روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

روزنوشت های جانبازی

دست نوشته های یک جانباز وبگرد

عید غدیر مبارک

 

عید سعید غدیر مبارکباد

 

 

 

رضا ایرانمنش

 

رضا ایرانمنش" در بستر بیماری

 

خبرگزاری کار:

بار دیگر نفس های مردی از تبار لاله ها به شماره افتاده است ؛ "رضا ایرانمنش" بازیگر سینما و تلویزیون و یکی از هزاران جانباز شیمیایی جنگ تحمیلی ، در پی وخامت حالش در بیمارستان بستری شد

تعداد یادگاران دفاع مقدس هر روز در حال کمتر شدن است

 

دکتر اسماعیلی در مراسم سومین روز شهادت جانباز مالک عباسی

هر مسئولی در خدمت به یادگاران دفاع مقدس کوتاهی کند ، از وصیت امام راحل سرپیچی کرده است

عضو حقوقدان شورای نگهبان گفت: مهمترین درس حوادث روزهای اخیر این است که یادگاران دفاع مقدس یکی یکی در حال شهادت هستند و با توجه به وصیت و کلام آخر حضرت امام که هشدار دادند "مبادا کاری کنید که پیشکسوتان جهاد و شهادت در پیچ و خم رندگی روزمره گم شوند"، هر مسئولی که در خدمت به ایثارگران و جانبازان دفاع مقدس کوتاهی کند از وصیت امام سرپیچی کرده است

به گزارش خبرنگار سیاسی"مهر" دکتر اسماعیلی که عصر امروز و در مراسم سومین روز شهادت جانباز شیمیایی مالک عباسی سخن می گفت افزود: صبح امروز در مراسم 11 سردار بزرگ دفاع مقدس شرکت کردیم و اکنون نیز در مراسم ترحیم قهرمان جبهه ها شرکت داریم. تعداد یادگاران دفاع مقدس هر روز در حال کمتر شدن است ، گرچه اگر تعداد آنها زیاد هم بود ، هیچ بهانه ای برای قصور خدمت به آنان و پاس نداشتن حرمت دینی و ملی این عزیزان نبود.

وی گفت: نه شهید مالک عباسی از کسی توقعی داشت و نه خیل یادگاران جنگ از کسی توقعی دارند ، اما این وظیفه ای است که بر دوش بسیاری از مسئولین مانده است. وظیفه ای که امام تا آخرین لحظات عمر شریفشان هم سفارش رسیدگی و ارادتمندی مدیران به رزمندگان دوران سخت دفاع مقدس را توصیه می کردند و از روزی انذار می دادند که این عزیزان در تنگنا و غربت با نامردیها و نامهربانی های تلخ روزگار بگذرانند و در تنهایی و تنی سرشار از درد به پیشگاه خدا بروند. لذا اگر مسئولی در خدمت و سرکشی به ایثارگران و خانواده آنان کوتاهی کند و منتظر درخواست آنان بماند به آتش دوزخ الهی خواهد سوخت.

دکتر اسماعیلی با اشاره به اینکه "هیچ ملتی نمی پذیرد که قهرمانان ملی و شجاعترین فرزندانش اینگونه غریبانه از دنیا بروند" افزود: اگر صحنه صحنه رشادتهای این شهید عزیز در تک تک عملیاتها نظیر بدر و  والفجر هشت را تعریف کنیم به یقین خیلی ها آنچه می گوییم را افسانه می خوانند و باور نمی کنند. لذا ما تا هستیم باید خدمتگزار یادگاران دفاع مقدس باشیم.

دکتر اسماعیلی با اشاره به اینکه "هیچ ملتی نمی پذیرد که قهرمانان ملی و شجاعترین فرزندانش اینگونه غریبانه از دنیا بروند" افزود: اگر صحنه صحنه رشادتهای این شهید عزیز در تک تک عملیاتها نظیر بدر و  والفجر هشت را تعریف کنیم به یقین خیلی ها آنچه می گوییم را افسانه می خوانند و باور نمی کنند. لذا ما تا هستیم باید خدمتگزار یادگاران دفاع مقدس باشیم.

عضو حقوقدان شورای نگهبان در بخش دیگری از سخنان خود به روایتی از حضرت امام حسن عسکری (ع) پرداخت و گفت: فاصله هریک از ما با مرگ به اندازه نفسی است که فرو می رود اما ممکن است بالا نیاید و لذا توجه به مرگ همواره از توصیه های ائمه معصومین سلام الله علیهما بوده است. طوری که امام یازدهم ما شیعیان در پاسخ به سوالی مرگ آسان را در قبال 3 توصیه حتمی دانسته اند. اول؛ اداء الفرایض یعنی انجام واجبات دینی است. دوم؛ واجتناب المحارم به معنی پرهیز از محرمات است و سوم نیز اکتساب المکارم یا تحصیل اخلاق نیکو و محمدی (ص) است. این سه راهکار انسان را از پل مرگ سربلند و شاد عبور می دهد.

