گزارشی از وضعیت جانبازان لبنانی
گزارش از ایرنا
در زمان حاضر سه موسسه در لبنان وجود دارد که فعالیتهای آنها مرتبط با امور کشتهشدگان و در خدمت جانبازان است: وزارت امور اجتماعی لبنان، مجلس جنوب که یک موسسهی رسمی است و بنیاد جانبازان که یک جمعیت خیریهی غیر دولتی است.
در میان این سه مرجع، آمار وزارت امور اجتماعی لبنان تنها مربوط به مجروحان جنگی نبوده و برخی معلولان مادرزادی یا معلولیتهای ناشی از حوادث مختلف را نیز در بر میگیرد.
مجلس جنوب نیز فقط مسوول کمک رسانی مادی به خانوادههای شهیدان و جانبازان و مجروحان جنگ با اسراییل است و آمار دقیقی از همهی جانبازان در اختیار ندارد.
یک مقام دفتر مرکزی مجلس جنوب در بیروت در گفت وگو با خبرنگار ایرنا شمار خانوادههای زیر پوشش این مجلس را سه هزار و ۷۸۳خانواده و شمار افراد جانباز را چهار هزار و ۵۲۶نفر اعلام کرد.
این مقام که خواست نامش فاش نشود افزود: بر اساس قوانین مجلس جنوب هر خانوادهی غیر نظامی لبنان که یکی از اعضای بالای ۱۰سال آن در حملههای رژیم صهیونیستی جان خود را از دست داده باشد مبلغ ۱۳هزار و ۳۰۰دلار و زیر ۱۰سال نصف این مبلغ را دریافت میکند.
وی گفت: خانوادههای شهیدان مقاومت نیز همان مبلغ به اضافهی ۶۰۰دلار حقوق ماهیانه معادل حقوق یک نیروی ارتش لبنان با درجهی گروهبانی، دریافت میکنند ولی این قانون تنها شامل کسانی میشود که پس از تصویب آن در هیات وزیران در سال ۱۹۹۹میلادی به شهادت رسیدهاند.
مقام مسوول در مجلس جنوب لبنان اضافه کرد: خانوادهی شهیدان مقاومت همچنین از تسهیلات دولتی از جمله خدمات پزشکی، درمانی و هزینهی تحصیلی بهرهمند میشوند.
وی خاطر نشان کرد: جانبازان یا مجروحان جنگی که بطور دایم معلول شده باشند تا سقف ۱۲هزار دلار دریافت میکنند و مبالغ پرداختی به سایر جانبازان بر اساس درصد مجروحیت آنان محاسبه و پرداخت میشود.
این مقام لبنانی تصریح کرد: به عنوان مثال جانباز با ۱۰درصد معلولیت ۱۰درصد مبلغ قابل پرداخت به معلول دایمی را دریافت و وزارت بهداشت نیز همهی هزینههای درمان جانبازان را با هماهنگی مجلس جنوب پرداخت میکند.
مرجع یا نهاد سوم "بنیاد جانبازان لبنان" است که در سال ۱۹۹۰میلادی به وسیلهی حزبالله این کشور با هدف پیگیری و رسیدگی به امور جانبازان جنگ با اسراییل، تاسیس شد.
"محمود رحال" نایب رییس بنیاد جانبازان در گفت و گو با خبرنگار ایرنا شمار جانبازان لبنان که نامشان در این بنیاد ثبت شده است را هشت هزار نفر اعلام و خاطر نشان کرد: سه هزار و ۱۵۰نفر آنان که جانبازان نیروی مقاومت اسلامی شاخهی نظامی حزبالله هستند و همچنین شماری از شهروندان از تسهیلات این بنیاد استفاده میکنند.
رحال گفت: این جانبازان که تعدادی از آنان زن هستند گرفتار معلولیت از ناحیهی پا، چشم، گوش، سر و ذهن هستند و شماری از جانبازان پس از خروج نیروهای رژیم اشغالگر قدس از جنوب لبنان و در نتیجهی انفجار مینهای کاشته شده به وسیلهی این رژیم در این منطقه مجروح شدهاند.
بنیاد جانبازان لبنان به افراد زیر پوشش خود، افزون بر حقوق ماهیانه بر اساس میزان جانبازی، وام و تسهیلات بانکی نیز پرداخت میکند و وامهای ویژه هم در اختیار جانبازان قادر به کار قرار میدهد.
در زمینهی تسهیلات و کمکهای پزشکی و غیر پزشکی، بنیاد جانبازان لبنان ۹۰درصد هزینههای جانباز را تامین میکند و برخی مراکز پزشکی تخصصی، مراکز فنی و حرفهای و نیز مراکز ورزشی و تفریحی برای جانبازان تاسیس کرده است.
