان و ایثارگران کرمانشاهی به کرات شاهد بی حرمتی و عدم توجه مسئولان اجرایی هستند.
وی افزود: وقتی مدیران دستگاه های اجرایی شرایط مصدومیت جانبازان را درک نمی کنند و یک جانباز مجبور است در روز چندین بار به یک مدیر مراجعه کند تا شاید آن مدیر کار او را انجام دهد یا نه، چه انتظاری از چند مأمور اجرائیات دارید که کرامت جانباز را حفظ کند؟ وی که به نمایندگی از سوی جانبازان قطع نخاع کرمانشاهی سخن می گفت به خبرنگار کیهان اظهار داشت: طی ده روز گذشته که این واقعه تلخ نه تنها به مقام یک جانباز 70 درصدی که به یک انسان کرمانشاهی رخ داد حتی استاندار کرمانشاه یک عیادت ساده هم از این جانباز نداشت و با وی همدردی نکرد و انتظار ما از مهندس غفوری بیش از اینها بود.
وی افزود: وقتی چندین مأمور اجرائیات به خود اجازه می دهند جانباز 70 درصدی قطع نخاع را از خودرویش بیرون آورند و او را با زخم بستری که دارد جلوی چشمان ده ها نفر روی زمین می کشند و با مشت و لگد بر سر و صورت آن می کوبند و از الفاظی چون «اسرائیلی» و «بعثی» استفاده و نسبت به جانباز قطع نخاعی هتک حرمت می کنند، آیا استاندار کرمانشاه نباید از خود واکنشی نشان دهد؟!
زرانگر در ادامه تصریح کرد: مگر ما از مسئولان استان چه خواسته نامشروعی داریم که با ما چنین برخوردی دارند.
وی افزود: اگر مدیریت در استان خوب و قاطع اعمال شود نه آن مدیر به خود اجازه می دهد که به یک ایثارگر فخر بفروشد و نه یک مأمور اجرائیات به خود اجازه می دهد که به مقام شامخ یک جانباز قطع نخاع توهین و هتک حرمت کند. زرانگر در خاتمه گفت: درحال حاضر وضع جسمی سید درویش حسینی، جانباز قطع نخاعی خوب است و ایشان به دعوت مسئولین بنیاد جانبازان عازم تهران شده است.
در عین حال حمیدرضا صارمی شهردار کرمانشاه در گفت گویی با خبرنگار کیهان ضمن تأیید خبر اخراج مأموران اجرائیات، از خبرنگار کیهان گله مند شد که چرا خبر مزبور را ارسال کرده است.
صارمی شهردار کرمانشاه مدعی شد چاپ خبر شتاب زده بود و می بایست قبل از درج با وی هماهنگی می شده است! شهردار کرمانشاه درحالی چاپ این خبر را شتابزده قلمداد کرده است که از زمان وقوع ضرب و شتم به جانباز کرمانشاهی یک هفته می گذشت! از شهردار کرمانشاه انتظار می رود به جای توجیه موضوع و پاک کردن صورت مسئله، نظارت بیشتری به امور محوله خود داشته باشد.