در مراسم سومین روز شهادت این شهید بسیاری از همرزمان وی در گردان تخریب ، مسئولین لشکری و کشوری ، پرسنل نیروهای زمینی و هوایی سپاه، حفاظت بیت و حرم حضرت امام خمینی (ره) و ... حضور داشتند.

یادآور می شود جانباز شیمیایی مالک عباسی در روز عرفه دعوت حق را لبیک گفت و به خیل یارانش شهیدش همچون سردار بزرگ سپاه اسلام شهید علیرضا عاصمی پیوست. وی از فرماندهان نیروی هوایی سپاه بود و پیش از آن نیز سالها در حفاظت بیت حضرت امام با بنیانگذار جمهوری اسلامی محشور بود

مهر نیوز

 

سلام دکتر !

 

سلام دکتر !

در غوغای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم که چندی پیش به انتخاب آقای احمدی نژاد انجامید تبلیغی از دکتر قالیباف تاثیر مطلوبی در مخاطبین ایجاد می کرد.

پسری از طبقه متوسط با نگاهی جذاب و سری خمیده کل پوستر را به خود اختصاص داده بود و در کنار آن عبارت سلام دکترخودنمایی می کرد.

تقدیر آن بود که آقای احمدی نژاد خادم جمهور شود و آقای قالیباف بر مسند وی در شهرداری تکیه بزند و خادم تهران و تهرانی ها شود. حال تصمیم آقای قالیباف در مسند شهرداری مبنی بر ابلاغ بخشنامه آماده سازی و مناسب سازی فضای شهری برای معلولین و جانبازان جسمی حرکتی ناخودآگاه آن احساس خوشایند پوستر تبلیغاتی را در من ایجاد کرد تا با الهام از آن دوباره بگویم سلام دکتر!

در اینجا ضمن تحسین این اقدام شهردار محترم تهران ذکر چند نکته ضروری است:

۱-از قدیم گفته اند یک سوزن به خودت بزن یک جوالدوز به دیگران؛ تا زمانی که شهرداری تهران وزیر مجموعه هایش امکان رفت و آمد معلولین در ساختمان های خود را فراهم نکرده است نه منطقی است که این بودجه را صرف فضاهای عمومی کند و نه اصولا" می تواند توقع مشارکت و همکاری همگانی شهروندان را داشته باشد. لذا اولین گام در این راه اصلاح و مناسب سازی زیر مجموعه شهرداری تهران است.

۲-از نقش صدا و سیما در فرهنگ سازی و جذب مشارکت عمومی نباید غافل شد. اختصاص بخشی از این بودجه به آموزش و تبلیغات تلویزیونی و حمایت از ساخت مجموعه های مستند و ... می تواند کمک شایانی به موفقیت این برنامه بنماید.

۳-تشویق سازمان ها و ادارات و مراجعی که به وظایف قانونی خود عمل کرده اند و شهروند مداری را در عمل اجرا کرده اند نیز می تواند موثر باشد. تشویق مهندسین ناظر، شرکت های پیمانکاری و مدیران و کارمندان دلسوز در این عرصه مثال خوبی برای تشویق شهروندان نمونه است. برای مثال وزارت ارتباطات و زیرمجموعه های آن از سالها پیش اساسا" این مشکل را حل کرده اند، لذا شما کمتر دفتر پستی یا مخابراتی را پیدا می کنید که امکان رفت و آمد معلولین در آنها مقدور نباشد.

 

می توان بودجه عظیمی صرف مناسب سازی کرد اما عملا" مشکلی از معلولین حل نکرد.لذا توجه به بحث کیفیت و رعایت اصول مهندسی و استانداردها در تخصیص و هزینه کردن حتما"  و حتما" و حتما" باید مورد توجه قرار گیرد

 

۴-معمولا" در این گونه مواقع که سفره ای پهن می شود میهمان ناخوانده زیاد است. طبیعی است که از فردا تمام سازمان ها و ارگان ها می خواهند کمبودها و کسری های خود را از این بودجه تامین کنند و حقی برای خود از آ ن قائل شوند. لذا باید تدابیری اندیشید تا از تبدیل شدن این برنامه به گوشت قربانی ممانعت کرد. بسیاری از سازمان ها و ادارات از ادای حق مسلم و قانونی معلولین طی سالهای گذشته اجتناب کرده اند و آنها را در فشار و سختی و رنج قرار داده اند. حالا لازم است جبران مافات را از کیسه خود انجام دهند نه از بودجه شهرداری؛  لذا این بودجه باید صرف فضاهای عمومی که متولی آن صرفا شهرداری تهران است بشود و اصلاح دیگر بخش ها به عهده خود آنان واگذار گردد.