رسیدگی به امور تربیتی جانبازان، فرزندان و خانوادههای آنان، یکی از مهمترین بخشهای فعال در بنیاد جانبازان لبنان است و در این بخش، تسهیلات فرهنگی، علمی، تحصیلی از جمله تامین هزینههای مدرسه و رفت و آمد و امکان استفاده از درسهای تقویتی برای آنان فراهم شده است.
برگزاری دورههای آموزشی در زمینههای مختلف از جمله پرورش زنبور عسل، کشاورزی، خیاطی، بافندگی، برگزاری اردوهای آموزشی، مسافرتهای تفریحی و گردشگری از دیگر فعالیتها و خدمات بنیاد جانبازان لبنان به جانبازان و خانوادههای آنان است.
مراجع و نهادهای مسوول خدمت رسانی به جانبازان لبنان به ویژه بنیاد جانبازان این کشور میکوشند تا این قشر مقاوم و فداکار جامعه بتواند از آرامش در داخل خانواده و فعالیت در جامعه برخوردار و اندکی از زیانهای وارد شده به آن در نتیجهی جنگ، جبران شود.
مهربانی و مدارای جامعهی لبنان با جانبازان این کشور ثمرهی مقاومت و مجاهدت آنان در راه کسب استقلال و آزادی و آزاد کردن میهنشان از وجود بیگانگان بخصوص صهیونیستها است
یکی از ضعف های حوزه های ایثارگری عدم حضور فعال وسازمان یافته در گلوگاه های تصمیم گیری است. یکی از مهمترین این گلوگاه ها مجلس شورای اسلامی و کمیسیونهای آن است.
طرح ها و لوایح در کمیسیونها بررسی و نقاط ضعف وقوت آن مشخص میشود.حضور فعال دیدگاه ها و سلایق مختلف شکل و شمایل اصلی این طرحها و لوایح را نمایان میسازد. بسیاری از مطالبات و نیازها نیز در این مرحله مشخص میشود. بسیاری از قوانین در این مرحله شکل میگیرد بدون آنکه ارتباط و تاثیر گذاری آن بر امور و زندگی ایثارگران کارشناسی شود. امری که بعدها با اضافه شدن تبصره هایی به قانون جبران میشود اما نه تاثیر اولیه را دارد و نه به عنصر زمان در تصویب آن اهمیت داده میشود.
طرح سهمیه بندی بنزین یکی از این موارد است.در فقدان یک نظام عمومی حمل و نقل؛ جانبازان ومعلولین آسیب پذیر ترین اقشار هستند. تصویب طرح سهمیه بندی بنزین بیشترین مشکلات را برای این عزیزان به وجود می آورد. سهمیه بندی بنزین نیازمند دقت درتشخیص درست مصرف کننده است.به نظر میرسد رعایت سهمیه مناسب برای این اقشار بدون کمترین کاغذ بازی حداقل کاری است که در راه تامین عدالت و تامین حقوق شهروندی می توان انجام داد.
امید است که شاهد حضور فعالتر ایثارگران و مسئولان حوزه ایثارگری در گلوگاه های تصمیم گیری باشیم.
بر طبق خبر واصله؛ مرکز پژوهشهای مجلس با ارایه پیشنهادی، سهمیه بنزین خودروهای دولتی، شخصی و تاکسیها را مشخص کرد که باید در قالب الحاقیه به برنامه چهارم مورد بررسی قرار بگیرد.
براساس این طرح سهمیه خودروها بدین شرح تعیین شده است:
- تاکسی پلاک قرمز بنزینسوز روزانه 15 لیتر
-آژانسهای رسمی سرویس تاکسی بنزینسوز نیز 10 لیتر در روز
-وانت بار پلاک قرمز بنزین نیز 10 لیتر
- شخصی و دولتی 4 لیتر در روز
-موتور سیکلتهای شخصی و دولتی بنزین سوز نیز یک لیتر در روز
بر این اساس سهمیه ای که به جانبازان و معلولین تعلق می گیرد چهار لیتر در روز است یعنی ۱۲۰ لیتر در ماه ؛
حال با توجه به اینکه معلولین و جانبازان ما در جامعه نمی توانند از هیچ وسیله نقلیه عمومی برای تردد استفاده کنند و همچنین برای انجام کوچکترین کار حتی در مسافت های نزدیک نیز مجبور به استفاده از وسیله نقلیه خود هستند خود قضاوت کنید این ۴ لیتر به چه کار این قشر از جامعه می خورد.
