روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

درد امانم را بریده است

درد دل های یک جانباز شیمیایی

 

خبرگزاری فارس: ناصر افشاری، جانباز 70 درصد شیمیایی با صدای گرفته و دردناک می‌گوید: درد امانم را بریده است گرچه روزی حداقل 100 قرص می‌خورم

 

ناصر افشاری جانباز شیمیایی 70 درصد است که حدود 14 بار مجروح شده است. یک‌بار دست چپش قطع شد اما دوباره پیوند زدند و در عملیاتی‌ در سال 62 دچار موج گرفتگی نیز شد ضمن این‌که ترکش‌های زیادی از بدنش بیرون آوردند و هنوز ده‌ها ترکش در بدنش هست.
او بعد از جنگ حتی یک ساعت هم راحت نخوابیده است چرا که درد شدیدی دارد. آنقدر این درد شدید است که هنوز نمی‌داند چگونه آن را تحمل می‌کند. همیشه یک بطری نوشابه خانواده را پر از آب می‌کند و در فریزر می‌گذارد تا یخ ببندد. شب‌ها این بطری را با کِش به سینه‌اش می‌بندد تا بتواند حداقل یک ساعت بخوابد.

ادامه مطلب

 

نظرات 7 + ارسال نظر
زرین قلم شنبه 1 دی‌ماه سال 1386 ساعت 12:17 ب.ظ http://www.emamhossein.blogsky.com

یا ابصر النّاظرین
سلام علیکم
وبلاگ بسیرا بسیار عالی ای دارید ـ دستتون درد نکنه و اجرتون با اباعبد الله الحسین ـ سید الشهداء (ع) ـ مطالبتون بی نظیرند
نوشتن آنهم درباره ء از خود گذشتگان دفاع به یاد ماندنی شان ... ـ کاری زینبی است
مطلب این پست خواندنی بود و درد ناک و ......
التماس دعا
یا علی

سمیه یکشنبه 2 دی‌ماه سال 1386 ساعت 12:08 ب.ظ

سلام خوبین من که نمیتونم براتون کاری کنم فقط چند بار آیه شریفه ام یجیب ...
خوندم از خدا میخوام بهتون صبر و سلامتی و عمر با عزت بده هرچند شما اگر دنیاتون از دست دادین که ندادین ولی آخرت و دارین ما چی بگیم که نه این ور و داریم نه اون ور!
التماس دعا

طبیعت من یکشنبه 2 دی‌ماه سال 1386 ساعت 11:48 ب.ظ http://tmz.blogfa.com/

چی می شه گفت .....

داریوش احمد رضا بهمنیار جانب شنبه 8 دی‌ماه سال 1386 ساعت 11:56 ب.ظ http://www.bahmaneyar.blogfa.com

بسم الله الرحمن الرحیم

به_ ریاست محترم جمهوری جناب آقای دکتر احمدی نژاد
از_ داریوش احمد رضا بهمنیار جانباز بسیجی (پانزده درصد)
کد جانبازی 0919025421