ضرب و شتم جانباز هدیه شهرداری کرمانشاه بمناسبت هفته دفاع مقدس

ضرب و شتم جانباز قطع نخاعی -  هدیه شهرداری کرمانشاه بمناسبت هفته دفاع مقدس 


کرمانشاه- خبرنگار کیهان:
در پی مجروح شدن جانباز 70 درصد کرمانشاهی توسط مأمورین اجرائیات جمع کثیری از جانبازان قطع نخاع در مقابل استانداری کرمانشاه تجمع اعتراض آمیز برپا کردند.
سید درویش حسینی جانباز پاسدار 70 درصدی در گفت وگو با خبرنگار کیهان اظهار داشت: در روز بیست و یکم ماه رمضان از شهرک تعاون کرمانشاه عبور می کردم که ناگهان متوجه شدم جمعیت زیادی در خیابان اصلی راه را مسدود کردند.
وی گفت: به محض نزدیک شدن مشاهده کردم که مأموران اجرائیات یک دست فروش را مورد ضرب و شتم قرار داده و قصد دارند با زور او را با خود ببرند، بنابراین با دیدن این صحنه به آنها اعتراض کرده و گفتم شایسته نیست در روز شهادت چنین برخوردی با یک شهروند داشته باشید، که در این میان یکی از مأموران با شنیدن صدای من، به همکارش گفت که مرا هم بگیرند و چند نفر از مأموران اجرائیات به خودروام هجوم آورده و هر چه به آنها گفتم که جانباز قطع نخاع هستم هیچ کس به گفته هایم توجهی نکرد.
حسینی در ادامه گفت: مأموران بدون توجه به حرف هایم، مرا به زور از خودرو بیرون کشیده و با ضرب و شتم به داخل مینی بوس اجرائیات بردند و در وسط مینی بوس با مشت و لگد بر سر و صورتم کوبیدند که در این میان کارت شناسایی خود را بیرون آورده و گفتم که جانباز هستم و با فحاشی و توهین به من می گفتند که جانباز هستی که هستی.
حسینی گفت: با توجه به اینکه خودروام روشن بود مأمورین آن را وسط خیابان رها کردند و مرا به اداره اجرائیات برده و در اتاقی حبس کردند، و بدون توجه به خواسته ام هیچ کس به کمک نیامد و چندین ساعت مرا با چهره ای خون آلود و مجروح رها کردند و پس از اینکه یکی از مسئولان اداره اجرائیات از من امضا گرفت و از حبس خارج شدم. این در حالی بود که حتی اجازه خواندن آنچه را که امضا کردم هم به من ندادند.
این جانباز 70 درصدی کرمانشاهی در ادامه گفت: پس از رهایی از دست مأموران اجرائیات، موضوع را با بنیاد جانبازان مطرح کردم و آنها گفتند که شکایت کرده و به پزشکی قانونی مراجعه کنم و الان هم چند روزی از ماجرا می گذرد و هنوز نتیجه ای نگرفتم تا اینکه برای احقاق حقم به اتفاق تنی چند از جانبازان در مقابل استانداری کرمانشاه تجمع کردیم و تا این لحظه هیچ نتیجه ای نگرفته ایم.
وی گفت: اگر مسئولان استان حقوق تضییع شده مرا گرفتند که هیچ، در غیر این صورت به اتفاق جانبازان کرمانشاه و با امضا طوماری به دفتر مقام معظم انقلاب خواهیم رفت و از وضعیت نابسامان استان کرمانشاه شکایت خواهیم کرد


پی نوشت:

واقعا باید به شهردار محترم کرمانشاه دست مریزاد گفت از چنین هدیه ای به جامعه جانبازی آنهم در هفته دفاع مقدس

شنیدیم شهردار خواستار این شده که این اقدام به پای شهرداری نوشته نشود و طبق معمول مقصر عناصر خود سر معرفی شوند

و از سوی دیگر مسئولین اجرائیات شهرداری همچنان بر این ضرب و شتم جانباز و توهین به همه جانبازان افتخار و تاکید می کنند

هفته دفاع مقدس گرامی باد

کربلای جبهه‌ها یادش بخیر 

 

   

 

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم/ در میان لاله و گل آشیانی داشتم

گرد آن شمع طرب می سوختم پروانه وار/ پای آن سرو روان اشک روانی داشتم

آتشم بر جان ولی از شکوه لب خاموش بود/ عشق را از اشک حسرت ترجمانی داشتم

چون سرشک از شوق بودم خاکبوس در گهی/ چون غبار از شکر سر بر آستانی داشتم

در خزان با سرو و نسرینم بهاری تازه بود/ در زمین با ماه و پروین آسمانی داشتم

 

(رهی)

 

 

 علیرضا قزوه: 

 

گلواژه لبیک به لب ها حک بود
از وسعت گام ها زمین در شک بود
ای کاش در آن صبح ظفر می دیدی
خورشید به مشت عاشقان، کوچک بود 

جانبازان و معلولین جایی در شهر طلایی ندارند

گزارشی می خواندم از نشریه تایم در باره شهر اصفهان نویسنده با تمجید از این شهر آنرا "شهر طلایی ایران" نامیده است شهری که مجددا برای دیدن آن بازخواهید گشت 