اگر بناست عدالت در جامعه پیاده شود لازم است به هر کس به حد نیازش داده شود. در وضعیتی که هیچگونه تسهیلات مناسب ترددی برای معلولین جامعه در نظر گرفته نشده؛ اختصاص ۴ لیتر سهمیه بنزین مساوی خانه نشین کردن و حذف جانبازان و معلولین از صحنه اجتماع و کار
نظر شما چیست؟
این وبلاگ گروهی؛ مکانی است برای انعکاس نظرات و دیدگاه های جانبازان در زمینه های مختلف سیاسی اجتماعیِ ؛ جانبازی ؛ فرهنگی و .....
یکی از جذابترین بخشها برای انعکاس در این وبلاگ؛ می تواند خاطرات جانبازان باشد مخصوصا خاطرات بعد از جانبازی که نشانگر تجربیات و تعاملات جانبازان و جامعه است.
در این رابطه اولین بخش از خاطرات حاج داوود را مشاهده کردید.
حاج داوود یکی از پیشکسوتان ورزش جانبازان و معلولین؛ بدلیل اینکه نزدیک به ۱۰ سال عضو تیم ملی بسکتبال با ویلچر بوده اند و در این ارتباط به کشورهای مختلف سفر کرده اند خاطرات جالب و خواندنی دارند. امیدواریم همچنان به نوشتن این خاطرات ادامه دهند و خوانندگان را از این خاطرات محروم نفرمایند.
این خاطرات تنها نقل یک روایت و خاطره نیست بلکه در آن درسهایی است که از نحوه تعامل و رفتار دیگر کشورها با مقوله معلولین و معلولیت. و باعث آشنایی مخاطبین با امکانات و تسهیلاتی که این کشورها برای معلولین فراهم آورده اند شاید درسی برای ما و مسئولین ما باشد.انشاءالله
در ضمن برادران جانباز نیز می توانند خاطرات خود را برای بفرستند تا با نام آنها در اینجا انتشار یابد
جمعه ۱۶ آذر ماه
امروز موفق شدم با کمک جناب آقای شکرالهی دوست عزیز و گرامیم عضو این وبلاگ شوم . مدتها است دوست داشتم مطالبی را که به نظرم جالب می آید بنویسم ولی شرایط مهیا نمی شد . تنبلی هم مزید بر علت بود. حالا خداوند بزرگ را شاکرم که این امکان را فراهم نمود شاید بتوانم مطالب ناقصی را بنویسم و از همین ابتدا بخاطر اینکه تا به حال ننوشته ام و قطعا اشتباهات ادبی و هنری زیادی خواهم داشت از دوستان و خوانندگان عذر خواهی کرده و خواهش می کنم در صورت امکان راهنماییم بفرمایند.
سفر به ژاپن
یکی از مواردی که همیشه دوست داشتم در مورد آن بنویسم ماجرای سفرم به کشور ژاپن است. بدلیل آنکه من بسکتبال با ویلچر بازی می کنم از سال ۷۱ تا ۸۲ عضو تیم ملی در این رشته بودم و در این مدت چند سفر به کشورهای خارجی داشتم که ژابن یکی از جالبترین این سفرها می باشد. اولین مورد جالبی که در این سفر وجود داشت این بود که در اردو که بودیم طی فاکسی از ما خواستند به دلیل اینکه اتاقها دو نفری بود هم اتاقیمان را مشخص کنیم که من و آقای محمود رمضانعلی زاده هم اتاق شدیم. به این دلیل این موضوع برایم جالب بود که اولین بار بود در سفری حداقل معطلی را در بدو ورود داشتیم. چون اتاقها را مشخص کرده بودیم به محض ورود به ما پاکتی دادند و گفتند شماره اتاقهایتان را که روی این پاکتها نوشته شده روی ساکهایتان بنویسید و برای استراحت به اتاقتان بروید مستخدمین هتل برایتان خواهند آورد و این امر ظرف مدت شاید حداکثر پنج دقیقه انجام شد . همراه هر تیم یک گروه پنچ نفره شامل دو مرد و سه زن بودند که به طور داوطلب به تیمها خدمت می کردند که به دلیل زیاد بودن نفرات داوطلب خدمت هر گروه فقط یک روز همراه هر تیم بود.
درگذشت کلیه جانباختگان سانحه
هواپیمائی سی۱۳۰
را تسلیت عرض می کنم.
این زخم به چرک نشسته
کافى است تا نگاهى بیندازیم به اقدامات کشورهایى که درگیر جنگ بوده اند و ببینیم که آن ها براى رزمندگان و معلولان و خانواده هاى آنان چه کرده اند تا عرق شرم بر جبینمان بنشیند.