۵-بر فرض مناسب سازی فضاهای شهری؛ لزوما" تمام مشکلات رفت و آمد معلولین مرتفع نخواهد شد. زیرا بخش زیادی از مشکلات لزوما" با پول حل نمی شود. زمانی که تمام یا قریب به اتفاق دفاتر ثبت اسناد، ازدواج و طلاق ، مطب پزشکان و دندانپزشکان ، مؤسسات آموزش خصوصی مانند آموزشگاه های زبان و کنکور و فنی و حرفه ای در طبقات دوم به بالا یا زیرزمین ها تاسیس شده اند و اقدامی برای تسهیل رفت و آمد معلولین انجام نمی دهند؛ فقط اجرای قانون و اخطاریه قانونی می تواند راهگشا باشد. موضوع زمانی جالبتر می شود که می بینیم تمام مشاغل فوق الذکر از مشاغل پردرآمد جامعه هستند و هرگز هزینه و فشارزیادی برای تطبیق خود با قانون و حقوق و نیازهای معلولین متحمل نخواهند شد. از طرفی دیگر دریافت پروانه کسب و نظارت بر کار آنها در مرحله ای صرفا" به شهرداری تهران باز می گردد که اهرم مناسبی برای اجرای قوانین خاموش می باشد.

۶- می توان بودجه عظیمی صرف مناسب سازی کرد اما عملا" مشکلی از معلولین حل نکرد. چگونه؟! زمانی که شیب 65 درجه غیراستاندارد بسازید همان هزینه شیب 20 درجه یا 45 درجه را کرده اید با این تفاوت که دیگر معلولی نمی تواند از روی شیب 65 درجه عبور کند. به شما قول می دهم در چنین شرایطی آدم سالم هم ترجیح می دهد از روی پله ها حرکت کند. یا مثلا" تاسیس یا نصب آسانسوری که ویلچر از آن رد نشود یا در آن جا نگیرد فقط اسما" مناسب سازی است. لذا توجه به بحث کیفیت و رعایت اصول مهندسی و استانداردها در تخصیص و هزینه کردن حتما"  و حتما" و حتما" باید مورد توجه قرار گیرد.

۷-حمایت از تشکیلاتی نظارتی متشکل از جانبازان و معلولین برای نظارت بر صحت برنامه ریزی ، اولویت بندی، جهت گیری و هزینه ها و کیفیت کار در قالب ستاد موضوع مصوبه یا NGO می تواند مد نظر آقای دکتر وشهرداری تهران قرار گیرد.

 

 در آخر باز دوباره می گویم سلام دکتر و موفق باشی!

قانون استفساریه قانون اصلاح نحوه بازنشستگی جانبازان و معلولان اب

 

قانون استفساریه قانون اصلاح نحوه بازنشستگی جانبازان و معلولان ابلاغ شد

خبرگزاری فارس:محمود احمدی‌نژاد قانون استفساریه قانون اصلاح نحوه بازنشستگی

جانبازان و معلولان را برای اجرا به سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور ابلاغ کرد