 

یاد مسافرت چندی پیش خود به این شهر افتادم  

وقتی با کرایه ماشین سواری از محل اقامت خود به شوق دیدن ابنیه تاریخی و معروف شهر به میدان نقش جهان رفتم سوار بر ویلچیر از سمتی که خواستم وارد مجموعه تاریخی بشوم و یا بسمت بازار بروم بدلیل وجود پله و موانع فیزیکی موفق نشدم  

جالب اینکه در همان موقع محوطه مجموعه پایین میدان نقش جهان را داشتند بازسازی و ترمیم می کردند و دریغ از اینکه فکر کنند که شاید یک بدبخت فلک زده جانباز یا معلول ویلچیری بخواهد از این مسیر عبور کند   

اتفاقا در کنار زاینده رود و کنار پل های تاریخی آن نیز شرایط به همین منوال بود 

جالب اینکه در شهر اصفهان بدلیل پیشگامی اش در صحنه های جنگ تحمیلی تعداد قابل توجهی از جانبازان نخاعی و ویلچیری زندگی می کنند که متاسفانه وضعیت نامناسب فضای شهری باعث عدم حضور آنها در محیط شهری شده است 

نمی دانم چرا مسئولین محترم آن شهر به هیچ وجه به این فکر نمی کنند مسیر را طوری طراحی و بازسازی کنند که برای معلولین و جانبازان نیز بعنوان بخشی از افراد این جامعه قابل استفاده باشد  

 

شاید جواب قابل تامل برادر جانباز اصفهانی که  از وی سوال کردم با توجه به زندگی تعداد زیادی از جانبازان نخاعی در این شهر چرا وضعیت محیطی شهر برای استفاده معلولین و جانبازان مناسب سازی نشده است به واقع نزدیک باشد 

 

این برادر عزیز در پاسخ سوال من گفتند "بدلیل سفر خارجی‌ها به این شهر مسئولین شهر می خواهند ما در دید نباشیم" 

 

اگر هم مسئولین محترم شهر اصفهان در واقع این نیت را نداشته باشند ولی در عمل این موضوع اتفاق افتاده است. 

 

مسئولین عزیز شهر طلایی ایران اگر بفکر معلولین و جانبازان ایرانی نیستند لااقل این احتمال را بدهید که یک معلول خارجی از این شهر دیدن کند!!! 

 

مقررات جدید در رابطه با مسافرتهای هوایی توانخواهان در اروپا

مقررات جدید در رابطه با مسافرتهای هوایی توانخواهان در اتحادیه اروپا

 معلولین و جانبازان عزیز کشورمان همواره در استفاده از وسایل نقلیه عمومی دچار مشکلات عدیده‌ای بوده و هستند در سیستم های حمل و نقل عمومی زمینی (مانند اتوبوسها) که اصلا امکان استفاده درست و مناسب فراهم نیست و راه آهن که دچار عقب ماندگی ذهنی و تاریخی است .

سیستم حمل ونقل هوایی کشور که قاعدتا باید بالاترین استانداردهای روز جهان را دارا باشد نیز در رابطه با قشر معلولین و جانبازان دچار کاستی ها و نقص های فراوانی است نه امکانات مناسب فرودگاهی و نه خدمات مناسب پروازی

بارها اتفاق افتاده معلول و جانباز در حمل و نقل به هواپیما دچار آسیب شده و یا ویلچیر های آنها آسیب دیده است.

در حالیکه در بسیاری از کشورهای جهان بدلیل وجود شرایط مناسب برای معلولین در مسافرتهای هوایی معلولین استفاده از سیستم حمل و نقل هوایی را  برای مسافرت خود ترجیح می دهند. در ایران ما اما اگر معلولی بتواند با مشکلات فراوان بلیط هواپیما تهیه کند با کمال بی احترامی و به شکل بسیار بد و نادرستی سوار هواپیمایش می کنند. یک معلول نمی تواند مطمئن باشد که در سفرهای هوایی به سلامت سوار یا پیاده میشود.