حتى کشورى مثل امریکا که ارتش و رزمندگانش در صدر کشورهاى تجاوزکار قرار دارند چنان قوانینى براى آسیب دیدگان از جنگ هاى خود تدوین نموده اند و چنان تکریم از آنان را در جامعه نهادینه کرده اند که همه آحاد مردم خود را مدیون و وامدار این جنگاوران متجاوز مى دانند.
آن وقت در کشور ما جنگى در آغاز انقلابى مقدس درمى گیرد. جنگى که دفاع مردانه اى را مى طلبیده و فرزندان برومند سرزمین خورشید با حماسه حضور خود در این نوع دفاع جاودانه که مى توان گفت در تاریخ این کشور بى نظیر بوده است چنان رادمردى، ایثارگرى و از خودگذشتگى را به نمایش مى گذارند که نمونه آن را فقط در صدر اسلام و در عاشورا مى توان دید.
جنگ تحمیلى پایان مى یابد و شیران بیشه پیکار خسته از رزمى هشت ساله راه شهر پیش مى گیرند و درمى یابند که چقدر بین آن ها و جامعه فاصله افتاده است. گویا آنان اصحاب کهف بوده اند که دیگر سکه هاى شان در بازار روزمرگى و دنیاطلبى و تجمل گرایى خریدارى ندارد.
و در این میان هر فرد بى طرفى با اندکى اطلاعات شهادت خواهد داد که تاکنون بسیار بد عمل کرده ایم. برخى مسوولان براى ترقى پا بر شانه هاى نحیف ایثارگران گذاشتند و چنان اقدامات ناکافى خود را در بوق و کرنا کردند که نگرش توده بى اطلاع مردم نسبت به چشم و چراغ این ملت تغییر کرد و بسیارى از جوانان پنداشتند که سهم آنان به خانواده شهدا و ایثارگران اختصاص یافته و نهادهاى متولى قدم هاى اصولى براى نهادینه کردن حق و حقوق این بهترین افراد اجتماع را برنداشتند و روز به روز شکاف عمیق بین اجتماع و ایثارگران و خانواده هاشان عمیق تر و بیشتر شد.
مسوولان این امر هر یک به فراخور دست به اقداماتى ناکافى زدند و از مشاوره با افراد مطلع، کاردان و کارشناس سرباز زدند، حتى وقتى کسى از روى تکلیف رفت تا با آنان به گفت وگو بنشیند یا او را به هیچ گرفتند و یا او را پشت درهاى بسته اتاق هاى مجلل مدیریت خسته کردند.
انصاف دهید چرا امام اینقدر تاکید داشت که نگذارید پیشکسوتان جهاد و شهادت در پیچ و خم هاى روزمره زندگى گم شوند و خانواده شهدا را چشم و چراغ این ملت خواند و بارها اعلام کرد که خدمت به ایثارگران و خانواده هاشان عین جهاد است؟
اگر یک مسوول به خود جرات مى داد و اعلام مى کرد که تاکنون راه به خطا رفته ایم و نگرش مردم را به این قشر عوض مى کرد و دینى را که مردم به این عزیزان دارند در جامعه نهادینه مى کرد آیا شاهد نارضایتى این عزیزان بودیم؟
فقط مى توان گفت بد عمل کرده ایم، بد شعار داده ایم و تبلیغاتمان اثر منفى داشته است، مگر ما چند جانباز، ایثارگر، آزاده و خانواده شهید داریم و مگر نه این است که امنیت و آرامش امروز مردم مدیون آن هاست. حتى با یک کار ساده مقایسه اى مى شد این مشکل را چنان حل کرد که امروز اینچنین مثل زخمى به چرک ننشیند.
و امروز کار به جایى رسیده است که گرهى که مى شد با دست باز کرد را دیگر حتى به دندان هم نمى توان گشود. کار ساده است اما انگار عزمى براى فرهنگ سازى و نهادینه کردن حق و حقوق ایثارگران وجود ندارد.
نهادى که باید تمام توان خود را بر خدمتگزارى به ایثارگران خلاصه مى کرد، چنان درگیر مسایل حاشیه اى شده است که اصل کار به فراموشى سپرده و گاه شاهدیم در این نهاد چنان با ایثارگران برخورد مى شود و چنان اخبارى از عملکرد برخى مدیران مى شنویم که فقط انگشت تاسف به دندان مى گزیم... بارى بگذریم این زخم به چرک نشسته را تنها بزرگان کشور، خاصه رییس جمهور و... مى توانند درمان کنند و این دینى است که همه ما به ایثارگران و خانواده شهدا داریم. این را اگر بپذیریم قدم درست اول را برداشته ایم.