احتراما اینجانب داریوش احمد رضا بهمنیار جانباز بسیجی که در آزادی سازی خرمشهر بر اثر اصابت گلوله کالیبر پنجاه به ران پای چپم دچار شکستگی باز ران (فمور) پا شدم به طوری که استخوان رانم تکه تکه شد و استخوان های تکه تکه شده ران پای چپم بیرون ریختند به طوری که استخوان ها را به وضوح میدیدم چرا که دچار شکستگی باز ران شدم که هفت مرتبه به زیر عمل جراحی رفتم و از لگن من استخوان برداشتند و به رانم پیوند زدند همچنین ساق پایم را سوراخ کردند تا هجده کیلو وزنه را آویزان کنند و به خاطر این موضوع زانوی پای چپم بر اثر کشیدگی وزنه ها با این که دو سال فیزیوتراپی رفتم باز هم به طور کامل خم نشد و چون دو بار لگن مرا سوراخ کردند و پلاتین چهل سانتی و پیچ و مهره را را از آنجا وارد ران پایم کردند لگن من سالی دو بار چرک میکند و از کار افتاده کامل هستم و چون در سال هزار و سیصد و شصت و یک زخمی شدم و بعد از حدود بیست سال دنبال پرونده جانبازی خودم رفتم در کمیسیون پزشکی دکترها میگویند در نامه تو نوشته اصابت گلوله به ران پای چپ و ما به لگن و ساق و زانوی تو نمیتوانیم در صد بدهیم باید همان زمان که گلوله خوردی دنبال کارت را میگرفتی و لگن و زانو و ساق پایت را در برگه ات اضافه میکردی و همچنین چون کالیبر پنجاه یک نوع ضد هوائی میباشد بر اثر برخورد به من دچار شک شدم و لکنت زبان پیدا کردم و دو دفعه که به کمیسیون پزشکی رفتم نتوانستم منظور خودم را خوب توضیح دهم چون وقت کافی به من نمیدهند و لکنت زبان شدید من نمیگذارد منظور خودم را واضح بیان کنم در حالی که آقای دکتر ایجادی رئیس کمیسیون پزشکی کل ایران به خود من گفتند طبق دستور العمل ما در کتاب کمیسیون پزشکی شکستگی معمولی ران بین ده تا بیست در صد است و شکستگی باز ران بین بیست تا سی در صد است و شکستگی باز ران و عمل های جراحی پای من از ران و لگن و ساق و زانوی من در پرونده هایم موجود است در حای که به من پانزده درصد دادند در ضمن دو دفعه در مدت زمانی دو سال از لگن من استخوان برداشتند و به ران پایم پیوند زدند که همه اینها در پرونده جانبازی من موجود است . در زمان سربازی در زمان جنگ من را معاف دائم کردند چون پنجاه و پنج در صد جانبازی به من دادند در حالی که در زمان جنگ اگر کسی از چند جا شکستگی داشته باشد یا معاف شش ماه یا معاف یک ساله یا معاف از رزم میشود در حالی که این قدر آن زمان وضع پای من خراب بود که من را معاف دائم کردند و کارت معافی من در زمان جنگ الان موجود است البته وضع پای من نسبت به آن زمان خیلی بدتر شده اگر نزدیک بیست سال دنبال پرونده جانبازی خودم نرفتم به این خاطر بود که اعتقاد داشتم من به وظیفه شرعی و ملی و اسلامی خودم عمل کردم و تکلیف الهی خودم را انجام دادم و اعتقاد داشتم که اجر خودم را نباید با رفتن به بنیاد جانبازان و گرفتن حقوق از بین ببرم ولی الان چون از کار افتاده صد در صد هستم و زن و بچه دارم که باید خرج آنها را بدهم و از لحاظ وضع مالی در وضعیت اسف باری به سر میبرم نه میتوانم کار کنم و نه حقوقی بنیاد جانبازان به من میدهد و خانواده من هم دیگر نمیتوانند کمکی به من بکنند چون وضع مالی آنها هم خوب نیست و مدتی است دچار ناراحتی روحی هم شده ام از لحاظ جسمی هم از بس دارو از قبیل آمپول های کورتون و داروهای مشابه مصرف کردم و میکنم دچار هفتاد و شش درصد پوکی استخوان شده ام و همچنین زخم معده شدید گرفته ام اگر من حدود بیست سال دیر دنبال پرونده خودم رفتم آیا باید این سرنوشت را داشته باشم که زنم بخواهد طلاق بگیرد و زندگی من از هم بپاشد الان زن و بچه ام در تبریز در خانه مادر زنم زندگی میکنند و من در کاشمر پیش پدر و مادرم زندگی میکنم چون نه میتوانم کار کنم