این در حالی است که در دیگر کشورها بخصوص کشورهای اروپایی روز بروز سعی میشود مقررات مناسبتری برای معلولین وضع شود  نمونه آن

مقررات جدیدی است که در رابطه با مسافرتهای هوایی توانخواهان در اتحادیه اروپا وضع شده است:

انتقال مسئولیت یاری رساندن به توانخواهان از شرکتهای هواپیمایی به فرودگاه ها است

- کارمندانی که مسئولیت کمک به توانخواهان را دارا هستند می بایست دوره آموزشی ویژه ای را بگذرانند. از دیگر شرایط جدید که فرودگاه های سراسر اتحادیه اروپا از این پس مجبور به رعایت آن هستند برپا نمودن مکانهای ویژه در فرودگاه تحت عنوان "میتینگ پوینت" (محل قرار) است. توانخواهانی که جهت سوار شدن به هواپیما نیاز به یاری دارند در این مکانهای ویژه که با آرم مخصوصی (مانند شکل سمت راست) مشخص شده است با دستیاران ملاقات خواهند نمود.

- اتحادیه اروپا همچنین تاکید نموده است که هزینه استفاده از سرویس دستیاری در فرودگاه نباید به مسافر توانخواه تحمیل شود بلکه می بایست بصورت مساوی بر روی همه مسافرین تقسیم گردد".



- شرکتهای هواپیمایی موظفند که امکانات حمل سگ هایی که بصورت دستیار با توانخواهان همراهی می کنند را فراهم آورند و همچنین تا دو عدد تجهیزات کمکی مربوط به توانخواهان را بصورت رایگان حمل نمایند.

- شرکتهای هواپیمایی برای مثال مجاز نیستند که با این ادعا که ظرفیت حمل توانخواهان پر شده است از سوار شدن یک مسافر توانخواه به هواپیما جلوگیری بعمل آورند.

- اصل خبر در سایت استکهلمیان

همایش جانبازان نخاعی

همایش بزرگ جانبازان نخاعی

اولین همایش بزرگ جانبازان نخاعی تهران بزرگ

هم اندیشی در باره مسائل جانبازان نخاعی و تبین راه‌کارها

ارائه گزارش کار گروه پیگیری امور جانبازان نخاعی

جمعه ۱/۶/۱۳۸۷ ساعت ۱۰ تا ۱۴

مکان شهرک قدس (غرب) میدان صنعت خ ایران زمین خ گلستان تالار سبز

میلاد منجی عالم مبارکباد

میلاد منجی عالم امام منتظر مهدی (عج) بر همه عدالت خواهان عالم مبارک

خیل جانبازان برای یاری‌اش آماده‌اند

نیمه جانی گر بمانده آن فدای مهدی است

به همین مناسبت قطعه شعری که توسط برادر جانباز شاکری سروده شده تقدیم همه عاشقان حضرتش می کنیم