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از دبیرخانه شورای اطلاع رسانی دولت،‌ قانون استفساریه تبصره (6) ماده واحده قانون اصلاح قانون نحوه بازنشستگی جانبازان انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی و معلولان عادی و شاغلین مشاغل سخت و زیان آور مصوب 1367در جلسه علنی 22 آذر ماه مجلس شورای اسلامی تصویب و به تایید شورای نگهبان رسیده بود که در ابلاغ شماره 63179 رئیس جمهور برای اجرا ابلاغ شد.
بر اساس ماده واحده این استفساریه آمده بود: آیا کارگران جانباز و آزاده شاغل در کارخانجات، کارگاه‌ها،‌ شرکت‌های خصوصی،شرکت‌های غیر دولتی و دستگاه‌هایی که شمول قانون بر آن ها مستلزم ذکر نام است،مشمول مفاد تبصره (6) ذیل ماده واحده قانون، اصلاح قانون نحوه بازنشستگی جانبازان انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی و معلولین عادی و شاغلین مشاغل سخت و زیان آور مصوب سال 1367می‌باشند یا خیر ؟که این شمول مورد موافقت نمایندگان مورد تایید قرار گرفته بود .
تاکنون کارکنان دستگاه‌های دولتی ( کارکنانی که دارای معلولیت و یا جانبازی هستند ) می‌توانستند با شرایطی از بازنشستگی پیش از موعد استفاده کنند یعنی به نسبت درصد از کار افتادگی و یا درصد جانبازی خودشان، براساس جدول تعریف شده‌ای از سنوات ارفاقی برخوردار شده و زودتر بازنشسته شوند که در آن قانون کارگران مشمول قانون کار حذف شده بودند که با ابلاغ احمدی‌نژاد این تبعیض مرتفع شده و قانون نحوه بازنشستگی جانبازان انقلاب و جنگ تحمیلی شامل کارگران جانباز و آزاده شاغل در کارگاه‌های غیر دولتی نیز‌ می‌شود
.

 

دیداررئیس جمهور باخانواده های شهدا وایثارگر ان

 

دیداررئیس جمهور باخانواده های شهدا وایثارگران

 

 

 

 

 

لینک ها

مهر۱ - مهر۲ -- فارس

 

 

ابلاغیه اخیر دولت در رابطه با جانبازان و معلولین

 

بخشهایی از ابلاغیه دولت به دستگاهها و نهادهای دولتی

 

ماده ‪ - ۳۶‬به سازمان بهزیستی کشور اجازه داده می‌شود از محل اعتبار برنامه توانبخشی به منظور حمایت و نگهداری از معلولان ضایعات نخاعی تحت نظر خانواده نسبت به برقراری حق پرستاری برای خانواده این گونه معلولان تا سقف هزینه سرانه نگهداری معلولان در مراکز ضایعات نخاعی اقدام لازم به عمل آورد.

آیین نامه اجرایی این ماده به پیشنهاد مشترک سازمان مدیریت و برنامه- ریزی کشور و وزارت رفاه و تامین اجتماعی تهیه و به تصویب هیات وزیران خواهد رسید.

ماده ‪ - ۳۹‬حقوق و مزایای حالت اشتغال، بازنشستگی و وظیفه و مستمری مستخدمان جانباز اعم از لشکری و کشوری که بر اساس قوانین و مقررات مربوط از کار افتاده کلی شناخته می‌شوند، با رعایت قانون حالت اشتغال توسط دستگاه ذی ربط تعیین و پرداخت خواهد شد.

دستگاهها مکلف‌اند تمام مزایای رفاهی و خدماتی که برای سایر پرسنل خود منظور می‌کنند به مستخدمان جانباز فوق‌الذکر نیز اعطا کنند

ماده ‪ - ۴۱‬هر نوع بکارگیری افراد بازنشسته در وزاتخانه‌ها، موسسات دولتی و تمام دستگاههای موضوع ماده ‪ ۱۶۰‬قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و موسسات و نهادهای عمومی غیردولتی و موسسات شرکتهای وابسته و تا به آنها و هر دستگاهی که به نحوی از آنجا از بودجه کل کشور استفاده می‌کند، جز با تصویب هیات وزیران تحت هر عنوان ممنوع است (ایثارگران تا قبل از ‪ ۳۰‬سال خدمت از حکم این ماده مستثنا هستند)
تمام قوانین عام و خاص مغایر با این ماده ملغی‌الاثر است.

ماده ‪ - ۴۲‬دستگاههای اجرایی مکلف‌اند در هر مرحله از جذب نیز حداقل ‪۲۰‬ درصد از ردیفهای استخدامی که مجوز آن را دریافت کرده‌اند، به ایثارگران واجد شرایط اختصاص دهند و گزارش آن را به سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور ارسال کنند.

سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور مکلف است در صدور مجوزهای استخدامی سهمیه فوق‌الذکر و همچنین سهمیه استخدام ‪ ۳‬درصد واجد شرایط معلولان را رعایت کند.

ماده ‪ - ۴۸‬تمام وزارتخانه‌ها، موسسات دولتی و شرکتهای دولتی، سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و تمام سازمانها و شرکتهایی که به نحوی از انحا از بودجه عمومی دولت استفاده می‌کنند و نیز تمام موسسات و شرکتهایی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر نام است، مکلف‌اند یکی از فرزندان کارکنان شهید، جانباز ‪ ۲۵‬درصد به بالا و آزاد (اعم از شاغل، فوت شده یا از کار افتاده) را که واجد شرایط عمومی استخدام هستند علاوه بر سهمیه استخدامی ایثارگران در همان دستگاه استخدام کنند.

منبع : ایرنا

 

 

یکی از اهالی کوچه غربت در آستانه پرواز

 

این چکاوک آواز وداع سر داده است ، دعا کنید از ما نگریزد

خبرگزاری مهر - گروه دفاع مقدس : مالک عباسی جانباز شیمیایی دوران دفاع مقدس که تصاویری از او چندی پیش در گزارش‌های تصویری «کوچه غربت - پلاک 5»منتشر شد ، هم اکنون بار بربسته و عزم سفر کرده است. می‌گویند می‌خواهد برود . بیایید دعا کنیم خداوند ما را از برکت حضورش محروم نکند. دعا کنیم بماند .

به گزارش گروه دفاع مقدس خبرگزاری مهر مالک عباسی جانباز شیمیایی دوران دفاع مقدس که در پی وخامت حالش در بیمارستان بستری شده بود ، پیش از ظهر امروز به حال اغما رفت

می دانم که زبان حال برادر جانبازم اینست:

مرا بالی است از پرواز مانده

قدمهایی در آغاز مانده

شهیدان دستهایم را بگیرید

منم همراه از ره بازمانده

(شعر از سید عبداله حسینی)

اما دست دعا بر می داریم و می گویم:

خدایا این لاله سرخ ما را پرپر مکن

الهی آمین

 

حکایت نان خورها و نان آورها

 

 

حکایت نان خورها و نان آورها

یادداشت روز کیهان

به قلم برادر جانباز قدرت اله رحمانی

دعوای دوران سازندگی دعوای «توسعه - عدالت» بود. توسعه گرایان - که برمصدر امور بودند- ثروت آفرینی را وظیفه خود می انگاشتند و ظهور نسل جدید ثروتمندان را نتیجه طبیعی ثروت آفرینی. می گفتند نگران فقرا نباید بود. دوران فربهی فقیران هم خواهد رسید ظاهراً قرار بود وقتی ثروتمندان سیر شدند از سرریز ثروتشان، تهیدستان نیز ارتزاق کنند و کم کم پا بگیرند. می گفتند حالا وقت عدالت ورزی نیست. چیزی نداریم که به عدالت تقسیم کنیم. ما فقط به تولید ثروت می اندیشیم و بس...


و چنین شد که مصیبت های توسعه بدون عدالت به سرعت دامن دولت و ملت را گرفت. ویژه خواری متنفذان و - به تعبیر رهبر معظم انقلاب- «دست و پاداران» رسم رایج شد. سالاری سرمایه و پول و پارتی برگشت. طبقه جدید سرمایه داران شکل گرفت و شکاف فقیر و غنی به دره ای عمیق و پرنشدنی مبدل گشت. قبح طبقاتی کردن جامعه که فرو ریخت سبک زندگی دولتمردان هم عوض شد تا دیگر تافته جدا بافتگی عیب و عار نباشد. اشرافی گری و تجمل پرستی- که از برکت ساده زیستی سردمداران انقلاب از جامعه رخت بربسته بود- اعاده شد و یکسره بر یک رنگی مردم و مسئولان خط بطلان کشید تا آنجا که امیر عدالت پیشه انقلاب در ملاء عام بر سر کارگزارانش فریاد برآورد:

«من و شما همان طلبه یا معلم پیش از انقلابیم. یکی از شماها معلم بود. یکی دانشجو بود. یکی طلبه بود. یکی منبری بود. همه مان اینطوری بودیم. اما حالا مثل عروسی اشراف عروسی بگیریم. مثل خانه اشراف خانه درست کنیم. مثل حرکت اشراف در خیابان ها حرکت کنیم. اشراف مگر چگونه بودند؟ چون آنها فقط ریش شان تراشیده بود ولی ما ریش مان را گذاشته ایم، همین کافی است!؟... اندازه نگه دارید. دولت مخارجش زیاد و سنگین است. اگر مبلغی از مخارج دولت عبارت از تغییر دکوراسیون اتاق مدیر کل و معاون وزیر و وزیر و فلان مسئول قضایی و فلان مسئول در بخش های گوناگون دیگر باشد، این جرم و خطا است... برای این کارها حد بگذارید. دستگاه ها باید بخشنامه کنند و در مورد این تغییر دکوراسیون ها و تغییر خانه ها و خرج های اضافی حدی معین بکنند... گاهی از جاهایی گزارش های نومیدکننده ای می رسد و در برخی موارد انسان واقعاً عرق شرم بر پیشانی اش می نشیند. سؤال می کنیم که چرا ماشین لوکس و نو و مدل بالا؟ می گویند اشکال امنیتی داریم! چه اشکال امنیتی!؟ آقایان مسئول در شورای امنیت کشور یا جاهای دیگر بنشینند معین کنند و مسئله را در جایی ببرند، من هم اگر باید دخالت کنم، بگویید در جایی دخالت کنم. این چه وضعی است که همین طور بی حساب و کتاب جلوی هر وزارتخانه و اداره ای ده ها ماشین به رنگ های گوناگون متعلق به مسئولان آن جا به چشم می خورد!؟ چه کسی چنین چیزی را گفته است؟... به حد ضرورت اکتفا کنید و اندازه نگه دارید. اینها ما را از مردم دور می کند». (رهبر معظم انقلاب - دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام- 23/5/70).


به تاریخ این سخنرانی تکان دهنده دقت کنید! این همه اشرافیت و طاغوتی گری در مدت زمانی کمتر از 2 سال در لایه هایی از نظام پدید آمد و اعتماد مردم را متزلزل کرد. از این دست سخنان عتاب آلود در ماه ها و سال های بعد باز هم از لسان رهبر انقلاب صادر شد اما این رویه مشئوم و فساد انگیز همچنان ادامه یافت تا دولتمردان بیش از پیش از مردم دور شوند. در چنین وضعی توجه جدی دولتیان به مقوله عدالت اجتماعی و معیشت طبقات پائین دست جامعه به شوخی شبیه بود. رهبر انقلاب به کرات توسعه گرایان دولتمند را به تأمین عدالت اجتماعی و توجه به طبقات محروم توصیه کردند اما... آنچه البته به جایی نرسید فریاد عدالت بود. عدالت در دولت سازندگی غریب ماند چون عدالت طلبان نقش چندانی در دولت نداشتند و معلوم بود که در کشمکش نابرابر «توسعه- عدالت» این مردم معیشت طلب تشنه عدالتند که بازنده اصلی خواهند بود.

دوم خرداد ...76 و باز عدالت، عزیز نشد. در بازی دموکراسی باز هم سر عدالت بی کلاه ماند. دوم خرداد مبدل شد به میدان کارزاری نابرابر میان نان خورها و نان آورها. نان آوران در اقلیت بودند. هرنان آوری که فقط یک رأی داشت، 3-4 نان خور بر سر سفره داشت که از قضا آنها هم حق رأی داشتند و احیاناً رأیی خلاف رأی نان آور. چنین بود که خیل لشکر نان خورهای آزادی طلب به آسانی بر جمعیت کم شمار نان آوران معیشت گرا غلبه کرد و خاتمی رئیس جمهور شد.


گذشت و گذشت تا رسید به دوم خرداد ...76 و باز عدالت، عزیز نشد. در بازی دموکراسی باز هم سر عدالت بی کلاه ماند. دوم خرداد مبدل شد به میدان کارزاری نابرابر میان نان خورها و نان آورها. نان آوران در اقلیت بودند. هرنان آوری که فقط یک رأی داشت، 3-4 نان خور بر سر سفره داشت که از قضا آنها هم حق رأی داشتند و احیاناً رأیی خلاف رأی نان آور. چنین بود که خیل لشکر نان خورهای آزادی طلب به آسانی بر جمعیت کم شمار نان آوران معیشت گرا غلبه کرد و خاتمی رئیس جمهور شد؛ مردی که دغدغه های جوانان فارغ از غم نان را فریاد کرده بود. در اوضاع و احوال خاص جامعه ایرانی اواسط دهه هفتاد «آقای خاتمی بالاخره یک چهره جدیدی بود. تعابیر و واژه هایی که او به کار می برد جوان پسند بود. ما یک کشور جوانی هستیم و غالب رای دهندگان ما جوان هستند. ]در آن مقطع[ ما چقدر جوان 15 تا 30 ساله داشتیم. اینها ادبیات جدیدی را می پسندیدند؛ جامعه مدنی، اصلاحات، آزادی و امثال این ها، واژه هایی است که برای جوانان جذابیت دارد... بالاخره این بگیر و ببندها -حتی اگر قانونی هم باشد- با مزاج جوان ها جور در نمی آید. ولی آن مشکلات اصلی و اساسی مردم ارتباط خیلی مستقیمی با قشر جوان ندارد. گرانی و تورم را چه کسی لمس می کند؟ فشارش به چه کسی می آید؟ به پدر خانواده. قشر جوان مستقیماً این فشار را لمس نمی کند. غذا و لباس و استراحت و مکان زندگی اش را پدر تأمین می کند. این گرفتاری ها مال او نیست. او آزادی می خواهد. گرانی روی دوش پدرها و مادرها سنگینی می کند ولی تصمیم گیر و صاحب رأی ]در انتخابات[ بچه ها هستند...» (حجت الاسلام والمسلمین ناطق نوری- مصاحبه با کیهان- 27/11/79).


با رأی «بچه های نان خور» دعوای«توسعه - عدالت» 8 سال دیگر دوام یافت. این بار اما طایفه دیگری از توسعه گرایان بر سریر قدرت بودند؛ طالبان توسعه سیاسی. چنین شد که بازار روزنامه بازی و حزب سازی و قیل و قال سیاسی گرمی گرفت و در این گرماگرم، همان رندان نوکیسه دوران سازندگی، به موازات توسعه سیاسی دولت اصلاحات، به توسعه طول و عرض خود در اقتصاد بیمار کشور کمر همت بستند. بلعیدن تسهیلات بانکی، خریدن شرکت های سودآور دولتی، ثبت کردن شرکت های دولتی- نفتی، انعقاد قراردادهای نفتی و گازی نان و آب دار آن هم دور از چشم اغیار (یعنی نمایندگان مردم در مجلس)- به رغم شبهه مخالفت با قانون اساسی- و دامن گستری قاچاق ارز و کالا از مبادی قانونی و غیر قانونی، همه و همه در عصر توسعه سیاسی توسعه یافت تا به جای توسعه رفاه و معیشت ملت، اسباب توسعه یافتگی «طبقه جدید» تمهید شود.


این یک روی سکه عصر اصلاحات بود. روی دیگر، آبستن حوادث دیگری بود؛ «بچه های نان خور» بزرگ می شدند و کم کم عزم برخاستن از سر سفره پدر می کردند. سودای استقلال و گرفتن سامان و یافتن کسب و کار، دغدغه اول «بچه های دوم خرداد» شده بود. عدالت رنجور بتدریج رنگ و رو می گرفت. انگار خروج از آشیانه عزلت را اراده کرده بود. در روزهای منتهی به ایام انتخابات 84 همه چیز از بیرون شدن عدالت از حصار غربت حکایت می کند. «بچه های صاحب رأی» آفریننده دوم خرداد همچنان جمعیت غالب و تعیین کننده سرنوشت کشورند. با این تفاوت که حالا دیگر «نان خور» نیستند. به سن نان آوری رسیده اند. مزه آزادی های دوم خردادی را هم چشیده اند، اما اکنون لنگ معیشت اند و عطشناک عدالت.

خاتمی و احمدی نژاد هر دو بر آمده از آراء همان «بچه ها»یی هستند که - به قول رقیب خاتمی در دوم خرداد 76- آرزومند آزادی بودند و بی خیال عدالت، و در سوم تیر 84 به هیئت عصیانگران علیه اشرافیت و تبختر و تبعیض و فساد و فاصله طبقاتی درآمدند.  همان بچه ها، امروز همدست و هم داستان با پدران، صندوق ها را از دغدغه معیشت پر کردند تا سرانجام پس از سالها کشمکش، عدالت در صدر نشیند و عدالت پیشگان عزیز شوند...

آری، خاتمی و احمدی نژاد هر دو بر آمده از آراء همان «بچه ها»یی هستند که - به قول رقیب خاتمی در دوم خرداد 76- آرزومند آزادی بودند و بی خیال عدالت، و در سوم تیر 84 به هیئت عصیانگران علیه اشرافیت و تبختر و تبعیض و فساد و فاصله طبقاتی درآمدند. بچه های پرشمار آن روز از سرسفره پدران بر سر صندوق ها رفتند تا در جدال نابرابر «نان خور- نان آور» پدران کم شمار خود را در بازی دموکراسی مغلوب کنند. همان بچه ها، امروز همدست و هم داستان با پدران، صندوق ها را از دغدغه معیشت پر کردند تا سرانجام پس از سالها کشمکش، عدالت در صدر نشیند و عدالت پیشگان عزیز شوند...