اگر مردم در جریان واقعیت ها قرار بگیرند و دریابند که تنها چند درصد از ایثارگران از مزایاى ویژه اى برخوردارند و بسیارى از آنان پس از جنگ با مشکلات و آسیب هاى فراوان روبه رو بوده اند اولا دید نادرستى را که به آنان دارند تغییر خواهند داد و ثانیا تمام تلاش خود را به کار خواهند بست تا آنان به حق و حقوق شرعى و قانونى خود برسند. کافى است کسى براى یک لحظه، فقط یک لحظه خود را جاى یکى از ایثارگران بگذارد.
آیا کسى هست که در مقابل تمام مال دنیا حاضر باشد عضوى از بدن خود یا عزیزى از خانواده را از دست دهد؟ و یا... حرف بسیار است مجال اندک در فرصت هاى بعدى از این مقوله بیشتر خواهیم گفت
همایش حمایت از حقوق مدنی معاولین
الحمدالله امسال به مناسبت روز جهانی معلولین سازمان های زیادی به فکر برگزاری همایش و گردهمایی برای دفاع از عزیزان معلول افتاده بودند که آن را به فال نیک می گیرم. گرچه نتیجه این موازی کاری ها چیزی نبود مگر صرف هزینه های زیادی و کم رنگ شدن تاثیرگذاری این گونه گردهمایی ها - انشاء الله امیدوارم سال آینده سازمان ها و ان جی یو های دخیل در این امر از پیش گردهم آمده و اجلاس مهم و تاثیرگذاری در راستای بهبود وضعیت معلولین جامعه برگزار کنند.
یکی از این همایش ها که بنده توفیق شرکت در آن را داشتم همایش دفاع از حقوق مدنی معلولین بود که به همت موسسه حمایت سبز پارسیان در سالن توانبخشی هلال احمر برگزار شد.
قبل از آغاز همایش مسئولین و برخی از مدعوین دیداری با آقای هاشمی رفسنجانی داشتند.
آقای هاشمی در بحشی از صحبت شان در این دیدار گفتند:
‹‹ فرهنگ خدمت به معلولان باید در جامعه جدی گرفته شود و برای استفاده این قشر جامعه از امکانات عمومی کشور برنامه ریزی عملی صورت پذیرد و بایدحرکتی فرهنگی را برای تغییر نگرش جامعه به این قشر ایجاد شود.
وی گفت مردم و مسئولان باید تلاش کنند تا فرهنگ ویژه ای را در حمایت از ناتوانان اعم از جسمی و ذهنی در جامعه ایجاد کنند
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود هنوز در جامعه برای معلولان آنچه را نیاز است انجام نداده ایم و باید تلاش کنیم امکانات دولتی عمومی و خصوصی به گونه ای طراحی و اجرا شود که حقوق معلولان نیز در ان رعایت شود ››.
جلسه اصلی همایش که بعداز ظهر برگزارشد علی رغم وعده داده شده کارگاه های آموزشی و نشست های علمی و آموزشی در جنب همایش برگزار نشد و تنها به چندین سخنرانی بعضا ملال آور بسنده شد.
در این میان صحبت های ۲ تن مورد توجه حضار قرار گرفت
۱-خانم دکتر رحیمی که با بیانی گرم و گیرا از سرنوشت خویش گفت و از استقامت و تلاشش برای غلبه بر مشکلات طاقت فرسایی که به دلیل معلولیت در مسیر طی مدارج عالی علمی و شغلی متحمل شده است
۲- سخنرانی علمی و شیوای دکتر رحیمی جاتباز ۷۰٪ شیمیایی کشورمان؛ که به نقد دیدگاه های حقوقی و ارائه راه حلهایی در ارتباط با حقوق مدنی معلولین پرداخت.
دز حاشیه:
- از ویژگی های این همایش حضور چشم گیر و موثر جانبازان بود که در سطح مسئولین برگزاری تا سخنران و مسئول کارگاه های جانبی و مدعو حضور فعال داشتند.
- تعداد شرکت کنندگان بسیار کمتر از آنچه که پیش بینی می شد بود شاید بخاطر فراوانی همایش های مشابه
- عدم برگزاری کارگاه های مشاوره و آموزشی علی رغم برنامه پیش بینی شده ، نقطه ضعف عمده این همایش محسوب می شد.
در پایان به همه دست اندرکاران خسته نباشید می گویم