نیستم قابل ولی جانم فدای مهدی است

بهترین گلوا‍ژه شعرم بپای مهدی است

همچو موری که برد نزد سلیمان تحفه‌ای

تحفه‌ای در کف ندارم که سزای مهدی است

بلبل شوریده مست و بیقرار و خسته دل

خوشترین نغمه که خواند از برای مهدی است

افضل الاعمال شیعه انتظار حجت است

گر دلی مانده به سینه در هوای مهدی است

جمعه‌ای دیگر بسر شد شیعه مانده چشم بره

چشم بجاده دوختن کار گدای مهدی است

از فراقت همچو شمع تبدار و سوزانم بیا

هر دم این بیمار محتاج دوای مهدی است

تو کجائی؟ در مدینه یا بقیع یا کربلا

هر کجا را بنگرم یک رد پای مهدی است

کینه توزان تا بن دندان مسلح گشته‌اند

افتخار شیعیان آن ذوالفقار مهدی است

فتنه‌ها کردند به پا کو عافیت؟ یابن الحسن

منتظر هر لحظه محتاج دعای مهدی است

خیل جانبازان برای یاری‌اش آماده‌اند

نیمه جانی گر بمانده آن فدای مهدی است

پس سخن کوتاه باید یک کلام و والسلام

نیستم قابل ولی جانم فدای مهدی است

دیدار با جانبازی که هنوز هم فرمانده گردان شهادت است

گزارشی از سایت جهان نیوز

هر روز هزار تا کار داریم. از خانه به محل کار، از محل کار به محل کار دوم ، از محل کار دوم به خانه....حرص می خوریم که فلان چیز گران شده است. سر کرایه تاکسی دعوا می کنیم. عاشق می شویم. ازدواج می کنیم. برای وام گرفتن دنبال ضامن می گردیم. روزنامه می خوانیم. برای پرسپولیس و استقلال هورا می کشیم و سرو دست می شکنیم! حواسمان هست که هر وزیر کابینه با چند رای اعتماد وارد شده. قانون را رعایت می کنیم مگر دیرمان شده باشد و مجبور شویم از دست این ترافیک لعنتی ، سوار موتور شویم و ورودممنوع وارد خط ویژه شویم ویک دفعه ، یک ترمز وحشتناک! این ترمز وحشتناک همه چیز را می آورد جلوی چشمت.همه گذشته ات می آید. تصویر همه خاطرات و همه آنهایی که دوستشان داری و دوستت دارند و ...
 
گاهی این ترمز وحشتناک می شود یک دیدار با یک جانباز. فقط یک روز از سال ترمز کنی. فقط یک روز از سال همه گذشته سرزمینت بیاید جلوی چشمت. بیمارستان بقیه الله، طبقه هشتم ، بخش اعصاب و روان. مردی با آرامش قدم بر می دارد که در روزگاری که فرمانده گردان شهادت بوده ، بزرگترین فرماندهان بعثی از دست او و بسیجی های گردانش آرام و قرار نداشته اند.چرا که گردانش گردان خط‌شکن لشکر بوده و خط شکنی هم که...
 
 حکایت دیدار ما با «حاج احمد پاریاب» بیش از آن که خواندنی باشد ، دیدنی بود. فقط چند جمله ای می نویسم برای قولی که دادم...
جلو آینه اند رو یه تاقچه نمور
دو سه تا ماهی تو یه تنگ بلور
ماهی های شب عید بی گناه
یکی از یکی تکیده تر مث ماه
ماهی ها لباسشون مبدله!
پولکاشونو ببینید!تاوله
کارشون فقط نفس کشیدنه
عکس دریا تو قفس کشیدنه

دیدار با جانبازان

ایام شعبانیه و روز جانباز که میشود اولیای امر به یادشان میاد که در این مملکت مثل اینکه جانباز هم داریم . بلند میشن می‌ایند دیدار البته با یک کاروان عکاس و فیلم بردار  و حرف های کلیشه‌ای

ببینید:

- معاون اول رئیس جمهور در همایش جانبازان

لینکهای مربوطه

1- 2-

- دیدار اهالی سینما با جانبازان

لینکهای مربوطه

1- 2- 3- 4- 5-

گزارش تصویری / به مناسبت ولادت حضرت عباس (ع) و روز جانباز

1- 2- 3- 4-

- قالیباف در مراسم تجلیل از جانبازان عکاس

لینکهای مربوطه

1- 2-

جشنواره بزرگ ادبی ؛ بهترین نامه به پدر جانبازم

همیشه آرزو داشتم به تو بگویم لا لائی خس خس سینه ات چقدر برایم آرام بخش است  همیشه آرزو داشتم جای  دست و پائی که برای امنیت و آسا یش من داده ای باشم . همیشه آرزو داشتم … ولی هیچ وقت نتوانستم ،

  حالا هرچه آرزو دارم را برایت مینویسم …

پدرحکایت کن ازخمپاره های که من خواب بودم افتاد. از گونه های که من خواب بودم وتر شد. بگو چند پرستو ازپشت خاکریزها پرکشیدن …

(جانبازان پدران شرفت وغیرت ما هستن…..

پایگاه فرهنگی   دیار رنج  به منظور بزرگداشت مقام والای جانباز میلاد  ابوالفضل العباس تا هفته دفاع مقدس جشنواره بزرگ ادبی ؛

بهترین نامه به پدر جانبازم را  برگزار میکند

برای دریافت توضیحات بیشتر لطفا کلیک کنید