جامعه شناسی توسعه می گوید: توسعه سیاسی و گسترش مشارکت عمومی موکول به تحقق توسعه اقتصادی و به تبع آن حصول حدی از رفاه عمومی است آنچنان که آحاد جامعه برخوردار از اولیات زندگی باشند. در فرآیند توسعه عمومی، رشد شهرنشینی به توسعه آموزش و پرورش می انجامد و توسعه آموزشی به نوبه خود توسعه ارتباطات را در پی می آورد و آنگاه که در سایه توسعه همه جانبه اقتصادی و اجتماعی، جمعیت عمده جامعه در قالب طبقه موسوم به «طبقه متوسط شهری» شکل گرفت و حد پذیرفته شده ای از رفاه ملی تامین شد، جامعه مستعد مشارکت مفید و مؤثر سیاسی خواهد شد.


فرآیند توسعه اقتصادی در ایران پس از دفاع مقدس در بستری از نابسامانی های اجتماعی کلید خورد. در آن دوران، ملغمه ای از محدودیت های اجتماعی- اعم از خواسته و ناخواسته و صحیح و ناصحیح- بخش مهمی از واقعیت های جامعه ایرانی در فصل آغازین توسعه کشور را تشکیل می داد. قشر جوان جامعه که از نظر تعداد بر سایر طبقات سنی غلبه داشت، بطور طبیعی این محدودیت ها را برنمی تافت و در یک واکنش تاریخی به محدودیت های پیش گفته، آزادی های بیشتر اجتماعی را طلب کرد و دوم خرداد را آفرید. شعار توسعه سیاسی و آزادی های اجتماعی در حالی رأی آورد که جامعه هنوز با فقر دست به گریبان بود و چرخ معیشت و آموزش و بهداشت و درمان خیل عظیمی از مردم لنگ می زد.

اگر در پایان دوره دولت عدالت، جوان یاسوجی و ایلامی و بوشهری- که امروز از بیکاری فغان سر داده است- با گردنی برافراشته از کرامت انسانی سخن بگوید و حرمت و حقوق شهروندی را مطالبه کند، اهداف احمدی نژاد به تمامه صورت تحقق گرفته است. توفیق دولت عدالت در پایان دادن به مطالبات مردم نیست، در تغییر ماهوی خواسته هاست. در آن صورت وانهادن قدرت به منتخب پس از خود- ولو پس از 4 سال و نه 8 سال- عین پیروزی است

اگر نرم های پذیرفته شده جامعه شناسی جدید ملاک ارزیابی تحولات سیاسی و اجتماعی باشد، باید از پس دولت هاشمی، دولت احمدی نژاد سر بر می آورد، نه دولت خاتمی. از این رو دولت اصلاحات را- جسارتاً- باید دولت نابجا و زاید به حساب آورد. جامعه ایرانی اکنون در مرحله ماقبل دوم خرداد است؛ جامعه ای در حال توسعه، مستعد پیشرفت و طالب عدالت اجتماعی. اگر توزیع عادلانه فرصت و ثروت میان آحاد ایرانیان دستور کار باشد و عملیات پر کردن شکاف فقیر و غنی چنان شتاب بگیرد که پس از 4 سال پسوند «محروم»- آنچنان که احمدی نژاد آرزو کرده است- از نام مناطق ایران زمین زدوده شود و در یک کلام، اگر «دولت عدالت» چنان مشی کند که در پایان ماموریتش هیچ کس در هیچ گوشه ای از این سرزمین ثروتمند درمانده اولیات زندگی نباشد، آنگاه نوبت به «دولت کرامت» خواهد رسید. اگر در پایان دوره دولت عدالت، جوان یاسوجی و ایلامی و بوشهری- که امروز از بیکاری فغان سر داده است- با گردنی برافراشته از کرامت انسانی سخن بگوید و حرمت و حقوق شهروندی را مطالبه کند، اهداف احمدی نژاد به تمامه صورت تحقق گرفته است. توفیق دولت عدالت در پایان دادن به مطالبات مردم نیست، در تغییر ماهوی خواسته هاست. در آن صورت وانهادن قدرت به منتخب پس از خود- ولو پس از 4 سال و نه 8 سال- عین پیروزی است.
قدرت الله رحمانی

انتصاب معاون کل بنیاد شهید و امور ایثارگران

طی حکمی از سوی معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران: محسن انصاری معاون کل بنیاد شهید و امور ایثارگران شد

محسن انصاری

به گزارش سایت ایثار سردار محسن انصاری از سوی دکتر دهقان بسمت معاون کل بنیاد شهید و امور ایثارگران منصوب شد.

سردار انصاری پیش از این معاون راهنمایی و رانندگی  نیروی انتظامی بوده اند.

برای ایشان آرزوی موفقیت داریم و امیدواریم که در سمت جدید بتوانند رضایت قشر ایثارگران جامعه را جلب کنند که یقینا رضایت خداوند نیز در آنست.