و نه حقوقی بنیاد جانبازان به من میدهد و وضع مالی من هم بی نهایت اسف بار است تا حالا شاید بیست دفعه به بنیاد جانبازان و آقای دکتر حسین دهقان و ریاست جمهوری و بیت رهبری نامه نوشتم ولی هیچ جوابی ندادند در حالی که اگر باز هم من را به کمیسیون پزشکی بفرستند به خاطر لکنت زبانم و اینکه بیست سال پرونده ام را پیگیری نکردم همان پانزده در صد را به من بیشتر نمیدهند در حالی که همانطور که گفتم شکستگی باز ران بین بیست تا سی در صد است و من هم دچار شکستگی باز استخوان ران شده ام که لگن و زانو و ساق پا را هم باید اضافه کنند که در پرونده جانبازی من موجود است که مورد عمل جراحی قرار گرفته اند از شما آقایان محترم تمنا میکنم من را از این وضعیت فلاکت بار نجات دهید نه میتوانم در اتوبوس بنشینم و از کاشمر تا تبریز برای دیدن بچه هایم بروم نه میتوانم کار کنم و از کار افتاده کامل هستم و نه حقوقی بنیاد جانبازان به من میدهد شما را به آن خدائی که برایش نماز میخوانید قسم میدهم به من کمک کنید تا حق خودم را بگیرم با اینکه متولد تهران هستم و از کاشمر به جبهه های جنگ حق علیه باطل اعزام شدم پرونده مرا به تهران منتقل نمیکنند میگویند باید بیست و پنج در صد جانبازی داشته باشی نمیدانم شکایت خودم را به پیش چه کسی ببرم از شما تقاضای عاجزانه و عاجلانه دارم به من کمک کنید زنم میگوید پسر دایی من چهل و پنج درصد جانبازی دارد هم کار میکنند هم حقوق میگیرد تو چه طور نمیتوانی کار کنی این مسئله باعث شده زنم مرا دروغگو خطاب کند و میخواهد طلاق بگیرد تا زندگی من از هم نپاشیده شما را به خدا قسم میدهم به من کمک کنید.در ضمن یک سال است از طریق سپاه پاسداران شهرستان کاشمر ماهی یکصد هزار تومان به من حقوق میدهند که کد حقوقی ندارم و پاداش و عائله مندی هم به من نمیدهند که با وضعیت خرجی این دوره به هیچ کجای زندگی من نمیرسد شما را به خدا قسم میدهم کمکم کنید که ران و لگن و زانو و ساق پای مرا هم در نامه کمیسیون پزشکی بنویسند و پرونده جانبازی مرا به تهران ارسال کنند چون متولد تهران هستم و در آنجا بزرگ شدم و همچنین کمکم کنید حق مرا بدهند خیلی از دوستان من با وضعیت مشابه من در مجروحیت از ناحیه ران پا از چهل درصد تا شصت و پنج درصد جانبازی دارند فقط به این خاطر که همان اول مجروحیت اقدام کردند و من به خاطر این که دیر اقدام کردم به این مصیبت گرفتار شدم. شما را به آن خدائی که برایش نماز میخوانید و ناظر بر اعمال ماست مرا راهنمائی کنید که چه کار کنم و حق مرا به من برسانید نگذارید زندگی من از هم بپاشد و زنم طلاق بگیرد و بچه ام یتیم شود خدا را به عظمتش قسم میدهم شما عزیزان را و خانوادهای محترمتان را همیشه سربلند و موفق و در دنیا و آخرت رستگار گرداند. چرا که من غیر از دعا برای شما کاری از دستم برنمی آید.
کد جانبازی من 0919025421 میباشد . خداوند اجر شما را در دنیا و آخرت عنایت فرماید. خدانگهدار شما باد
داریوش احمد رضا بهمنیار _ جانباز بسیج تلفن تماس کاشمر 05328243493
آدرس _ خراسان رضوی _کاشمر _ خیابان مدرس _ مدرس 9 _ دومین کوچه سمت چپ _ پلاک 8

حسین دوشنبه 10 دی‌ماه سال 1386 ساعت 07:30 ب.ظ http://zoboni.blogfa.com

تبادل لینک؟

صدر شنبه 15 دی‌ماه سال 1386 ساعت 05:19 ب.ظ http://khodkar.blogsky.com

سلام!
فقط میشه گفت:
.....................................!
موفق باشی
صدر

پارسانیک شنبه 15 دی‌ماه سال 1386 ساعت 09:23 ب.ظ http://parsanik.wordpress.com

خدا بود و دیگر هیچ نبود !
سلام علیکم ...
.
.
.
چیزی برای گفتن نمانده ... فقط می خواستم بگم .. اشک توی چشام جمع شد !همین و بس
التماس دعا
یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد