بنیاد شهید و امور ایثارگران از 150 جانباز شیمیایی با ضایعه چشمی شدید دعوت کرد که به مشهد بیایند و در طرح پایش سلامت - طرحی که با تاخیر 10 ساله اجرا می شد - شرکت کنند. از سراسر کشور آمده بودند، با خانواده هایشان، از استان فارس، ایلام، کرمان، اصفهان، خوزستان، گیلان، مازندران و... در یکی از سالن های هتل، تحت معاینات پوست و چشم قرار می گرفتند. در چهره هیچ کدام شان اثری از خوشحالی نبود. خوشحالی از اینکه چند روزی را در بهترین هتل شهر اقامت می کنند. اما وقتی شنیدند که حرم امام رضا (ع) را برایشان قرق کرده اند از آن معدود لحظاتی بود که برق شادی در چشم هایشان جرقه زد. آنها بودند و یک ضریح که انگشتان دست های ملتمسشان را به پنجره هایش حلقه کنند و اشک بریزند و سلامتی بطلبند که 25 سال از آنها دریغ شد...
330 حمله شیمیایی عراق به 500 نقطه از خاک ایران 100 هزار جانباز شیمیایی برجا گذاشت. مردان و زنانی که امروز پا به 40 سالگی گذاشته اند. معدودی از آنها جوان ترند چون در سال های جنگ، کودکی بیش نبودند. اما آنها که در دهه 60، در آستانه جوانی و نوجوانی بودند اکنون به میانه سن رسیده اند. چهره ها یشان پیرتر از سن شان می نماید و ویژگی های مشترک بسیار دارند. سرفه های سخت و خشک و مکرر که از ریه های ملتهب و مسموم بر می آید، خشکی و خارش پوست که در شش ماه دوم سال شدت می گیرد، آبریزش چشم که به کم بینایی و نابینایی ختم خواهد شد و... مهم است که در اثنای کدام عملیات و چه روزی و چه سالی شیمیایی شده اند؟ سال 1359، سال 1366، سال 1367، روز 27 اسفند، روز 7 تیر، منطقه گیلانغرب، منطقه خیبر، عملیات والفجر 8، عملیات کربلای 5... هم اکنون پژوهشکده مهندسی علوم پزشکی جانبازان نام 55 هزار جانباز شیمیایی را به ثبت رسانده در حالی که پیش بینی می شود فهرست بنیاد شهید و امور ایثارگران طویل تر باشد. همچنین به گفته دکتر حسن عراقی زاده - معاون بهداشت و درمان بنیاد شهید و امور ایثارگران - هم اکنون حدود هشت هزار نفر از جانبازان شیمیایی در وضعیت شدید قرار دارند. یادآوری تعداد جانبازان شیمیایی شدید در سال 1381 - 1100 نفر - هشداری است به این واقعیت که تعداد جانبازان شیمیایی شدید هر سال با سرعتی بیشتر از قدم های مسوولان رو به افزایش است
سیستم حمل و نقل هوایی در سطح جهانی بدلیل بکارگیری استانداردهای سطح بالا ایمنترین و راحتترین وسیله حمل و نقل محسوب می شود.
رعایت استاندارهای ویژه برای افراد معلول و کوتاه تر بودن زمان مسافرت؛ این سیستم حمل و نقل را به وسیله مناسبی برای این قشر مبدل کرده است.(البته بدون نظر گرفتن قیمت آن)
اما بنظر می رسد سیستم سفر هواپیمایی کشور عزیز ما در خدمت رسانی به جامعه معلولین و جانبازان بسیار ناکارآمد و در برخی موارد با بی مسئولیتی عمل می کند
شرکت های مسافرتی هوایی ایرانی بنظر می رسد در برابر پولی که می گیرند نمی خواهند خدمات مناسبی برای مسافران معلول و از کارافتاده حداقل نزدیک به سطح استاندارهای جهانی ارائه نمایند.
عدم دقت در حفظ و نگهداری صندلی چرخدار (ویلچیر) ؛ عدم وسیله مناسب حمل معلول؛ عدم آموزش صحیح حمل معلول به کارکنان و ......
واقعیت اینست که اگر تعداد معلولین و جانبازان در یک سفر از دو سه نفر پیشتر شود پرواز مربوطه فشل می شود.
جالب اینکه در این پروازها درحالیکه چند نفر از کارکنان خدمات ویژه بی سیم بدست و بدون بیسیم به هواپیما می ریزند و دائم با بیسیم دستور می دهند و دستور می گیرند تنها یک نفر به کار جابجایی اقدام می کند.
متاسفانه شرکتهای هواپیمایی به اعتراضات گاه و بیگاه معلولین و جانبازان هیچ گوته وقعی نمی نهند.
پای ما کوتاه و مسئولین هواپیمایی بر نخیل
چند روزی است یکی از دوستان که جانباز شیمیایی هست (و دانشجوی همان دانشگاه ما البته) حسابی حالش به هم ریخته و... یک هفته گذشت تا تازه ما را خبر کرد نامرد...! همیشه همینطوری بوده...
دو سه روزی است که روزها و شبهایمان حال و هوای جبهه گرفته... شبها تا صبح راه می رود این آقا مططفای ما... ده شب است نخوابیده... شب تا صبح ناله... داد می زند... از درد... درد... درد... هی می گوید... هی می گوید...
خوش به حالتان شهدا... خوش به حالتان شهدا... خوش به حالتان شهدا...
خیلی جانسوز است... باید ببینید... بارها گریه ام گرفته این دو سه روز... آدم باشد... ببیند... کاری هم از دستش بر نیاید... کاری از دست هیچکس بر نیاید... قرص، آمپول،... مسکّن هایی که برای ۱۲ ساعت اثر دارد، یک ساعت هم دوام نمی آورد و باز هم ناله... درد... درد... درد... دیشب حرفی زد که خیلی حسودی ام شد بهش... می گفت چقدر کیف دارد این دردها! نمی توانستم جلوی اشکهایم را بگیرم...
گفتم کاری که از دستم بر نمی آید... یه جایی هم خوانده بودم که خودشان گفته اند: هر جا ذکر ما باشد، همانجا حرم ماست...
به خدا همه چیز یکدفعه خورد به کله ام... یا ضامن آهو... مگر توی این وبلاگ، وبلاگ چقدر سنگ صبور سفید... روی سنگفرشهای حرم... غیر از ذکر شما چیز دیگری هم بوده؟! اینجا حرم شما نیست...؟!
گفتم می روم، دخیل می بندم به سنگفرش حرم... (sangfarsheharam.blogfa.com)...!
از آقا هم توقع دارم بالاخره بعد از این همه مدت...
آقا جان... یا ضامن آهو...! پشت پنجره فولاد نیستم... اما روی سنگفرشهای حرم نشستم...
دوستان هم دعا کنند جای دوری نمی رود!...
به دوستان صدا و سیمایی یاد آور می شوم ایثارگران به برنامه ها و روند کاری بنیاد شهید و امور ایثارگران انتقاد و اعتراض جدی دارند
هرچند گوش شنوایی نه درمجلس و نه در رسانه ملی نمی یابند |
شاید برای صدا و سیما این مهم باشد که نخواهد ارزش و اعتباری را که ازرهگذر یک برنامه چالشی وانتقادی کسب کرده به این سادگی با تبدیل آن به یک برنامه متکلم وحده و رپرتاژ تبلیغاتی از دست بدهد |
حداد عادل در همایش معتمدین معین ایثارگر | |
راه اصلاح لایحه جامع خدمات رسانی به ایثارگران باز است |
-"ما مخلص شما هستیم! آمده ایم برای دستبوسی"، این را "الیاس نادران" به اولین جانبازی که می بینید، می گوید. بچه های جنگ، عاشق و استاد "برجک پرانی" هستند! به خصوص در مورد " خودی ها":
-"خالی نبدند حاجی !"
نادران یک لحظه جا می خورد! جانباز شوک دوم را وارد می کند: " خانه ام را فروختم و هزینه درمانم کردم، این حق ماست؟!"
این بخشی از نوشته دوست کلاشینکوف نویس ما بهمن هدایتی است.
نوشته جالبی است از اینجا بخوانید
در این رابطه به نوشته جالبی از برادر گرامی محمدرسول عاصمی فرزند سردار شهید برخوردم دیدم که «« جانا از زبان ما می گویی سخن»»
::::
این است حاصل اینهمه فرهنگ سازی؟
حتما می دانی و یا شنیده ای که همان زمان به زبان آوردن یک جمله ( آنهم صادقانه و خالصانه و از اعماق جان) کار هرکسی نبود. میدانی کدام جمله را میگویم.؟ اینکه : خدایا توفیق شهادت راه خودت را روزی ما گردان. برخی دیگر برای شهادت سر و دست نمیشکستند و به این خواسته که فقط خداوند مرگشان را شهادت قرار دهد بسنده میکردند. و برخیها هم دعایشان این بود که خداوند آنها را برای آینده اسلام حفظ کند. اینها حقیقت است . همان ماجرای « عقبه » ، « خط مقدم » و « خمپاره اول » و دعاهای هر مقام
برای زنده ماندن فرهنگ ایثار و شهادت در 50 سال آینده چه کرده ایم ؟
درد کشیده های نظام را با یک کنایه و اشاره و با یک زخم کنارشان نزنیم. زنده ماندن ارزشها در گروی زنده ماندن مولد و عاملان ارزشها است.اگر هویت ارزش و ماندگاری ارزش از بین برود چیزی جهت گذاشتن برای آیندگان نخواهیم داشت.
برای خواندن اصل نوشته اینجا را کلیک کنید.